آلیس در سرزمین عجایب، کاملا تیتر مناسبی برای روبرو شدن با دنیای این هنرمند هست. کریم رشید بهطورقطع یکی از شخصیتهای برجسته درزمینه طراحی محصول، طراحی داخلی، مد، مبلمان، نورپردازی و هنر است و آن چیزی که این فرد را شاخص میکند توانمندی و شجاعت او در بکار بردن خلاقیتی کودکانه در تمامی آثارش است که نهتنها او را از باقی طراحان مجزا میکند بلکه او را بهعنوان یکی از ستارگان طراحی محصول بینالمللی معرفی میکند…
منتشر شده در: دوهفتهنامه طراح امروز / شماره ۱ ، نیمه دوم مرداد ماه ۱۳۹۵ ، نگاه ویژه ، صفحه ۱۰
به قلم: فریال اوجی
آلیس در سرزمین عجایب، کاملا تیتر مناسبی برای روبرو شدن با دنیای این هنرمند هست. کریم رشید بهطورقطع یکی از شخصیتهای برجسته درزمینه طراحی محصول، طراحی داخلی، مد، مبلمان، نورپردازی و هنر است و آن چیزی که این فرد را شاخص میکند توانمندی و شجاعت او در بکار بردن خلاقیتی کودکانه در تمامی آثارش است که نهتنها او را از باقی طراحان مجزا میکند بلکه او را بهعنوان یکی از ستارگان طراحی محصول بینالمللی معرفی میکند.
اما از طرفی این سؤال را هم به وجود میاورد که چه چیز این طراح، انقدر شاخص است که او را اینچنین برجسته میکند؟
فضاهایی که این فرد خالق آن است، سرشار از تنوع رنگی و بینظمی است و کاملاً حالت تجاری دارد که مخاطبینش را به سمت مصرفگرایی بیشتر سوق میدهد. آیا تمام این آثار از یک ذهن خلاق بهدستآمده یا یک ذهن آشفته و یا شاید یک اجتماع شناس قوی که از آب گلآلود جامعه مدرن در حال ماهیگیری است؟
اولین تأثیر طراحی یک اثر بر روی بیننده، حس بینایی است. بدین معنی که وقتی شخص یک طراحی را میبیند، مغز او توسط حس بینایی تلاش میکند که با آن اثر ارتباط برقرار کند، در این تلاش به گذشته و تمام تجربیات قبلی فرد از محیط اطرافش مراجعه میکند تا بتواند حسی را در او زنده کند که میتواند مثبت و یا منفی باشد که با توجه به این تعریف، آثار کریم رشید فقط مخاطبش را به سمت زندگی مدرن پیش میبرد که نهتنها به گذشته ارتباطی ندارد بلکه حتی از گذشته و فرهنگ و اصالت خود طراح بهعنوان یک طراح شرقی نیز هیچ نشانهای وجود ندارد. دومین تأثیر طراحی، میتواند از طریق حس لامسه به بیننده اثر منتقل شود و مغز فرد دراینارتباط برقرار کردن، میتواند احساس یکنواختی یا احساس هیجان و خواستن را در فرد ایجاد کند. بدینصورت که فرد از طریق حس لامسه ارتباطی با محصول برقرار میکند و در فعلوانفعالات شیمیایی مغز فرد به جستجوی جایگاه مخصوص خود میپردازد. چیزی که در آثار رشید کمبودش کاملاً احساس میشود همین ارتباط حس لامسه با آثارش است. آثار وی فقط صیقلی بودن و سردی رو به مخاطب القا میکند. بهطور مثال استفاده از مبلمانش در یک روز سرد بارانی شاید خیلی دلچسب نباشد. درست است که عصر امروز ما بهعنوان عصر فنّاوری و سرعت و مصرفگرایی نامگرفته است و انسانهای مدرن در چهارچوب دنیای قدیم دیگر قرار نمیگیرند و تمایل به داشتن تجربههای جدید دارند و همین امر کریم رشید را یک طراح موفق در این زمینه معرفی میکند اما به همان نسبت نیازهای انسان به آنچه در قبل وجود داشته است مثل لمس متریال و سبک زندگی غیر مدرن هر چه بیشتر نادیده گرفته شود مشکلاتی همچون بیهویتی، افسردگی و بی تعلقی جامعه انسانی را بیشتر تهدید خواهد کرد.
زمانی که به پروژه رستوران سئول نگاه میکنیم کاملاً دلایل معروفیت کریم رشید را به خاطر ایجاد حساسیت عمومی با توجه به طراحی آزاد مشاهده میکنیم. او به زیبایی قادر است فرمهای آزاد و نرم را به کمک خلاقیت کودکانهاش بهصورت یک اثر دربیاورد که درنهایت موجب ایجاد حس هیجان و شادی در بینندگان آثارش میشود. در لحظه اول شاید مخاطب به خاطر خلاقیت کودکانه طراحی به هیجان آید اما آیا بعد گذشت زمان نیز این احساس رضایت وجود خواهد داشت؟
در رستوران سئول توانایی این فرد در بازی با متریال، رنگ، فرم و نور کاملاً مشهود است. این پروژه که در سال ۲۰۱۳ اجراشده کاملاً در نظر ابتدایی، بیننده را به خود جلب میکند و این فکر را به وجود میاورد که نظر طراح بدون شک طراحی فضایی بیشتر از مکانی برای غذا خوردن میباشد. او در جستجوی نقطه عطفی بصری در شهر است، بدون توجه به فرهنگ آن شهر، که بتواند مردم را برای معاشرت، ملاقات و گفتگو به دورهم جمع کند و درنهایت مشتریان را در مکان نگه دارد که در صورت موفق بودن این خود یک استراتژی موفق برای این پروژه بهعنوان رستوران است.
البته این سؤال مهم به وجود میاید که با توجه به موقعیت سایت، کریم رشید کوچکترین اهمیتی به فرهنگ و تاریخ مردم کره نداده است و اینکه فقط در جستجوی خلق یک اثر جذاب بدون هیچ وابستگی است آیا میتواند طراحی موفقی قلمداد شود یا خیر؟
کریم رشید جسورانه تمام گذشته و فرهنگ را به کناری گذاشته و مردم شهر را به سرزمین عجایب درونش دعوت میکند تا در آن فضا از زندگی مدرن بگوید و روح آنها را درگیر دنیای مدرن و تکنولوژی و سرعت کند و حس هیجان و شادی را به مخاطبش القا کند.
در طراحی این رستوران شما بهطور واضح پویایی، حرکت، نرمی و انعطافپذیری را حس میکنید که این حس کاملاً از طریق حس بینایی به شما منتقل میشود. عصر دیجیتال در انسان معاصر حساسیتهای جدیدی به وجود آورده است که در تقابل شدید با حواس انسان است و او سرعت و حرکت و انعطاف را میپسندد و به هیجان میاید. همانند گوشیهای تاچ که هیجان و سادگی را به دنیای مدرن آوردهاند ولی در کنارش فرهنگ معاشرت اجتماعی را کمرنگ کردهاند.
طراحی همیشه زبان و نشانهایی از دوران عصر خود را یدک میکشد و وقتی در این لحظه زندگی میکنیم قطعاً جزئی از این سرعت هستیم و این رستوران کاملاً با نیازهای انسان معاصر مطابقت دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد ولی شاید زمانی که یک نفر طراح بینالملل معرفی میشود باید کمی حساستر به خلق آثارش فکر کند. البته استفاده از مصالح قابل بازیافت خود گام مؤثری و قابلستایشی است اما بهطورقطع انتظار منتقدین از یک طراح خاص بیشتر از محصولات قابل بازیافت هست. هرچند که جسارت و شجاعت کریم رشید در خلق این آثار بیهویت و کودکانه که تأثیرش در زندگی شخصی خودش با پوششهای عجیب و تجاریاش و حتی بیتوجهی به اصالت شرقی که از آن ریشه گرفته است، شاید قابلستایش باشد اما درنهایت اثر مخرب بیهویتی و مصرفگرایی و دمدمیمزاج شدن انسانها قطعاً قابلتوجه است که اینگونه طراحی کردن یک سبک زندگی خاص را ترویج میکند که آیندگان ما را به سمت نابودی شاید بکشاند.
کریم رشید در طراحی این رستوران زیرکانه خلاقیت و آزادی افکارش را به نمایش میگذارد و رستوران را از یک محل غذا خوردن صرف تبدیل به محیطی پویا و جذاب میکند و با کمک اشکال، رنگها و البته متد نورپردازی منحصربهفردش که هر بینندهای را شیفته خودش میکند، حس بازیگوشی مخاطبش را برمیانگیزد.
همانطور که در تصاویر مشاهده میکنید استفاده از منابع نوری خاص که ضمن تأمین نوری یکدست و ملایم در تمام فضاها با حرکات منحنی و خاص خود بهخوبی توانسته باروح معماری حاکم بر فضا هماهنگ و منطبق گردد و کاملاً از چهارچوب نورپردازی متداول خارج شود.
نباید فراموش کنیم که ما گاهی طراحی را خیلی جدی میگیریم، البته که توسعه و پیشرفت و همچنین تأثیر آن بر مخاطب در طراحی بسیار اهمیت دارد اما به نقل از خود کریم رشید به این سؤال میرسیم که: چرا باید برای سالهای متوالی یک طراحی را تکرار و تکرار و تکرار کنیم؟
تمام هنر کریم رشید در تجاری اندیشیدن است، او تلاش میکند تا هنرش را به سمت سبکسازی و شفافیت هدایت کند و حس شیطنت کودک درون مخاطبش را راضی نگه دارد و آنها را طنزگونه به چالش بکشد تا به سرزمین عجایبش قدم گذارند و در تولید نامحدود محصولاتش گم شوند و آنها را به خواب ابدی تبلیغات فروبرد و تمرکز فکر کردن و تصمیمگیری را صلب کند، زیرا که نفع دولتها در اینچنین شدن مردمان جهان است.
طنز یکی از مهمترین بخش از خصوصیات انسانی است که به زیبایی در آثار رشید استفاده میشود و همانطور که قبلاً ذکر شد بهصورت استراتژی در این پروژه خاص استفادهشده است. بهعنوانمثال بخش صندوق این رستوران بافرم و رنگ خاص سبزرنگش یک شخصیت مجزا از باقی رستوران دارد که مشتری را مجذوب و فکرش را درگیر درک فضا میکند و روحش را به هیجان میاورد که درنتیجه موجب میشود تا ذهن مشتری نسبت به قسمت مالی، کمرنگ شود و از خرج کردن در این مکان به شعف آید.
درباره سقف این پروژه که کاملاً با ستونهایی به فرم درخت نگهداشته شده است هماهنگ با کانسپت اصلی پروژه دارای فرمی آزاد و سیال است که نورپردازی پنهان و زیبای آن پویایی آن را تقویت میکند و به جذابیت و یکپارچگی فضا اضافه میکند. ستونهای فضا که همانند درختانی با میوههایی نورانی برافراشته شدهاند کمک به جدا کردن فضا و تفکیک عرصههای نشستن میکنند اما این تلاش برای ایجاد حس وجود درخت در فضا هیچوقت آن کیفیت حسی مناسب را به کاربرش هدیه نمیدهد.
فرم دیوارها و فضای موجدار، دیدهای بصری متفاوتی به بیننده میدهد که کمک به غیریکنواخت شدن محیط میکند. بدین منظور که کاربر از نشستن در مکانهای مختلف تجربه جدیدی از فضا به دست میاورد و در فرد حس کنجکاوی را زنده نگه میدارد که ذهنش درگیر جستجوی بازی موجود در فضا شود.
در کف نیز با طراحی خطوطی پیرو خطوط سیال در دیوارها و سقف سعی در برقراری ارتباط بیشتر بامعنای طراحی آزاد و شیطنتآمیز کرده است که درنهایت رسیده است به خلق دنیای دیجیتال در مکان.
در پایان این ارائه پویا و قوی که در تکتک اجزای این پروژه به چشم میخورد یک پسزمینهای است برای ایجاد یک فضای خاص و متفاوت از طراحیهای ممکن که در آن مشتری علاوه برنشستن و غذا خوردن به سیر و سلوک در دنیای بازیگوش ذهن خلاق طراح مشغول شود و از حضور در این دنیا به هیجان آید و به دنیای رنگ و نور و پلاستیک پا بگذارد تا روح و جسمش را به دنیای دیجیتال پیوند دهد. دنیایی که رهایی از آن بهراحتی امکانپذیر نیست و کاملاً نامحسوس تمام تعلقات و احساسات زندگی را از کاربر میگیرد و سرعت و اشتهای بیپایان خواستن را جایگزینش میکند.
واضح است که این طراحی میتواند از دید منتقدین بسیار جای سخن داشته باشد، بهعنوانمثال القا خودخواهانه علاقه شخصی طراح در مقابل فرهنگ یک ملت میتواند زمینه مناسبی برای منتقدین ایجاد کند. ولی درنهایت کریم رشید طراح و هنرمندی است که جسارت تزریق روح کودکانه خودش را به آثارش دارد و با ایجاد یک محیط ناشناخته برای کاربران یک تجربه کاملاً متفاوت را به آنها هدیه میدهد و با توجه به اینکه عالمانه این کار را انجام میدهد در نوع خودش یک طراح موفق است.
اما اینکه نتیجه طراحیهای این طراح موفق در جامعه امروز، بشریت را به کدام سمت هدایت میکند … را به خوانندگان واگذار میکنم …
.
منتشر شده در: دوهفتهنامه طراح امروز / شماره ۱ ، نیمه دوم مرداد ماه ۱۳۹۵ ، نگاه ویژه ، صفحه ۱۰
به قلم: فریال اوجی
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفتهنامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.