…شبانه روز، بارها اتفاق افتاده که به هنگام عبور از فضاهای شهری راهمان را کج کنیم و از مسیری متفاوت و اغلب پیچیده و نامعمول خود را به مقصد برسانیم یا گاها هنگام آدرس دادن به دیگری در میانه یا انتهای صحبت تاکید میکنیم که «اگر از آنجا نروی بهتر است» یا «قدیم بهتر بود، مدتهاست که از آنجا عبور نکردهام»…
منتشر شده در: دوهفتهنامه طراح امروز / شماره ۱ ، نیمه دوم مرداد ماه ۱۳۹۵ ، شهر ، صفحه ۴
به قلم: شیدا حقیقتپور
شبانه روز، بارها اتفاق افتاده که به هنگام عبور از فضاهای شهری راهمان را کج کنیم و از مسیری متفاوت و اغلب پیچیده و نامعمول خود را به مقصد برسانیم یا گاها هنگام آدرس دادن به دیگری در میانه یا انتهای صحبت تاکید میکنیم که «اگر از آنجا نروی بهتر است» یا «قدیم بهتر بود، مدتهاست که از آنجا عبور نکردهام». کم نیستند ساختمانهای نیمهتمامی که اطرافشان به طرز عجبیی خلوت است و یا پلهای هوایی که روزانه چندین تصادف عابر پیاده در اطرافشان اتفاق میافتد و به ندرت عابری روی آنها میبینیم یا پارکها و بوستانهایی که در خیابانهای فرعی محلات مسکونی رها شدهاند. کمتر صدای بازی بچهها را در کوچههایمان میشنویم درحالیکه حیاط خانهها از سالهای بچگی ما به طرز قابل ملاحظهای کوچکتر شدهاند. چند سال قبل دوستی تعریف میکرد کوچهای که در آن سکونت دارد که یک مسیر فرعی منتهی به یکی از بزرگترین و شلوغترین مراکز تجاری شهر است، ناگهان ترافیکهای نسبتا شدید و طولانی اتفاق میافتد و تا جایی پیش میرود که باعث سلب آسایش و اعتراض ساکنان کوچه میشود. علت عبور و مرور مراجعهکنندگان به مرکز خرید بود. شاید برای معبری که منتهی به یک مرکز خرید بزرگ و شناخته شده باشد این امر عادی بهنظر بیاید؛ این درحالیست که ورودی اصلی و ورودی پارکینگ ساختمان در کوچه واقع شده باشد اما تنها یک ورودی فرعی به واحدهای اداری این مجموعه در آن کوچه قرار داشت. او میگفت: یک روز که با تعدادی از همسایگان در کوچه صحبت میکردیم و سعی در چارهجویی داشتیم، ناگهان یکی از همسایگان که خانم مسنی است، گفت: میدانید این مسئله از کجا شروع شد؟ از وقتی که اتومبیلهای امنیت اخلاقی روبهروی ورودی اصلی آنجا پارک میکنند. همگی خندیدیم اما بعد از آن روز ناخودآگاه هربار که از روبهروی ورودی اصلی رد میشدم به دنبال اتومبیلهای وَن و یا ماموران زن و مرد میگشتم؛ حتی تا چند روز جنسیت مراجعه کنندگان به مرکز خرید را از پشت شیشههای پنجره رصد میکردم و متوجه شدم که خانم مسن همسایه درست میگفت. باورمان نمیشد که دلیل این امر دو اتومبیل گشت ارشاد باشد!
این که شهر این قابلیت را داشته باشد که شهروند بتواند انتخابهای متعددی در عبور و مرور داشته باشد، از دید دستاندرکاران علوم فنی شهری اغلب امتیاز به حساب میآید؛ اما این پدیده نیز مانند دیگر پدیدههای رفتاری شهرها دارای ابعاد متعددی است که هر بُعد از بستر جداگانهای نشات میگیرد. این پدیدهها اغلب بسته به اتمسفر فرهنگی موجود، جو سیاسی حاکم، ساختار کنشهای اجتماعی و تغییرات بطئی و ناگهانی کالبد شهر، نمایان میشوند و زمینه را برای پیدایش وقایع جدید فراهم میآورند. واقعیت اما این است که در مقابل امتیازهایی که فضاهای شهری برای تردد قائل میشوند نمیتوان بلااستفاده ماندن برخی فضاها را توجیه نمود. به موازات با گذشت زمان، کارکرد بعضی فضاها نیز در جهتی تغییر میکند که نباید و معضلات بزرگ و کوچک جدیدی ایجاد میشود. نمیتوانیم کارکرد حیاتی یک پل هوایی در بزرگراه را با اهمیت بنرهای تبلیغاتی غولآسا در رونق تجارت و کسبوکار جبران کنیم و یا معابر فرعی خالی از عابر را به حال خود رها کنیم تا فرسوده و بلااستفاده شوند. شهرهای بزرگ و متراکم ما دیگر جایی برای وقوع و گسترش این اشتباهات ندارند. یافتن سرمنشا این اختلالات مورد بحث نیست، آنچه که باید به آن پرداخته شود نحوه تصمیمگیری و گروههایی است که در این روند دست دارند. معضلات شهری از این دست، تعداد نفرات بیشتری را تحت تاثیر قرار میدهند و این درحالی است که در شهرهای ما برای ساختن یک پروژه نسبتا متوسط مشاوران جلسات امکانسنجی متعددی با انواع و اقسام تخصصهای مرتبط و غیرمرتبط برگزار میکنند درحالیکه بخش اعظم معضلات شهری ما از عوامل کوچکتر و در عین حال گسترده در سطح شهر، ناشی میشوند. بررسی تبعات اجتماعی یک پروژه شهری یا طرح اجتماعی و تاثیراتی که بر ریخت و ساختار شهر و رفتار شهروندان میگذارد از همه امور مرتبط مهمتر است. تمامی این عوامل زمینهساز شکلگیری و گسترش امنیت اجتماعی و در ادامه غنای سرمایهی اجتماعی یک شهر و اجتماع انسانی میشود.
امنیت اجتماعی همان چیزی است که باعث میشود یک فرد با هر سن، طبقه اجتماعی و شرایط جسمانی از فضای شهری بهرهمند شود و برخلاف اشکال دیگر امنیت امری نیست که بتوان در کوتاه مدت آن را ایجاد کرد. اغلب از مجموعهای از تعاملات میان انسان و فضا نشات میگیرد. در حالت ایدهآل میتوان گفت که عرصه عمومی شهر متعلق به عموم شهروندان است. ناهنجاریهای کالبدی، فعالیتی و رفتاری فضاها و افراد پهنه امنیت اجتماع را محدود میسازد. افزایش رشد کاربریهای سازگار و ناسازگار بدون در نظر گرفتن خدمات پشتیبان در مناطق متراکم، افول کیفیات کالبدی فضاهای شهری، قوانین دستوپاگیر ساختوساز و بدون راهحل ماندن معضلات کوچک و بزرگ در ساختمانها و فضاهای شهری، تخلفات غیرقابل جبران صاحبان سرمایه و سازندگان، طرحهای گسترده و ناگهانی نهادهای اجرایی رسمی و اشکال متنوع واکنشهای اعتراضی شهروندان به این طرحها، اختلالات رفتاری و ناهنجاریهای ناشی از دشواریهای اقتصادی و فقر، فقدان شناخت تاثیرات مثبت و منفی کنشها و واکنشهای اجتماعی در روابط شهروندی و نادیده گرفتن حقوق انسانی و … همه عواملی هستند این روزها امنیت اجتماعی ما را مختل میکنند. یک ساختمان نیمهساخته شده که ماهها است ساخت آن به دلیل تخلفات ساختوساز متوقف شده و هیچ نظارتی بر اسکلت نیمهکارهاش وجود ندارد فضای مناسب برای رشد فعالیتهای مخاطرهآمیز است. کمبود فضاهای تفریحی با کیفیت در شهرهای بزرگ و پرجمعیت باعث سرازیر شدن جمعیت جوان به خیابانهاست و فقر و نبود شغل باعث رواج مشاغل غیر رسمی و دورهگردی و افزایش کودک کار شده است. سکوها و ورودیهای عمیق ساختمانهای مسکونی کوچههای فرعی و خلوت محل گردهمایی نوجوانهایی شده که دور از چشم والدینشان رفتارهای پرخطر دارند تا جاییکه اتومبیلهای گشت نیروی انتظامی شبانهروز چند مرتبه محلات را بازرسی میکنند. اینها همه بخشی از مخاطرات محلات به اصطلاح بالای شهر است. اگر اندکی از محدوده نسبتا امن خودمان دور شویم و به محلات فرسوده مرکز و جنوب شهر برویم، با روی دیگر موضوع مواجه میشویم. رجوع کنیم به خبری که حوالی نوروز ۹۵ در رسانهها مطرح شد. برگزاری جشنواره لالهها در بوستان حقانی محله هرندی. محله هرندی یا همان دروازه غار جز مناطقی است که سالهاست مامن معتادان و قشر به شدت آسیبدیده اجتماع است. در یکی از روزهای نزدیک عید عدهای تحت عنوان «مردم محلی»، این افراد را از محله راندند و در مدت زمان کوتاهی سرنگها جای خودشان را به لالهها دادند. جشن نوروز برگزار شد و عدهای خوشحال شدند که مشکلات محله هرندی تمام شده است. همزمان با این اتفاقات خوب، افراد آسیبدیده و بیخانمان در کمپها روزهایی سختتر از زندگی معمولشان در هرندی را میگذراندند و چند ماه بعد که رها شدند دوباره به هرندی بازگشتند. احتمالا تا عید سال بعد تیتر دیگری در روزنامهها از مشکلات هرندی نخواهیم دید و پروژه جدیدی هم تعریف نخواهد شد.
زندگی شهری در گذشته با مخاطرات کمتری مواجه بود. روابط انسانی و شکل شهرها سادهتر بود. طبعا در آن شرایط، امنیت اجتماعی به عوامل کمتری وابستگی داشت و ایجاد و تامین آن به برنامهریزیهای پیچیده نیازی نداشت. انسانها بسته به نیاز و روزمرگیهایشان باهم در تعامل بودند و در فضاهای شهری حضور داشتند. اگر عاملی امنیت اجتماعیشان را تهدیدی میکرد به سرعت آن را یافته و با آن مقابله میکردند. به مرور عواملی مانند وسعت یافتن شهر، افزایش جمعیت، افزایش مهاجرتها و تنوع یافتن کارکردها و فعالیتهای فضاها، پیدایش طبقات اجتماعی جدید و افزایش ساعات بیداری شهر در شبانهروز شکل شهر و روابط شهروندان را تغییر داد. امروز در عین حال که همسایهمان را نمیشناسیم، نقاطی از شهرمان را نیز هرگز ندیدهایم. در چنین شرایطی تامین امنیت اجتماعی بسیار دشوار است. هر روز که میگذرد اتفاق جدیدی میافتد و به سرعت در رفتار افراد و شکل شهر تاثیر میگذارد. باید گسترده به موضوع نگاه کرد. حذف یک طرح، رفتار یا بخشی از شهر و یا تزریق ناگهانی هرکدام از این عوامل به شهر نه تنها راهحل نیست بلکه ممکن است تبعات جبرانناپذیر دیگر به دنبال داشته باشد. بخشی از آن به تصمیمسازیهای نهادهای دولتی مرتبط، مربوط میشود. باید به موازات برنامهریزیهای رایج در طرحها و اتفاقات شهر، عوامل و تبعات اجتماعی هم تا جای ممکن پیشبینی و برنامهریزی شود. بخشی دیگر بر دوش رسانه است. این پدیده هم مانند اغلب پدیدههای اجتماعی از آن دست موضوعاتی است که شهروندان باید خودشان آن را ساخته و پرداخته کنند و کار رسانه تزریق شناخت است. مدیر، رئیس، طراح، سازنده، مجری و شهروند باید حقوق زندگی شهری را بشناسند و به آن بپردازند. اتفاقی که فقط و فقط با آموزش میسر میشود نه با نادیده گرفتن، مجرم شناختن و یا رها کردن. در دنیایی زندگی میکنیم که یک کودک خردسال به راحتی میتواند با یک تلفن همراه هوشمند کار کند. به نظر نمیآید که آموزش چنین مسائلی دشوار باشد!
منتشر شده در: دوهفتهنامه طراح امروز / شماره ۱ ، نیمه دوم مرداد ماه ۱۳۹۵ ، شهر ، صفحه ۴
به قلم: شیدا حقیقتپور
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفتهنامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.