سفید، صورتی … شیک و راحت؛ شاید این تنها عباراتی است که با مرور چندباره آثار طراحی صنعتی، طراحی داخلی و چند مورد ساختمان خلق شده توسط این هنرمند مصری- انگلیسی به ذهن هر نقادی خطور میکند. در دنیای امروزی که اکثر نظریهپردازان طراحی کانسپتها و ایدههای خود را در یک روند بسیار طولانی و با تحلیل گسترده حوزههای مختلف فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی خلق میکنند، کریم رشید بدون وسواس خاص تئوریک، ایدههای خود را از هر چیز ممکن و از زندگی روزمره الهام میگیرد. شاید بتوان گفت اصلیترین هدفی که او در طراحی همه چیزها- از میز و صندلی گرفته تا ظروف و کفپوش بناها و غیره- دنبال میکند نوعی تأثیر مثبت آنی و لحظهای است تا از این طریق مردم بتوانند در روزگار کسلکننده امروزی احساس بهتری از زندگی داشته باشند.
منتشر شده در: دوهفتهنامه طراح امروز / شماره ۱ ، نیمه دوم مرداد ماه ۱۳۹۵ ، نگاه ویژه ، صفحه ۸
به قلم: سجاد سلیمانزاده
سفید، صورتی … شیک و راحت؛ شاید این تنها عباراتی است که با مرور چندباره آثار طراحی صنعتی، طراحی داخلی و چند مورد ساختمان خلق شده توسط این هنرمند مصری- انگلیسی به ذهن هر نقادی خطور میکند. در دنیای امروزی که اکثر نظریهپردازان طراحی کانسپتها و ایدههای خود را در یک روند بسیار طولانی و با تحلیل گسترده حوزههای مختلف فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی خلق میکنند، کریم رشید بدون وسواس خاص تئوریک، ایدههای خود را از هر چیز ممکن و از زندگی روزمره الهام میگیرد. شاید بتوان گفت اصلیترین هدفی که او در طراحی همه چیزها- از میز و صندلی گرفته تا ظروف و کفپوش بناها و غیره- دنبال میکند نوعی تأثیر مثبت آنی و لحظهای است تا از این طریق مردم بتوانند در روزگار کسلکننده امروزی احساس بهتری از زندگی داشته باشند.
تجربه او از طراحی تمامی اجزا و عناصر خانه شخصیاش- که به نوعی محملی برای آزمودن میزان کارایی و تأثیرات چندگانه محصولات طراحی شده توسط خود اوست- در نگاه نخست نشاندهنده دیدگاه عملکردگرایانه و رفتارشناسانه او در برخورد با مسئله طراحی محصول است. بنابراین در یک نگاه کلی، میتوان کارهای او را از نظر توجه به رفتار کاربران، تلاش بی حد و حصر برای جلب نظر آنان و یکپارچگی و شفافیت در مفهومسازی ستود. اما درست در نقطه مقابل و با یک دیدگاه ژرفنگرانه در روند طراحی و محصولات نهایی، میتوان تناقضهای آشکاری در گفتهها و عمل او پیدا نمود. مهمترین نکته در این میان، گرایشها و تمایلات افراطی طراح در استفاده از ترکیبهای رنگی و فرمهای خاص در زمینههای مختلف است؛ گویی علایق شخصیاش در همه حال بر نظرات کاربران و فرهنگ و زمینه طراحیاش غلبه دارد. به عبارت دیگر او از یک طرف ادعا میکند که به پیچیدگیها و تأثیرات مختلف پدیدهها در شیوه زیست امروزی توجه دارد ولی از طرف دیگر در امتداد جریانهای مدرنیستی، به ترویج فرهنگ واحد جهانی و تولید چیزهای جدید و بدیع دامن میزند.
تولیدات و محصولات او به طور مداوم در روندِ پیدرپیِ سبکسازی (بصری و فیزیکی)، مطابقت با دنیای دیجیتالی و آسانسازی در استفاده کاربر قرار میگیرند و در نهایت از یک سو موجب گسترش فرهنگ مصرفگرایی (برانگیختن ولع مخاطبان برای تصاحب چیزهای شیک و بدیع) شده و از دیگر سو تفکرات ایدهآلیستی (دوری از هرگونه نقص) و گرایش شدید انسان به سهولتطلبی در سبک زندگی را به وجود میآورد.
کریم رشید در دنیای طراحی به نام شاهزاده پلاستیک «Prince of Plastic» شناخته میشود، در واقع عنوان انتخابی در متن نیز، از نقدِ این موضوع و نتایج حاصل از آن حکایت دارد. چیزی که در دیدگاه عموم نسبت به این لقب (شاهزاده پلاستیک) نقش میبندد، همانا مهارت و خلاقیت بینظیر او در فرمدهی به پلاستیک و خلق فرمهای بدیع و زیباست. اما در دیدگاه انتقادی، میتوان عمل او را با فعالیتهای یک جراح پلاستیک مقایسه نمود: «علاقه بیاندازهاش به برطرف کردن نقصِ چیزها و بدشکلی آنها»؛ موضوعی که امروزه توسط جراحان پلاستیک و زیبایی در اشکال مختلف دنبال میشود و در بیانه معمارانه کریم رشید نیز با تأکید فراوان بدان اشاره میشود:
«من اعتقاد دارم که ما میتوانیم در دنیایی کاملاً متفاوت زندگی کنیم، که پر از اشیا، فضاها، مکانها، دنیاها و روحیات و تجربیات الهامبخش است. طراحی از نقطه آغازش، فرمدهندهی فرهنگی جهان ما بوده است. ما سیستمها، شهرها و کالاها را طراحی کردهایم. ما به دنبال حل مسائل این جهان بودهایم. طراحی امروز درباره حل مسئله نیست، بلکه نوعی زیباسازی شدید و دقیقِ محیطِ ساختهشده است. طراحی به دنبال بهترسازی زندگی ما از جنبه شاعرانه، زیباییشناختی، تجربی، حسی و هیجانی است. ترجیح واقعیام این است که مردم را در حالتی ببینم که به شیوه زمان ما زندگی میکنند، در جهان معاصر مشارکت میکنند، و از خاطرات گذشته و سنتها و آیینهای قدیمی و چیزهای بیمعنا عبور کردهاند.» [۲]
به بیان واضحتر، او همواره در مقام یک جراح پلاستیک به اشیا پیرامونی نگریسته و در همه حال در پی رفع نقص همه آنها (چیزی که شاید در بیشتر حالات نقص تلقی نمیشود) برمیآید و پر واضح است که نتیجه نهایی (همچون کار جراحان زیبایی، که منجر به خلق صورتها و چهرههای مشابه و ایدهآل میشود) محصولی اکثراً با سطوح صیقلی و تراشیدهی منحنی و ارگانیکی است که در مسائل مختلف طراحی و در زمینههای گوناگون از پلاستیک و یا مصالح نرم و منعطف خلق میشود. با این توصیفات شاید در نهایت بتوان گفت محصولاتی که در این روند و چرخه تولید میشوند، بر خلاف تأثیرات اولیهای که دارند (زیبا، چشمگیر و ایدهآل به نظر میرسند) به مرور زمان به دلیل گرایشهای افراطی به بیعیبونقص بودن، از نوعی همسانی و مشابهت در جلوه بیرونی برخوردار خواهند شد.
مسئله مهم دیگر در آثار این طراح، تمایل فراوان او به خلق فرمهای بسیار جدید و ناشناخته است:
«من با فلسفه خودم کار میکنم: «فرم از موضوع تبعیت میکند» و فرمهای آینده از موضوعِ هر محصول الهام گرفته خواهند شد- اما من علاقهمندم فرمهایی ایجاد کنم که هر اندازه که ممکن است فرمهایی احساسی، مهیج و مجسمهگونه باشند و شکل آنها طوری باشد که گویی قبلاً هرگز وجود نداشتهاند. ابزارهای فناورانه منبع الهام بزرگی برای من هستند تا بتوانم از طریق آنها فرمهایی را ایجاد کنم که از نظر تاریخی ممکن نبودند. طراحان این جهان را شکل میدهند و روشنفکر، سیالیت و انعطافپذیری پلاستیک را میبیند و تجربه میکند… من عصر دیجیتال را بسیار دوست دارم از این لحاظ که ابزارهایی برای ما فراهم کرده که فرایند خلق فرم را سرعت میبخشد و دقت و کیفیت بهتر و تنوع بیشتری را ایجاد میکند. دستگاههای سی. ان. سی.، نمونهسازی سریع، (FDM و SLA)، مدلسازی حجمی، روشهای تولید جدید، مصالح هوشمند، برنامههای پارامتریک و غیره به واقع تحول و جهش عظیمی در این حرفه به وجود آوردهاند» [۳]. « در قرنی که زندگی میکنیم مردم علاقه به حفاری گذشته دارند حتی بیشتر از دهه ۸۰ که پستمدرنیسم ایجاد شد. هر چه زمان میگذرد ما گذشته را بیشتر جستجو میکنیم تا از هر چیزی پرده برداریم. خوب یا بد، ما باید به آینده نیز نظر داشته باشیم تا بتوانیم نوآوری کنیم» [۱].
فرمهای کپسولی حجیم و گاه معلق در فضا، و نیز سطوح منحنی شکلیافته و سوراخ شده، محیطی با اجزا و عناصر غریب ایجاد میکند که با قطع کامل ذهن از خاطرات گذشته، محیطی ناشناخته همراه با تجربه کاملاً متفاوت پدید میآورد. بنابراین نحوه ادراک و شناخت مخاطب از این مکانها، سوال اساسی دیگری است که میتواند مطرح گردد. کاربران با حضور در این نوع فضاها- لابی یک هتل، رستوران، داروخانه یا حتی یک خانه- در تلاش برای برقراری ارتباط و تعامل با فضا به ناچار به تجسم این فرمها و تحلیل ارتباط آن با تجربههای ذهنی خود میپردازند: نتیجه نهایی احساسی دوگانه خواهد بود که از یک سو احساس جذابیت و شگفتی را در ذهن مخاطب پدید میآورد و از سوی دیگر به دلیل عدم آشنایی ذهنی و تجربه قبلی، تشکیل لایههای ادراکی و شناخت مخاطب از فضا را با دشواری فراوان مواجه خواهد نمود.
۱- yankodesign.com و vivannews
۲- karimrashid.com
۳- infosthetics.com
منتشر شده در: دوهفتهنامه طراح امروز / شماره ۱ ، نیمه دوم مرداد ماه ۱۳۹۵ ، نگاه ویژه ، صفحه ۸
به قلم: سجاد سلیمانزاده
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفتهنامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.