آزاده صابریان فارغالتحصیل مقطع کارشناسی طراحی صنعتی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد معماری، از دانشگاه علم و صنعت میباشد که قریب به چهارده سال از فعالیت حرفهای او در این زمینه میگذرد. وی عقیده دارد، آنچه همواره باید مدنظر قرار گیرد آن است که هر فضای داخلی اعم از محل کار، تفریح یا سکونت، قابلیت زیبا شدن را دارد؛ ولی ساختن چنین فضاهایی در رؤیا آسان و در عمل سخت و دشوار است! صابریان عمده فعالیتهای خود را با محور طراحی و اجرای بخشهای داخلی تا جدارهی خارجی ساختمان شکل داده و معتقد است که رکورد حداقلترین زمانبندی در تحویل پروژه به کارفرما را در دست دارد. در ادامه ضمن پرسش و پاسخهایی در باب کلیتهای موجود در طراحی و معماری داخلی، با فعالیتهای ایشان نیز بیشتر آشنا خواهید شد…
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۲۸، نیمه اول آبان ۱۳۹۶ ، حرفه نگاری ، صفحه ۶
به قلم: مهرنوش سهیلی راد
آیا شما در کارهایتان از سبک خاصی پیروی میکنید و یا دستهبندی خاصی برای کارهای اجراییتان در نظر گرفتهاید؟
نمیتوان اینگونه گفت؛ درواقع من با توجه به نیاز کارفرما هر سبکی که باشد- چارچوب عمل در کارهایم را تعریف میکنم. واقعیت این است که اگر طراح، دانش مرتبط در این زمینه و تسلط کافی به انواع سبکهای موجود را داشته باشد، لزومی ندارد که به روش خاصی تمرکز کرده، محدود شد و آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. درنهایت، با توجه به دانستههای خود، خواست و نیاز کارفرما را پیرایش کرده و اجرایی میسازم.
با این حساب، آیا مؤلفه یا آیتمی وجود دارد که بهنوعی بتوان آن را دستخط یا امضای شما روی کار دانست؟
بله. من هم المانی دارم که همیشه از آن بهره میگیرم؛ آینهای که لوگوی برند من بوده و در همهی کارها استفاده میکنم. درواقع من فکر میکنم کار صحیحی نیست که طراح، سلیقه و خواست خود را بهصورت مطلق به مشتری تحمیل کند؛ بنابراین، کمینهگرایی را برای برجای گذاشتن نشان از خود ترجیح میدهم.
پس چطور آینهای که یادآور شدید را استفاده میکنید؟ آیا جزئی از طراحیست یا آن را بهصورت دیگری بکار میبرید؟
حقیقتاً این آینه، هدیه من به کارفرماست که میتواند بهعنوان اجزای طراحی در آن فضا هم بهحساب بیاید. دلیل انتخاب این عنصر هم یکی استفاده از جذابیت و خاصیت رفلکس آینه و دیگری قابلیت همخوانی با تمام محیطها اعم از اداری، تجاری و مسکونی است.
در اشل کاری شما، برخورد صحیح با کارفرما چطور تدوینشده است؟
نباید فراموش کنیم که کاربر نهایی فضایی که طراحی میشود، قطعاً کارفرماست؛ پس نیاز است که مطابق میل و خواستهشان پیش رفته و صورت پذیرد؛ بنابراین با برآورد نیاز و بودجه آنها، سعی در جهتبخشی به درخواستشان کرده و هیچوقت عقیده و سلیقه شخصی خود را در کار آنها وارد نمیکنم.
بسیاری از همکاران شما، مؤکدا تأکید بر «صداقت» در کار دارند. شما چه نظری دارید و چطور آن را در پروسهی همکاری با کارفرمایان لحاظ میکنید؟
اول اینکه من زمان محدودی برای اتمام پروژههایم صرف میکنم. از واحدهای کوچک گرفته تا ساختمانهای بزرگ و این امتیاز بسیار بزرگی برای کسانی است که کار طراحی و اجرا به من واگذار کردهاند. هیچوقت در تحویل کار، تأخیری نداشتهام و همین خوشقولی باعث شده که مشتریهایم دائمی شده و حتی توسط آنها نیز به دیگران هم معرفی میشدم. دومین موضوع مربوط به قراردادی با عنوان پیمان مدیریت است که بین خود و آنان منعقد کرده و هر آنچه مربوط به روند پروسه طراحی تا اجرا است، وجوه مالی و صورتحسابها را ذکر میکنیم. هیچوقت کوچکترین مطالبهای فراتر ازآنچه بهعنوان حقم در جایگاه طراح یا سازنده مکتوب شده، نداشتهام و همین جلب اعتماد میتواند بهعنوان مشخصهای از صداقت مطرح شود که سعی میکنم آن را حفظ نمایم.
طراح خاصی وجود دارد که کارهایش را رصد کرده و حتی از آنها الهام بگیرید؟
«MIKA» یا «مارینا اگوروا» یک طراح روسی است که کارهایش بسیار برایم جالب بوده و همیشه دنبال میکنم چون سبک موردعلاقه شخصی من که همان مدرن کلاسیک است را دنبال میکند. از ویژگیهای این سبک این است که سلیقه طیف وسیعی از مردم را دربر میگیرد. طراحی که پر از ایدههای نو و خلاقانه است.
سطح سلیقهی عموم مردم و مطالباتشان از یک طراح داخلی و یا آرشیتکت را چطور تخمین میزنید؟
از جایی که این سالها مردم با تفکرات تجملگرایی پیش میروند، بیشتر سبک کلاسیک را انتخاب میکنند. چه در طراحی نما و چه در طراحی دکوراسیون داخلی؛ البته که این سلیقه من نیست و تنها برای انجام رسالت حرفهای انجام میدهم. قطعاً دراینبین، میزان مطالباتشان هم بسته به گستردگی و ابعاد پروژه، متغیر میشود.
آیا تابهحال سعی کردهاید که این علاقه به جذب بیاندازهی مشتریان به چنین سبکی را متعادل کرده و حتی جهت دیگری به آن ببخشید؟
البته که همینطور است. این حرف را در شرایطی میزنم که به تعادل نسبی رسیدهایم؛ وگرنه با چیزی که من میبینم، احتمالاً مردم دوست داشتند سرتاسر محیطشان را با ورق طلا جلد کنند. متأسفانه در ایران، فرهنگ واگذار کردن طراحی به یک طراح متخصص هنوز جا نیفتاده و هنوز روحیه دخالت در کوچکترین امور طرح را هم حفظ کردهاند. درحالیکه در کشورهای دیگر میبینیم کارفرما کلید را تحویل داده و در انتهای پروژه تحویل میگیرد. شاید ده درصد از مردم باشند که با چنین تفکری، به طراحشان اعتماد کنند… بنابراین آنطور که به نظر میرسد، دست ما برای تغییر دادن سلیقه مشتری مخصوصاً در پروژههای مسکونی که تعداد صاحبنظران بیشتر هستند، باز نیست و سخت میتوان خواست آنان را تعدیل کرد.
بااینحال، یک چنین جنبش همگانی که بسیاری معتقد هستند فرهنگ غلطی است را چطور میتوان هدایت کرد؟
من فکر میکنم این فرهنگ، کاملاً شخصی است. در عصری زندگی میکنیم که محدودیتی برای سرک کشیدن در احوال و آنچه در کشورهای دیگر میگذرد نداریم و میزان سفر و بازدید مستقیم مردم از این سیستم کاملاً پیشرفت کرده و گسترده شده است. نتیجتاً همین ترکیبهای فرهنگهای متعدد با فرهنگ داخل باعث میشود که چنین فرهنگ غلطی شکل بگیرد. البته من نمونه این رویکردها را اغلب در ایران و کشورهای عربی دیدم، درحالیکه سالها پیش، در کشورهای اروپایی و جهان اول، چنین موضوعاتی حل و کنار گذاشتهشده است.
در مورد کار خودتان، شروع روند طراحی به چه صورت اتفاق میافتد؟
قاعده بر این است که در ابتدا طی جلساتی با کارفرما، از سلیقه، خواست و حال و هوای ذهنی و روحی او مطلع شده و سپس اسکیس دستی زده که در صورت تائید، اطلاعات تکمیلی مانند رنگ و غیره را هم در کار وارد کرده و پس از آن وارد مرحله طراحی سهبعدی میشوم. به دلیل اطلاعات نسبتاً کاملی که از آنها به دست میآورم، معمولاً سه آلترناتیو در رندرها برایشان در نظر گرفته و پس از تائید، اجرا را شروع میکنیم.
نرمافزارهای طراحی تا چه حد در بروز یا رفع خلاقیت یک طراح مؤثر هستند؟
من بهشخصه از نرمافزارها تنها بهعنوان یک ابزار برای پیاده کردن کانسپت و در ادامه، طرحم استفاده میکنم و هیچوقت آن را به اسکیس دستی ترجیح ندادهام. لزوم استفاده از این برنامهها هم به خاطر ملموس و عینی ساختن مفهوم، محیط طراحی و دست یافتن به زبان مشترک با کارفرمایی است که قرار است آن را درک کند.
با این حساب، فکر میکنید در بازار کار فعلی، خلاقیت مهمتر است یا تجربه کاری؟
قطعاً هردوی اینها به یک اندازه اهمیت دارند، ولی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. خلاقیتی که بدون علم باشد احتمالاً در ابعاد تخیل میماند و علمی که همراه با خلاقیت نباشد، یک کار روتین و حتی تکراری را به نمایش میگذارد. از آنجا که هنوز اعتماد مردم برای سپردن کار به طراحان، کاملاً جلب نشده، بهتر است بااحتیاط قدم درراه ارائه چیزهای جدید بگذاریم.
شما تجربه طراحی برای چه کاربریهایی را دارید؟ و این خلاقیت را چطور در هریک لحاظ کردهاید؟
من طراحی در حوزههای بسیار متعددی را تجربه کردهام، از پروژه مسکونی و اداری گرفته تا تجاری و کافه… از جایی که منطقه کاری خودم را محدود کردهام، با مخاطبانی روبرو هستم که تقریباً سلایق یکسانی داشته و میدانند که چه چیزی را از چه کسی میخواهند؛ بنابراین کلیت کار مشخص است. اما در این میان سعی میکنم همواره کارهایی که در سایر نقاط دنیا انجام میشود را دنبال کرده و مطابق با سلیقه روز پیش بروم.
در میان کارهایی که بر عهده داشتید، کدامیک با توجه به خلاقیتی که در آن به کار بردید، بازتاب خوبی برایتان داشته؟
چند سال پیش سفری به آسیای شرقی داشتم و همزمان طراحی یک کافیشاپ هم در دستم بود. به دلیل مقاربت زمانی، کانسپتی که برای طراحی در ذهنم نقش بسته بود را از همانجا الهام گرفتم. ایده اولیه هم مربوط به حرکت یکسری نوار و تیغههای چوبی در کنار یکدیگر بود. پس از اسکیس های دستی و انتخاب هارمونی رنگهای مناسب با طرح و فضا، آن را ساختیم و به اتمام رسید. این کار در تهران نیست که بتوانم زیاد به آن سر بزنم، اما از جایی که صفرتا صد ایده تا اجرای آن را بر عهده داشتم، برایم بسیار دوستداشتنی است.
میدانید که در ایران، معمولاً فاز طراحی داخلی پس از اتمام ساخت شروع میشود. در این میان، ممکن است یکسری تخریبها هم برای طراحی مجدد صورت بگیرد؛ بهعنوان یک طراح ترفند شما برای رساندن اینگونه فضاها به استاندارد مطلوب چیست؟
بستگی به شرایطی دارد که با آن مواجه میشویم؛ گاهی نیاز است که با یک چیدمان متفاوت، اصلاحات انجام شوند. گاهی هم با استفاده هدفمند از رنگها و متریال های خاص. در حالت کلی من اغلب در کارهایم سعی میکنم ارتباط همخوان زنجیره حرکتی از سطوح تا بر روی مبلمان را حفظ کنم.
قسمت مهم دیگری که بهعنوان طراح داخلی با آن سروکار دارید، متریال و آبجکت ها هستند. شما از مشتریهای پروپاقرص شرکت «IREX» در این زمینه هستید؛ علت این انتخاب چیست؟
فارغ از کیفیت مطلوب، تنوع بسیار بالای محصولات با تکیه بر شناخت نیازمندی روز جامعه، نکتهای است که بهشدت در این شرکت پررنگ دیده میشود. خدمات پس از فروش و پیگیری تماموقت در جهت رفع مشکلات احتمالی و نیز تخصص نصابان در اجرا، موضوع دیگری است که هر طراح و کارفرمایی لازم دارد تا رضایتش جلب شود. تمام اینها، ضمانتی برای تمدید ارتباط کاری بین من و این شرکت است.
و کلام آخر…
آنچه بحث امروز در میان طراحان است، جنجالهای مربوط به دخالت معماران و طراحان داخلی در کار یکدیگر و یا تخریب سبک کارهای کلاسیک است؛ من بهشخصه با چنین موضوعی درگیر نشدهام ولی تصورم بر این است که اگر کسی نداند، آن کار را هم انجام نمیدهد. پس بهتر است حرفهای برخورد کنیم و همیشه به دنبال بهانه نباشیم. در مورد اولی لازم است که تعامل داشته باشیم و در مورد بعدی، بپذیریم که در جامعه و روحیه امروزی مردم، اگر بخواهیم هم نمیشود که یک فضای داخلی بهصورت تام، مدرن یا کلاسیک باشد. تعادل را برقرار کنیم.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۲۸، نیمه اول آبان ۱۳۹۶ ، حرفه نگاری ، صفحه ۶
به قلم: مهرنوش سهیلی راد
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفتهنامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.