…آلودگی تهران بیش از اینکه وابسته به حضور ماشینها باشد، حاصل تلاش بیوقفه ساختمانها در تهران است، ساختمانهایی که در کریدور بادهای تهران مثل دیوار قد کشیدهاند، یا کارخانه برداشت خاک در اندیشه و شهریار که در مسیر بادهای تهران قرار دارند، اینها برای طراحی لباس یا جواهر نیستند، همه اینها برای معماران است تا هنر خود را نشان دهند، هنری افراطگرا که درنهایت چه با چوب و کاملاً بازیافتی، چه با سنگ طبیعی و نابودی کوهها رخ دهد، درنهایت خرابی و آسیب است…
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۱۴، نیمه اول اسفند ۱۳۹۵ ، صفحه آخر ، صفحه ۱۶
به قلم: مرتضی نظریزاده
به جرأت میتوان گفت بزرگترین شعار معماری معاصر ایران تیتر این مقاله است، در رشتههای مختلف طراحی از مواد و متریالهای گوناگون استفاده میشود که هر کدام بهنوعی میتوانند به طبیعت آسیب برسانند؛ طراح لباس، طراح جواهر، طراح داخلی، طراح معماری، طراح گرافیک، طراح صنعتی، همه و همه از مواد و متریالهایی استفاده میکنند تا کارایی و زیبایی را در اختیار کاربران قرار دهند. در این میان معماران بیشترین آسیب را بهواسطه ساختمانها به طبیعت میزنند، آسیبی که از روشن بودن تمام ماشینهای جهان بهصورت شبانهروزی بیشتر و با خسارت جنگ جهانی و آتش زدن تمام جنگلهای شمال ایران برابر است.
آلودگی تهران بیش از اینکه وابسته به حضور ماشینها باشد، حاصل تلاش بیوقفه ساختمانها در تهران است، ساختمانهایی که در کریدور بادهای تهران مثل دیوار قد کشیدهاند، یا کارخانه برداشت خاک در اندیشه و شهریار که در مسیر بادهای تهران قرار دارند، اینها برای طراحی لباس یا جواهر نیستند، همه اینها برای معماران است تا هنر خود را نشان دهند، هنری افراطگرا که درنهایت چه با چوب و کاملاً بازیافتی، چه با سنگ طبیعی و نابودی کوهها رخ دهد، درنهایت خرابی و آسیب است. پس بدون تردید اگر قرار باشد به مقایسه آسیب یک طراح لباس در استفاده از پارچه، در برابر آسیب یک معمار با طراحی یک ساختمان بپردازیم، کاری بیهوده کردهایم، بهاینترتیب به مقایسه متریالهای ساختمانی با یکدیگر میپردازیم. از بدترین تا بد.
سنگ طبیعی
تمام آنچه درباره استفاده از سنگ باید بیان کرد در یک خاطره ساده قابلانتقال است، همراه با یک کارفرما برای انتخاب سنگ رفته بودیم به محلات، آنجا کوههای تخریبشده را تماشا میکردیم، کوههایی که یا از قله تا پایین تراشیده شده بودند، یا نصفه بودند و نیمی از آن تراشیده شده بود، تلاش سنگبریها این کوهها را از ماهیت حقیقی خود دور کردهاند، چون کوهی که بهصورت کلی شبیه به هشت فارسی نباشد، درواقع نه توان نگهداری برف را دارد، نه میتواند آب را ذخیره کند. مثالش در برداشت سنگ از کوههای شهرستان کوهرنگ است، جایی که ۱۰ درصد از کل آبهای کشور ازجمله سرچشمه سه رودخانه بزرگ و حیاتی یعنی زاینده رود،کارون و دز در این شهرستان و از قلل آن سرچشمه میگیرند. و بازهم برای عدهای سؤال است که چرا این سه رودخانه بزرگ کشور در حال خشک شدن هستند. این موارد را برای پیرمرد مسئول یکی از کارخانههای سنگبری محلات گفتیم، و پیرمرد در جواب با خنده جملات یکی از تکنسینهای ایتالیایی را برای ما تعریف کرد؛ که در اروپا از قله کوه شروع به انفجار و برداشت نمیکنند، بلکه بهصورت محدود با حفاری به داخل کوه رفته و از مغز و داخل آن سنگ برداشت میکنند، تا شکل کوه از حالت عدد هشت فارسی تغییر نکند، و برف و باران در آن جریان داشته باشد، و گونههای جانوری و طبیعی دستخوش تغییر نشوند، درحالیکه شما ایرانیها به دلیل بزرگی کوههای خود میتوانید پنجاه سال از قله تا پایین کوه را بتراشید، ما نگاهی انداختیم به کوهی که تا پایینترین نقطه خود رسیده بود و شبیه به تنه درخت بریدهشده بود، به آن اشاره کردیم که از این کوه چیزی نمانده، شما این تکنسین اروپایی را چند سال پیش دیدهاید؟، پیرمرد خوشحالتر شد و ادامه داد که این اروپاییها حرف اشتباه نمیزنند، چهل سال پیش بود. ببینید تقریباً کوه تمامشده است.
ما هم خندیدیم درحالیکه میدانستیم، بسیاری از کوههای ایران شکل اولیه خود را ندارند، برف و باران را ذخیره نمیکنند، رودخانهها را جاری نمیکنند و آب را از شهرهای ما بردهاند و ما همچنان به دنبال قاتل بروسلی هستیم، درحالیکه مقصر نبود آب در ایران ساختمانهایی است که دوست دارند سرتاپایشان سنگ شود و بهراحتی به علاقه خود میرسند، بدون اینکه در برداشت از کوهها محدودیت و ممنوعیتی وجود داشته باشد.
بتن
بهنوعی پس از سنگ دشمن شماره دو طبیعت است، سخت بازیافت میشود، در عملآوری آن آب زیادی مصرف میگردد، بتن معده حساسی دارد و باید آب تصفیهشده نوش جان کند، زیرا هر آب دیگری باعث بیکیفیتی و ضعف بتن میشود، بیشک از پرکاربردترین مصالح معاصر ایران است و به ذات، نخاله تولید کن است، هیچکدام از مصالح در تولید زباله بهپای بتن نمیرسند، عملیات ساختمانی را بیبرنامه و البته کُند میکند، درمجموع آب تصفیهشده زیادی مصرف میکند و در زمان تخریب تبدیل به تودهای سرطانی میشود؛ و بازیافتش بسیار هزینهبر و اغلب غیره ممکن است.
سنگهای مصنوعی
از بازیافت سنگها و نخالههای ساختمانی با مواد افزودنی دیگر همچون سیمان و افزودنیهای پلیمری به دست میآید، وزن کمتر و درنتیجه نصب آسان و سریعتری دارد. دارای تنوع رنگ باقابلیت اجرای طرحهای مختلف، اسکوب نمیخواهد؛ زیرا برخلاف سنگهای طبیعی در اثر عوامل جوی و عدم چسبندگی بهمرورزمان از بدنه ساختمان جدا نمیشود، درمجموع به دلیل شکلگیری از مواد بازیافتی جزء متریالهای کمخطر برای طبیعت است.
آجر
فرایند شکلگیری و بازیافت این ماده نیز کمی بر محیط اطرافش اثرگذار است، ولی همانطور که بیان شد تمام مواد و مصالح بر اطراف خود اثر میگذارند، اما آجر اثرات جانبی کمتری برای محیطزیست دارد، بسیار همگونتر و گرمابخشتر از بسیاری از متریالها عمل میکند، برای کشورها و مناطقی که منابع خاک رس آبرفتی، ماسه و آهکدارند یکی از بهترین مصالح و بهصرفهترین آنهاست، اما در بازیافت کمی ضعیف است و این بزرگترین نقطهضعف آجر در سازگاری با طبیعت است.
فلز
ساختمانهایی که اسکلت و ساختاری از فلز دارند بیشک هزار مرتبه سبزتر از ساختمانهای بتنی هستند، فلز قابلیت بازیافت دارد و اگر اسکلت یک ساختمان پیچ و مهرهای هم باشد، میزان هدر رفت انرژی و مواد در بازیافت کمتر میشود، فلز در صورتهای مختلف در ساختمان حضور دارد و مرز آسیب نزدن آن به طبیعت در میزان توفیق در بازیافت بهینه آن است.
کامپوزیت
کامپوزیتها انواع گوناگونی دارند، سبک و شکلپذیری بالایی دارند و تنوع رنگی آنها کار را در استفاده از آنها راحت میکند، دارای خواص آکوستیک هستند و در برابر زلزله و اتش سوزی مقاومت بالایی دارند، به دلیل راحتی در جداسازی از هم از نظر بازیافت پذیری رتبه بالایی دارند، امروزه برخی از کامپوزیتهای سبز در حال تولید است که از پلیمرهای سنتزی قابلجذب و از فیبرهای گیاهی ساخته میشوند. پس میتواند جزء مواد بسیار سبز طبقهبندی گردد.
چوب
متریالی پر استفاده در معماری جهان، درواقع همهکسانی که بهنوعی دلبستگیهای طبیعی دارند از چوب در کارهای خود استفاده میکنند، متریال بیضرری که در مزارع کشت صنعتی چوب قابل پرورش و استفاده است، البته در برخی کشورها مثل ایران با قطع بیرویه جنگلها به یک خطر زیستمحیطی تبدیل میشود. با توجه به نوع آن میتواند بسیار سریع قابل بازآوری باشد، چوبهای مورداستفاده در ساختمانهای قدیمی هم بهراحتی بازیافت و تبدیل به کاغذ یا دیگر محصولات وابسته به چوب میشود، یعنی به عبارتی هدر رفتنی در مصرف چوب وجود ندارد، برخی از چوبهای با سن بیشتر در بسیاری از کشورها به اینگونه قابلبرداشت و استفاده هستند که سازنده ساختمان به میزان چند برابر استفاده از چوب درختان باید درخت و نهال بکارد و مثلاً بعد از چهل سال که از عمر خانه گذشت، درخت کاشته شده توسط سازنده برای ساخت خانه جدید استفاده میشود. در مجموع باید گفت که چوب میتواند یکی از سبزترین متریال های موجود باشد.
در پایان
اگر درخت نباشد، دوباره میتوان آنها کاشت، اگر آهن نباشد دوباره میتوان آنها بازیافت کرد و ساخت، اگر پارچه نباشد میتوانیم برگ به خود ببندیم، ولی اگر کوه نباشد، آب نیست و اگر آب نباشد ساختمانی از طلا هم نمیتواند جانمان را نجات دهد. پس با همین سرعت که کوهها را مصرف میکنیم، باید این شعار را فریاد بزنیم: سنگ سنگ تا نابودی!
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۱۴، نیمه اول اسفند ۱۳۹۵ ، صفحه آخر ، صفحه ۱۶
به قلم: مرتضی نظریزاده
کپیرایت این مطلب متعلق به مولف میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.