هر ساله در دنیا مسابقه و جایزههای متعدد در حوزه معماری برگزار میشوند، برخی دارای سمت و سوی موضوعی خاصی هستند و بعضی دیگر با هدف معرفی ایدههای نو و طرحهای خلاقانهای که تاکنون ساخته شده و یا فقط بر کاغذ نقش بسته و به مرحله اجرا نرسیدهاند. اینگونه برنامهها بروز دهنده نبوغ بوده و برندگان آنها، راوی معماری معاصر و زمینهساز جریانهای آتی میشوند. از مهمترین نتایج این رقابتهای هدفمند، به میان آمدن کارفرمایان برای یافتن معماران یا آشنایی با طراحان برتر و نتایج فعالیت آنهاست که در نهایت موجب سرمایهگذاریهای خرد و کلان میشود و سازنده رویههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر کشور و در نهایت جهان.
همانطور که در فصلنامه شماره ۶ «طراح» گفتیم، برآن شدهایم تا با طرح مسابقه یا جایزهای نو، برمبنای اهداف غایی و رویکرد این رسانه، هیجان تازهای در میان طراحان و معماران ایران زمین ایجاد کنیم. نظر به اینکه دستیابی به هدف با پشتوانه علم و تجربه با سرعت مطلوب و در مسیر صحیحتر پیش خواهد رفت در همانجا از صاحبنظران دعوت کردیم در این راه با ما همراه شده و نظرات، پیشنهادها و تجربیاتشان را در خصوص جایزهها و مسابقات معماری در اختیار ما قرار دهند، چرا که پیش از هرگونه برنامهریزی، نیاز داشتیم مسائل مختلفی که ایشان در طول سالهای گذشته با آنها مواجه بودهاند را بشنویم. باید همه چیز را میدانستیم و نظرات را میشنیدیم و نکات خالی و حفرههایی که هیچگاه به آنها پرداخته نشده یا بسیار کمرنگ بودهاند را جستجو میکردیم. بر این پایه، «شیرین قیومی» مشاور تحریریه مجله، به میان بخشی از معماران فعال و مطرح شده در سایر رسانهها رفت و در جمعی دیگر با اساتیدی به گفتگو نشستیم که قادر به درک بهتر پتانسیلهای حاضر بودند. حاصل گفت و گوها را آنالیز کردیم تا به کاستی و نواقص موجود پیبرده و راهکارهایی مناسب پیش رویمان نهاده شود. محورهای اساسی این گفتگوها بر پایه موضوع مسابقه، جایزه و نکات اجرایی و داوری بود. برای آنکه بتوانیم تمام نقطه نظرات را بشنویم، هیچ خطی را در مورد برنامهای که در ذهن داریم، ارائه ندادیم و با توجه به اینکه بیشتر این افراد، خود شرکت کننده در مسابقات و جایزهها و یا داور آنها بودهاند، بر نظرات و تجربیات آنها ارج نهادیم تا بدین ترتیب بر کیفیت برگزاری برنامهای نو، مهر تضمین گذاشته باشیم.
در ابتدا تصمیممان بر این بود که حاصل کار را با عنوان «گفت و گو» منتشر کنیم، اما چون برخی از صحبتها با ویرایش مصاحبه شونده به طور کامل تغییر یافت، نام «دیدگاه» برآن نهادیم و با سیاست مجله طراح در انتشار صادقانه، کامل و بدون غرض نظراتی که ایشان برای انتشار عمومی تایید نمودهاند عهد کردیم و با هدف آگاهی عمومی و -شاید به طور خاص، استفاده دیگر دستاندکاران- این نظرات را منتشر میکنیم.
نظر به اینکه نگاه کمالجویانه سایر صاحبنظران میتواند همواره، همراه و راهنمای ما در این مسیر باشد، موعد پایانی برای دریافت تجربیات و پیشنهادها ارائه نمیدهیم و همچنان پذیرای فرهیختگانی خواهیم بود که حرفی برای گفتن دارند و اشتیاقی برای همکاری…
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۷، زمستان ۱۳۹۱ ، گفتوگو/ رویداد ، صفحه ۴۳
رضا دانشمیر
رضا دانشمیر، متولد ۱۳۴۷، دانشآموخته معماری از دانشگاه علم و صنعت است. او فعالیت حرفهای مستقل خود را در سال ۱۳۸۳ با تاسیس شرکت مهندسان مشاور حرکت سیال به همراه کاترین اسپریدونوف آغاز کرد. کسب رتبه اول جایزه معمار برای پروژه «پردیس سینمایی ملت» در سال ۱۳۸۷ یکی از جوایز متعددی است که وی به خود اختصاص داده است.
بخش اصلی هر مسابقه، انتخاب تیم داوری و نحوه قضاوت آنها در انتخاب پروژهها است. از آنجا که تشخیص درجه کیفی پروژهها بر عهده داوران است، لذا انتخاب داور مناسب، اهمیت بالایی دارد. به هر حال، خطا در داوری، چه به صورت عمدی و چه سهوی وجود دارد و قابل حل هم نیست. شاید بهترین راهحل در این راستا، انتخاب داوران یا معمارانی باشد که در امر قضاوت در سوابق خود اشتباهات کمتری داشتهاند. برای مثال، برخی از افراد، مغرضانه داوری میکنند و میتوان بعد از چند مرحله قضاوت پی در پی آنها را تشخیص داد، یا برخی ممکن است اعمال نظرهای شخصی کنند و برخی دیگر هستند که موضوع را بازتر دیده و با بینش بالاتری جریان را مینگرند که به راحتی میتوان آنها را شناسایی کرد. بنابراین، لزوما هرکسی به صرف سابقه یا تحصیلات یا سِمَت یا چنین عناوینی، نمیتواند داور خوبی باشد. با بررسی سابقه کار و پروژههای انجام شده و کارهای شاخص صورت گرفته یا تاثیری که معماران مختلف داشتهاند، میتوان گزینههای مناسب و تاثیرگذار را انتخاب کرد.
بیژن شافعی
بیژن شافعی، متولد ۱۳۳۹، دانشآموخته معماری از دانشگاه تهران است. از سال ۱۳۷۱ دفتر مستقل معماری خود را تاسیس نمود و پروژههای مختلفی را در حوزههای فرهنگی، اداری، مسکونی و صنعتی به انجام رسانده است. از جمله پروژههای او طراحی و بازسازی فضای خانه هنرمندان ایران و طرح توسعه آن مجموعه میباشد. او از بنیانگذاران «گروه معماری دوران تحول در ایران» در ۱۳۶۲ است و همچنین مدیرعامل دفتر طراحی و ساخت «خانه هفت ماه» از سال ۱۳۷۲، دبیر بخش فرهنگی جامعه معماران ایران و از موسسین خانه فیلم معمار میباشد.
پیشینه برگزاری مسابقات معماری در ایران که بناهای ساخته شده در آنها مورد قضاوت قرار میگیرد، به دوره بعد از انقلاب بر میگردد و در دوره قبلتر از آن کمتر پروژه ساخته شدهای را میتوان یافت که برای طراحی آن چه از طرف دولت و چه از طرف کارفرمای خصوصی اقدام به برگزاری مسابقه با فراخوان عمومی برای همه معماران شده باشد. پس از انقلاب، از طرف دولت برای پروژههایی مثل طراحی«فرهنگستانهای جمهوری اسلامی» و طرح «کتابخانه ملی» مسابقاتی برگزار شد.
در ایران همواره در مورد داوری مسابقات معماری حرف و حدیث زیاد بوده است و سلامت برگزاری مسابقات مورد سوال قرار گرفته است. داورانی که برای قضاوت در مسابقات معماری انتخاب میشوند، باید از لحاظ اشراف بر تمام طرحها و ایدههای موجود و فعالیتهای روی داده در تمام بستر معماری مورد سنجش قرار بگیرند. در ایران گاه به خاطر تبانی که در مورد طرح برگزیده یک مسابقه صورت گرفته، عده زیادی را در مسابقه شرکت میدهند و علیرغم معلوم بودن نسبتها و علاقههای داوران و برگزیدگان باز هم معماران زیادی در نقش سیاهی لشکر عمل میکنند.
پیشنهادی که در ارتباط با برگزاری یک مسابقه در یک نشریه معماری میتوان ارائه داد: با التزام به وجود هیئت داوری شایسته، روشن کردن مقولهای که در آن جایزه اهدا خواهد شد- در زمینه پژوهشی، طراحی و یا ایدهپردازی- ( چرا که همه معماران مشغول طراحی در زمینه معماری نیستند) و یا طرح موضوعی منحصر به فرد در هر دوره برای رده سنی خاص و داوران ویژه همان دوره و مرتبط با موضوع مسابقه.
مسابقات معماری علاوه بر نگاه آینده نگر و رصد دوردست، بایستی از نگاه به گذشته و تاریخ و تجربههای صورت گرفته هم غافل نباشند. رسالت یک نشریه معماری و این که جایگاه یک نشریه در برگزاری مسابقه و اهدای جایزه چه می تواند باشد هم در این زمینه مهم است.
ایده انتخاب «معمار سال» را هم میتوان مطرح کرد. این که برنامهای از طرف یک نشریه تخصصی معماری و با فراخوان آثار اجرا شده چند معمار در یک سال یا در دوره زمانی مشخص اجرا شود و با داوری درست و انتخاب یک معمار، جایزه «معمار سال» به او اهدا گردد. اولویتی هم میتوان بر آن قائل شد و آن اجرای کامل پروژهها و به بهرهبرداری رسیدن طرحها باشد و نه طرحهای ناقصی که در استودیو بر روی عکسهای آن و نقشههای آن کار گرافیکی صورت میگیرد.
برگزاری مسابقه در چند رده و رشته، هم برای نسل جوانتر فارغ التحصیلان معماری با عناوین متنوع و جذاب و هم انتخاب «معمار سال» با نظر و داوری هیئت داوری منتخب از طرف نشریه معماری- داورانی که منعکس کننده نگرش و خواستههای یک نشریه معماری باشند – علاوه بر نشر نظرات یک نشریه میتواند به خاطر ارزشمند دانستن فعالیتهای یک معمار در میان همکاران خود، کار ارزشمندی باشد؛ و نباید از حرف و حدیثهای داوری مسابقات در ایران غافل شد. حتی در داوری می توان پروژهها را بعد از اجرا و در بهرهبرداری آن ها هم مورد بحث قرار داد.
امیرحسین طاهری
امیرحسین طاهری، متولد ۱۳۵۳، دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی است. وی در سال ۱۳۸۵ دفتر معماری شیوه دگردیس را تاسیس نمود و کسب رتبه در چند مسابقه معماری در کارنامه حرفهای اوست.
جوایزی که در حال حاضر در ایران توسط برگزار کنندهها اعطا میشوند به گرایشات و طرز تفکرهای مختلفی مربوط میشوند، برای مثال، جایزه معمار، ایده و نظر مشخصی را دنبال نمیکند که از این نظر در دنیا نمونه ندارد! البته شاید دلیل آن فقدان جریان معماری در ایران باشد. در این برنامه صرفا ساختمانهای ساخته شدهای که سطح بالاتری از سایرین دارند -حال با هر گرایش و دیدگاهی- انتخاب میشوند. جالب توجه است که در مجله الکروکیز (Elcroquis) هیچگاه از نورمن فاستر مطلبی چاپ نشده است و سوالی که به وجود میآید آن است که مگر نه اینکه وی فرد قابل توجهی در معماری است؟ دلیل کاملا واضح و منطقی است: نوعی نگرش و جریان فکری در پشت آن فارغ از اینکه درست است یا نادرست وجود دارد. انتخاب ناهمگون داوران باعث میشود که با ورود آنها -که الزاما هم اشتراکات خاصی با یکدیگر ندارند و با ترکیب سالهای پیشین ارتباط و نسبتی ندارند- فقط در ردهبندیها تغییراتی ایجاد شود اما برای نمونه جایزه آقاخان، تکلیف مشخصی دارد و به همین دلیل نیز حتی خیلی از پروژههای خوب معماری به آن فرستاده نمیشود چرا که از نظر محتوایی با اهداف این جایزه هماهنگ نیستند. پیش شرط اعتبار هر مسابقه یا جایزهای، هدف آن و سپس میزان و نوع جایزه است. پیش از آنکه سن و درجه علمی داوران ملاک برگزیدن آنها باشد، طرز فکر و به روز بودن و میزان تطابق آنها با جریان فکری و استراتژی مجله و به تبعیت از آن مسابقه یا جایزه، مطرح و حائز اهمیت است. فکر میکنم مسابقه دانشجویی هم میتواند رویکرد خوبی باشد اما نحوه تقسیم و دستهبندی موضوعات در سطح دانشگاههای مختلف، خود مدیریتی خاص میطلبد.
سهیل قندیلی
سهیل قندیلی، دانش آموخته کارشناسی معماری از دانشگاه علم و صنعت ایران و کارشناسی ارشد معماری و شهرسازی از دانشگاه شهید بهشتی و فارغ التحصیل رشته landscape urbanism از مدرسه معماری AA لندن می باشد. همکاری با دفاتر متعدد داخلی و خارجی به عنوان طراح و مدیر طراحی در کارنامه حرفهای او است. وی فعالیت حرفهای مستقل خود را در دو حوزه معماری و شهرسازی با تاسیس studioRE از سال ۲۰۱۱ آغاز کرده است.
برگزاری مسابقه یکی از معتبرترین نظامهای توزیع کار در بازار معماری است. واقعیت اینست که مسابقه معماری درست، از درون نظام مدیریت معماری درست بیرون میآید. محتوا، شکل و روش برگزاری مسابقات بسیار مهم است. مسئله، پایین بودن سطح کیفی مسابقات نیست، مسئله اینست که مسابقه معماری جایگاه تعریف شدهای در نظام حرفهای ما ندارد. در بسیاری از مسابقات، هدف مشخصی دنبال نمیشود و نتیجه مطلوبی هم حاصل نمیآید.
برداشت من اینست که در وضعیت فعلی، برگزاری مسابقات معماری شکلی تبلیغاتی پیدا کرده است. در غالب مسابقات، برگزار کننده، دانش کافی را برای این کار ندارد، ضمن اینکه آییننامه دقیقی هم در دسترس نیست. به این ترتیب عمدهترین نگرانی معماران، سوء استفاده از طرحهای آنهاست.
معتقدم در صورت وجود ساز و کارهای اجرایی دقیق، برگزاری مسابقات منجر به ارتقاء کیفیت تولید معماری کشور خواهد شد.
علی کرمانیان
علی کرمانیان، متولد ۱۳۴۴، دانشآموخته دانشگاه UCL لندن در سال ۱۳۶۹ است. موضوع رساله دکتری او « معماری معاصر در تهران» از ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ بود که هرگز تکمیل نشد. از سال۱۳۷۰ تا کنون در حوزه آموزش فعال بوده و همزمان با ایجاد دفتر شخصی خود، کوششهای فراوانی از جمله نوشتن مقالات، همکاری با نشریات معماری و نهادهای مختلف در برگزاری مسابقات از جمله داوری جایزه معمار را داشته است. در حال حاضر نیز نماینده دانشکده تخصصی معماری IAAC بارسلون در ایران و مدیر « موسسه تهران، مطالعات کلانشهر» میباشد.
در خصوص مسابقات و جوایز معماری در ایران مطالب زیر به نظرم میرسند:
۱- اگر به آمارهای مسابقات در دو دهه گذشته نگاه کنیم، عموما داورهایی بسیار مشابه و ثابت در آنها حضور داشتهاند و این مسئله به نظر من یکی از بدترین اتفاقاتیست که میتواند برای مسابقات روی دهد و خود به عنوان یک عامل بازدارنده در پویایی مسابقات محسوب شود. جامعه معماری، یک عده معمار سرشناس را به عنوان پیشکسوت یا فرد معتبر قبول میکند و پس از آن، دائما از این افراد استفاده میشود. باید در نظر داشت که با تعدد آرای متفاوت، سطحی متغیر، جذاب و غیر یکنواخت در مسابقات به وجود خواهد آمد. اما در غیر اینصورت، یعنی راکد بودن آرا و نظرات هیئت داوران و عدم تغییر در چیدمان و عدم حضور فعالان این قشر، موجب رکود و افت در سطح مسابقات میگردد. بنابراین مسئله انتخاب هیئت داوران بسیار مهم است؛ اینکه اولا چگونه و بر اساس چه معیارهایی انتخاب میشوند و ثانیا باید از افرادی انتخاب شوند که دارای آثار و پروژههایی مطرح یا درخور توجه باشند. و البته بازهم اذعان میکنم که لزوما مطرح شدن، به معنای بیعیب و نقص بودن آن افراد و ایدهها و طرحها نیست.
۲- از دیگر مشکلات مهم و اتفاقاتی که نمیافتد ولی لزوم آن حس میشود، توضیح داوری هر مسابقه یا جایزه توسط هیئت داوران و امکان نقد داوری توسط جامعه معماری است. به این معنی که داوران با داشتن آمادگی لازم، از ابتدا بتوانند نقدپذیر باشند؛ تا این پروسه، آموزنده هم باشد.
۳- مسئله دیگری که من شاهد آن بودهام و حتی در مسابقات مطرح هم اتفاق افتاده، آن است که هیئت داوران وقت لازم و کافی برای داوری نمیگذارند. چرا که عموما از پیشکسوتان در این هیئت استفاده میشود؛ که به دلیل دامنه گرفتاریها و مشغله، فرصت و وقت لازم برای داوری مسابقات هزینه و اعمال نمیشود و مدیران برگزار کننده و مجری مسابقات نیز به همین ترتیب که صرفا امتیازی اعمال و ارائه شود بسنده میکنند و هیچ اصرار و پافشاری خاصی برای بهبود این شرایط صورت نمیگیرد. و این همانجایی است که کل جریان لطمه میبیند. مسابقه باید مانند هیئت منصفه دادگاه که حتما ۱۲ نفر ملزم به حضور تا پایان دادرسی و اتفاق نظر هستند، داوری شود. به نظر من داوری مسابقهای موفق خواهد بود که حتیالامکان توافق کامل اعضای هیئت داوران در آن به عنوان نتیجه و خروجی کار مطرح باشد یا لااقل، اکثریت قابل قبولی در این هیئت، مدافع نتیجه نهایی خود باشند.
۴- در خصوص داوری بناهای ساخته شده، به ویژه بناهای شهری، متاسفانه آن چیزی که از این بناهای انتخابی و واقعیت آنها دیده میشود و حاصل کار معماران محسوب میشود، تنها نماهاست و غالبا از محتویات و هویت و ذات بنا هیچ برداشت و اطلاعاتی تحصیل نمیشود.
۵- از مشکلات دیگری که باید به آن اشاره کرد، عدم حضور پروژههای ساخته شده توسط مهندسین مشاور و بناهای مهم و مطرح و معمولا بخش دولتی در این جایزهها است، چرا که برخی از ایشان مدعی هستند که این جایزهها به اندازهای که باید، جدی، لایق و درخور نیستند، یعنی بخش واقع گرایی رقابت معماری در شهر یا کشور، در نظرشان وجود ندارد و این مسابقات فقط به دنبال یکسری آوانگاردها و شاخصهای نوگرایانه و پیشرو هستند و با فضایی که در آن زندگی میکنیم، مطابقت نمیکنند. باید در عین حفظ سطح مسابقات، چنین بهانهای را از ایشان گرفت. البته علت اصلی عدم شرکت این بناها، سطح غیر قابل قبول کیفی آنها در طراحی و اجراست.
۶- در بسیاری از مسابقات تفکیک گروههایی که بناها در آن انتخاب میشوند به درستی انجام نمیگیرد. یعنی به جای مقایسه سیب با سیب، سیب را مثلا با خیار مقایسه میکنند که طبیعتا نتیجه این مسابقه مطلوب نیست.
۷- گاهی سیاست های خاصی در حین داوریها روی میدهد و خصومتهای فردی دیده میشود، که نمیتوان آنها را تخصصی در نظر گرفت. غرض ورزی ها نباید در دنیای حرفهای مطرح باشد، اما متاسفانه وجود دارند.
۸- یکی از اتفاقات مهم دیگری که انجام نمیشود، بازدید از پروژهها است. که البته کار بسیار وقتگیر و هزینهبری خواهد بود، اما گاهی اوقات فاصله تصاویری که دیده میشود تا چیزی که در حقیقت وجود دارد، بسیار غیر منتظره است و من حتی گاهی از خود سوال کردهام که آیا واقعا من به این پروژه امتیاز دادهام؟ و به خاطر دارم که حداقل دو بار این اتفاق افتاد و به نظرم فقط این عکسها بودند که باعث دریافت جایزه شده بودند.
۹- نکته دیگری که به ذهنم میرسد این است که باز در خصوص بناهای اجرا شده خوب است مدتی از عمر این بناها گذشته باشد تا بتوان ایرادات فنی در طرح و اجرا را نیز مشاهده کرد. هر چند که من خود میدانم یکی از مشکلات این کار این است که اکثر کارها در ایران بعد از استفاده، دستخوش تغییرات نامطلوب از سوی مالکین و بهرهبردارن میشوند و در خیلی مواقع دیگر شکل اولیه آنها که مد نظر طراح معمار بوده است دیده نمیشود.
۱۰- آخرین نکته آنکه در ایران خوب است جوایز بناهای ساخته شده حتما به کارفرمایان خوب داده شود تا به معماران خوب؛ و خوب است این جایزه لوحی باشد با نام مالک، سازنده و طراح و از مالک خواسته شود تا این لوح در مکان مناسبی از بنا برای همیشه نصب شود تا تاریخچه بناها و معماران و کارفرمایان خوب به این ترتیب حفظ شود و ایشان همگی به این وسیله تشویق گردند.
بهرام کلانتری • کوروش دباغ
بهرام کلانتری، متولد ۱۳۴۹ و کوروش دباغ متولد ۱۳۴۸ دانشآموخته کارشناسیارشد معماری از دانشگاه شهید بهشتی میباشند. آنها موسس دفتر طراحی «آراد» در سال ۱۳۸۱ بوده و رتبه اول جایزه معمار ۸۶ (گروه ساختمانهای عمومی) و رتبه اول دومین دوره جایزه معماری داخلی ایران (مجله معماری و ساختمان) سال ۸۸ را کسب کردهاند. در سال ۲۰۰۸ نیز منتخب فستیوال جهانی معماری (WAF) در بارسلونا شدهاند.
برگزاری مسابقات و یا بهعبارت صحیحتر ارائه جوایز معماری به کارهای ساخته شده در یک دهه اخیر توانسته شور و شوقی در میان معماران و نیز دانشپژوهان این رشته به وجود بیاورد. این جوایز به نوعی همانند یک نورافکن بزرگ توانسته مسیر یک دهه معماری ایران را با تمامی فراز و نشیبهایش روشن سازد. جوایزی که هر ساله به پروژههای معماری ساخته شده ارائه میگردند، گاه از لحاظ موضوعی متفاوت ولی در اکثر موارد به صورتی کاملا موازی و با صورت مسئلههای یکسان ارائه میشوند. اینگونه به نظرمیرسد که هر رسانه و مجله معماری پس از انتشار یافتن، یکی از وظایف خود را برگزاری این جوایز میدانند و به نوعی به دنبال کسب اعتبار از طریق برگزاری این مسابقات میباشند که به نظر میرسد این رویه باید سیری کاملا برعکس را طی کند و این اعتبار ارگانها و تشکیلات برگزارکننده است که میبایست اعتبار این جوایز را بالا ببرد و مجلات معماری صرفا وظیفه اطلاعرسانی آن را بر عهده داشته باشند. تعداد محدود پروژهها در هر دوره یکساله خود باعث افت کیفیت جوایز میشود و به نظر میرسد بهتر باشد که این جوایز هر دو سال یکبار برگزار شوند. درکل برگزاری و ارائه یک جایزه معتبر در بخشهای مختلف درهردوره و پرهیز از ارائه جوایز یکسان از مبادی مختلف با اعتبارهای متوسط و پایین، خود باعث افزایش کیفیت و ثمردهی این جوایز میگردد.
.
.
این گفت و گو ادامه دارد…
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۷، زمستان ۱۳۹۱ ، گفتوگو/ رویداد ، صفحه ۴۳
کپیرایت این مطلب متعلق به «فصلنامه طراح» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.