هر ساله در دنیا مسابقه و جایزههای متعدد در حوزه معماری برگزار میشوند، برخی دارای سمت و سوی موضوعی خاصی هستند و بعضی دیگر با هدف معرفی ایدههای نو و طرحهای خلاقانهای که تاکنون ساخته شده و یا فقط بر کاغذ نقش بسته و به مرحله اجرا نرسیدهاند. اینگونه برنامهها بروز دهنده نبوغ بوده و برندگان آنها، راوی معماری معاصر و زمینهساز جریانهای آتی میشوند. از مهمترین نتایج این رقابتهای هدفمند، به میان آمدن کارفرمایان برای یافتن معماران یا آشنایی با طراحان برتر و نتایج فعالیت آنهاست که در نهایت موجب سرمایهگذاریهای خرد و کلان میشود و سازنده رویههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر کشور و در نهایت جهان.
همانطور که در فصلنامه شماره ۶ «طراح» گفتیم، برآن شدهایم تا با طرح مسابقه یا جایزهای نو، برمبنای اهداف غایی و رویکرد این رسانه، هیجان تازهای در میان طراحان و معماران ایران زمین ایجاد کنیم. نظر به اینکه دستیابی به هدف با پشتوانه علم و تجربه با سرعت مطلوب و در مسیر صحیحتر پیش خواهد رفت در همانجا از صاحبنظران دعوت کردیم در این راه با ما همراه شده و نظرات، پیشنهادها و تجربیاتشان را در خصوص جایزهها و مسابقات معماری در اختیار ما قرار دهند، چرا که پیش از هرگونه برنامهریزی، نیاز داشتیم مسائل مختلفی که ایشان در طول سالهای گذشته با آنها مواجه بودهاند را بشنویم. باید همه چیز را میدانستیم و نظرات را میشنیدیم و نکات خالی و حفرههایی که هیچگاه به آنها پرداخته نشده یا بسیار کمرنگ بودهاند را جستجو میکردیم. بر این پایه، «شیرین قیومی» مشاور تحریریه مجله، به میان بخشی از معماران فعال و مطرح شده در سایر رسانهها رفت و در جمعی دیگر با اساتیدی به گفتگو نشستیم که قادر به درک بهتر پتانسیلهای حاضر بودند. حاصل گفت و گوها را آنالیز کردیم تا به کاستی و نواقص موجود پیبرده و راهکارهایی مناسب پیش رویمان نهاده شود. محورهای اساسی این گفتگوها بر پایه موضوع مسابقه، جایزه و نکات اجرایی و داوری بود. برای آنکه بتوانیم تمام نقطه نظرات را بشنویم، هیچ خطی را در مورد برنامهای که در ذهن داریم، ارائه ندادیم و با توجه به اینکه بیشتر این افراد، خود شرکت کننده در مسابقات و جایزهها و یا داور آنها بودهاند، بر نظرات و تجربیات آنها ارج نهادیم تا بدین ترتیب بر کیفیت برگزاری برنامهای نو، مهر تضمین گذاشته باشیم.
در ابتدا تصمیممان بر این بود که حاصل کار را با عنوان «گفت و گو» منتشر کنیم، اما چون برخی از صحبتها با ویرایش مصاحبه شونده به طور کامل تغییر یافت، نام «دیدگاه» برآن نهادیم و با سیاست مجله طراح در انتشار صادقانه، کامل و بدون غرض نظراتی که ایشان برای انتشار عمومی تایید نمودهاند عهد کردیم و با هدف آگاهی عمومی و -شاید به طور خاص، استفاده دیگر دستاندکاران- این نظرات را منتشر میکنیم.
نظر به اینکه نگاه کمالجویانه سایر صاحبنظران میتواند همواره، همراه و راهنمای ما در این مسیر باشد، موعد پایانی برای دریافت تجربیات و پیشنهادها ارائه نمیدهیم و همچنان پذیرای فرهیختگانی خواهیم بود که حرفی برای گفتن دارند و اشتیاقی برای همکاری…
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۷، زمستان ۱۳۹۱ ، گفتوگو/ رویداد ، صفحه ۴۳
سارا کلانتری • رضا صیادیان
سارا کلانتری، متولد ۱۳۵۶، دانش آموخته فوق لیسانس معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و رضا صیادیان، متولد ۱۳۵۵، دانش آموخته فوق لیسانس معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان است. آنها در سال ۱۳۸۴ «دفتر معماری تداوم پویا» را تاسیس کردند و افتخاراتی از جمله: برنده جایزه بین المللی شیکاگو ۲۰۱۲ برای طراحی برتر، فینالیست فستیوال جهانی معماری ۲۰۱۲ سنگاپور و رتبه اول جایزه مجله معماری و ساختمان ۱۳۹۰ (هر سه عنوان برای آپارتمان دانیال) و همچنین تقدیر جایزه معمار ۸۷ (برای سردر فولاد امیرکبیر) و تقدیر جایزه معمار ۸۹ برای آپارتمان دستور در کارنامه آنهاست.
جوایز معماری در سطوح وانواع مختلف در سرتاسر دنیا در مقیاس ملی و بینالمللی برگزار میشوند. هدفگیری اولیه و تعریف نخستین، نوری است که ادامه مسیر را روشن میکند و منجر به کسب اعتبار و افتخارخواهد شد. ما به دو نوع متفاوت از مسابقات معماری بین المللی اشاره می کنیم.
روش نخست برگزاری مسابقه بدون گروهبندی است؛ به این صورت که همه پروژهها بدون در نظر گرفتن کاربری آنها و با تکیه بر طراحی برتر مورد قضاوت قرار میگیرند. مسابقه معماری شیکاگو نمونه شاخص این نوع مسابقات است، در این روش محدودیتی برای اعلام برندگان وجود ندارد و تنها طراحی برتر است که مورد قضاوت قرار میگیرد. مزیتی که این نوع مسابقه دارد این است که آثار شرکتکننده در حالیکه باهم رقابت میکنند برای هم محدودیتی ایجاد نمیکنند.
روش دیگر با نگاهی کاملاً متفاوت و در گروهبندیهای مفصل ارائه میشود. در این روش هرچقدر تعداد گروهها بیشتر باشد امکان مقایسه صحیح بیشتر است. فستیوال جهانی معماری «WAF» که یکی از معتبرترین جایزههای بینالمللی است در گروههای جداگانه برگزار میشود، البته در این فستیوال دو دسته بندی کلی وجود دارد: بناهای ساخته شده و پروژههای معماری (بناهای آینده) که هریک از این دو دسته در هفده گروه جداگانه به رقابت میپردازند. نحوه برگزاری فستیوال جهانی به این ترتیب است که ابتدا تمامی پروژههای ارسالی در زمان مقرر مورد قضاوت قرار میگیرند و تعدادی از آنها به عنوان برگزیده (یا فینالیست) انتخاب میشوند. برگزیدگان موظفند در فستیوال شرکت کرده و پروژه خود را در حضور داوران و سایر معماران ارائه دهند. این جریان علاوه بر برقراری ارتباط بین معماران در سرتاسر دنیا، فاصله بین داوران و طراحان را از میان برداشته و احتمال برداشت اشتباه داوران را نیز کمتر میکند از سوی دیگر عملکرد داوران نیز توسط سایر شرکتکنندگان قضاوت میشود که این مطلب به سلامت داوری کمک بسیاری میکند.
در پایان هر روز از فستیوال، برندگان هرگروه اعلام میشوند که این برندگان در روز آخر برای کسب عنوان «بنای سال» به رقابت میپردازند. در کنار این فستیوال، جلسات بحث و گفتگو برای معماران با یکدیگر و با دانشجویان این رشته وجود دارد.
شاید یکی از مهمترین بخشهای فراموش شده جوایز معماری در ایران «ارائه» باشد، اینکه بعد از یک یا دو مرحله حذفی، امکان حضور معماران و داوران در جلسه داوری در حضور دیگران وجود ندارد تا معمار علاوه بر ارائه نقطه نظرهای خود به سوالات احتمالی داوران پاسخ دهد. نحوه صحبت کردن و دفاع از پروژه، ویژگیای است که از دوران تحصیل در دانشگاهها (از جمله جلسه دفاعیه) تا فضای حرفهای و در مقابل کارفرما همواره با معماران همراه است.
از آنجا که برگزاری جایزه معماری در همه گروهها در مقیاس داخل کشور، ممکن است تعداد کافی شرکت کننده با کیفیت مورد نظر را نداشته باشد میتوان در هر دوره، تعدادی از گروهها را برگزار کرد. جایزه های معماری در ایران برای رویاروئی با این مشکل، تعداد گروهها را بر دویا سه گروه کلی تقلیل دادهاند. تقلیل دادن گروهها به صورت کلی، بزرگترین مشکل را در داوری صحیح به وجود میآورد؛ چرا که شرایط اولیه نابرابر است. به عنوان مثال مقایسه یک ویلا با یک آپارتمان در گروه کلی مسکونی، کاری نادرست است.
برقراری شرایط برابر جهت داوری را شاید بتوان اولین رسالت برگزار کنندگان در جهت دست یافتن به نتیجه مطلوب دانست. نکته دیگر اینکه داوری اثر هنری، یک حرفه یا شغل ثابت نیست، برای برقراری عدالت و پرهیز از اعمال سلیقههای مشخص، بهتر است علاوه بر اینکه داوران از طیف وسیع صاحبنظران و افراد آگاه و با تجربه انتخاب میشوند به دایره محدودی از افراد نیز خلاصه نشوند. بهتر آن است که داوران به صورت دورهای تغییر کنند و کار داوری آنها نیز مورد قضاوت و بررسی کارشناسانه قرار گیرد تا اگر داوری، ضریب اشتباه بالایی داشته، دوباره برای دورههای بعدی انتخاب نشود. به کارگماشتن داوران با تجارب بین المللی در کنار داوران داخلی و ایجاد فضای گپ و گفتگو بین آنها در یک فضای سالم و دوستانه به دور از همه بخلها و کوتهبینیها سبب رشد معماری و فرهنگسازی جریان مسابقات و قضاوت خواهد شد.
عبدالرضا محسنی
عبدالرضا محسنی، متولد۱۳۳۴، دانش آموخته دکتری معماری از UWA آمریکا است. وی داور دوره های متعدد نمایشگاه بین المللی مبلمان (Hofex & Medex) و جایزه معماری داخلی ایران (فصلنامه معماری و ساختمان) در سال ۹۱ بوده است.
نفس برگزاری مسابقه از اینکه مسابقه تحت چه عنوان و مجلهای برگزار و مطرح شود اهمیت بیشتری دارد. زمانیکه برای اولین بار موضوع این مسابقات در ایران مطرح شد، طرحی را آماده کرده بودم که فکر میکردم برنده جایزهای متناسب با موضوع باشد و بر خلاف انتظارم هیچ جایزهای دریافت نکرد و مورد توجه قرار نگرفت. به یاد دارم که بسیار ناراحت بودم و فکر میکردم که یک کار نوین و فکر جدید بر اساس معماری پیشین خود خلق کردهام، فضاهای دلنشینی ایجاد کرده بودم و با توجه به اینکه چند سال بر روی آن کار کرده بودم فکر میکردم واقعا کار ناب و بکری است و البته هنوز هم به این موضوع اعتقاد دارم. ساکنان این خانه بعد از ده سال به آن افتخار میکنند و من هم به عنوان طراح و سازنده به آن مباهات. ولی این پروژه احتمالا دلیلی برای جلوه یافتن در محضر داوری متناسب با آن نداشته، چیزی که خلاف آن در ذهن من بوده ولی آن موقعیت را پیدا نکرده است. در واقع داوری، متناسب با تراز مبنای اتفاقات جاری است. ممکن است داورانی انتخاب شوند که بسیار مدرنگرا و با شرایط سنی خاصی باشند و حتی نظرات مخصوص به خود را داشته باشند، ما زمانیکه به عنوان شرکت کننده وارد عرصه مسابقات میشویم نباید این انتظار را داشته باشیم که حتما کار و دیدگاه ما را بپسندند. لذا مبنا و اساس را به صورتی پیریزی کردم که کاری را اجرا و ایجاد کنم که خوب و به روز باشد و این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه این موضوع خود تبدیل به پیشزمینه و اساس رویکرد داوری خودم در آینده گردید.
حامد مظاهریان
حامد مظاهریان، متولد ۱۳۴۴، دانشآموخته دکتری از دانشگاه لندن است. او عهده دار ریاست دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبا و مدیر قطب علمی فناوری معماری دانشگاه تهران میباشد.
تجارب جهانی به ما میآموزد که برگزاری مسابقات معماری رابطهای مستقیم با افزایش خلق آثار فاخر معماری دارد. در طی سه دهه گذشته آموزش عالی در ایران توسعه قابل ملاحظهای یافته و رشدی فزاینده را تجربه نموده است. آموزش معماری نیز به فراخور خود از این رشد منتفع شده و اکنون تعداد مراکزی که در کل کشور به آموزش معماری میپردازند به چندین صد بالغ میشود. جدای از مباحث مرتبط با کیفیت آموزش و اشتغال دانشآموختگان که میتواند و باید جزء دغدغههای اصلی باشد (و پرداختن به آن زمانی دیگر را می طلبد)، نفس گسترش کمی آموزش معماری به خودی خود به فهم معماری در کشور کمک کرده است. عمومی شدن دانش معماری، وجود طیف قابل توجهی از علاقهمندان به معماری، گسترش مفاهیم معماری از طریق نشریات و انتشار کتاب (اکنون در هر فصل بیش از چهل کتاب در زمینه معماری منتشر میشود) و وجود هزاران دانشجوی معماری به بسط و عمومی شدن دانش معماری کمک بهسزایی نموده است. حال سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود آن است که چگونه میتوان این انبوه مراکز آموزش معماری، مطالب فنی، علمی و هنری تولید شده و همچنین نیروی انسانی آموزش دیده را با هم مقایسه و آنها را درجهبندی نمود؟ معمولا ارزیابی مراکز آموزشی از طریق سنجش سوابق، امکانات و فارغالتحصیلان، ارزیابی مقالات با سنجش مجلهای که آنرا چاپ کرده است (ترویجی، مروری و پژوهشی)، کتابها با شمارگان و امتیازاتی که توسط نهادهای مستقل کسب مینمایند ( همچون کتاب سال و …) و فارغالتحصیلان با رتبه مراکزی که در آن تحصیل نمودهاند و مهمتر از با آن از طریق مسابقات معماری مورد ارزیابی قرار میگیرند.
در اینجا است که اهمیت مسابقات معماری روشن میشود. برگزاری مستمر و قانونمند مسابقات معماری از یک سو کارفرمایان را در دستیابی به آثار برتر کمک میکند و از دیگر سو فرصتهایی برابر را پیش روی فارغالتحصیلان معماری برای نمایاندن استعدادهای خود فراهم میآورد. از این متاخر است که میتوان نتیجه گرفت مسابقات معماری به نوعی ادامه آموزش معماری در خارج از محیط دانشگاه میباشند. متاسفانه با بینظمیهایی که در برگزاری تعداد قابل توجهی از مسابقات اتفاق افتاده است، بیم آن میرود که این روش اهمیت خود را از دست بدهد و مسابقات معماری بد نام گردند.
در تعدادی قابل توجهی از موارد شرایط مسابقه به روشنی تدوین و اعلام نمیشود یا اعلام می شود ولی رعایت نمی شود (مثلا پرداخت جوایز یا ارجاع کار به برنده) یا کارفرما از قبول طرح برتر ابا می کند و یا داوران اصل عدم مداخله در فرایند تولید طرح و بیطرفی را رعایت نمیکنند.
مسابقات معماری در ذات خود توانایی آن را دارند که در شرایطی عادلانه تر به آثاری خلاقانه تر دست یافت. طراحی نشستهایی که در آن بتوان سخنان کارفرمایان، انجمنهای معماری، دانشگاهیان و معماران را در کنار هم شنید از ضروریات امروز معماری کشور می باشد.
رضا مفاخر
رضا مفاخر، متولد ۱۳۵۹، دانشآموخته کارشناسی ارشد از دانشگاه تربیت مدرس است. وی در سال ۱۳۸۷ « دفتر طراحی، مشاوره و ساخت زِتا» و در سال ۱۳۹۰ دفتر شخصی خود را با عنوان «دفتر طراحی زِما» تاسیس نمود. انجام پروژههای متعدد و دریافت جوایز داخلی و بینالمللی از جمله، مقام نخست در جایزه معماری داخلی سالهای ۸۹ و ۹۰ و کسب مقام سوم در جایزه معمار ۸۹ در بخش مسکونی، حاصل فعالیتهای او در این سالها است.
مسابقهی معماری !!!، معمار آماتور را به سوی خواستهای جهان واقعیِ معماری و تمایز آن با طراحیهای مبهم آکادمیک هدایت و معمار تازهکار را از میان خیل بزرگِ آزادیهای مخربِ پروژههای کوچک و ناکارآمد به سمت محدویتِ هدفمندِ مسابقه و گزینش یک آلترناتیو پررنگ و بارز در میان خلاء موجود در فضای حرفهایاش هدایت مینماید. و معمار حرفهای: او در میان رقابتی است که با آشناییهای حرفهایاش با طراحی و زیر و بمهای غیرمعمارانه (همچون داور، جایزه و… ) در مسیری ویژه برای خود قرار میگیرد.
در اینجاست که اهمیت نقشِ کارفرما در مقابلِ انبوه دانش بالقوهی موجود بیش از پیش مشخص میشود. رسالت کارفرما (برگزارکننده مسابقه)، که همانا انتقال خط مشیِ سیاسی و تفکیک و تعریف آرمانهای ذهنی به معمار (به مثابه ابزار خلق)، هنری است، با شناختِ خواستها و ارزشهای شخصی و مردمی پروژه امکانپذیر مینماید و گاهی مسابقهی معماری، معمار را با ارزشهای عمیقتر و حساستر و گسترهی بزرگتری از مخاطب روبرو میکند. این حساسیتها، تاریخ، اعتقادات، بازتاب حوادث موثر بر مردم و تسکین این اثرات تنها به دست بیان و انتقال هنری معمار محقق میشوند.
شناخت مخاطب و آگاهی معمار از معیارهای بصری و ذهنی مخاطب در مورد موضوع تا حدی اهمیت دارد که در پروژهای میتوان شاهد کنار زدن اساطیر تاثیرگذار و برجستهی معماریِ معاصر در مقابل احساسات بازماندگانِ در میان یک سایت یادمانی بود.
در مسابقهی «طرح بازسازی مرکز تجارت جهانی نیویورک» طرحهایِ معمارانی با خط فکری مشخص شده و هندسهای مدون برای خود، با همه تاثیرگذاری کارهای شناختهشدهشان، در معرض قضاوت داوران اصلی این پروژه (یعنی ساکنین منهتن و بازماندگان قربانیان) رد شدند. شاید وظیفه معمار آنقدر حساس میشود که در میان یک رقابت، علاوه بر آسمانخراشهایی سر به فلک کشیده و تحسین برانگیز معمارانی چون حدید و آیزنمن، شناخت و درک موضوع قربانی شدن و بازماندن، درک متفاوت و عمیقتر از سابقه شهر نیویورک و امید و احترام برای بستگانِ قربانیان، تنها از پس «لیبسکیند»ی که این مفاهیم را به گونهای متفاوت از دیگر رقبای خود تجربه کرده، برمیآید.
پس برای احاطه به موضوعیت و خواست کارفرما در مسابقه تنها میزان تسلط معمار به طراحی و تعدد پروژههای موفق و حتی مسابقههای برنده شده نیست. و هر مسابقه جنبه و روش خاص خود را میطلبد.
محوریت موضوع این مسابقه تداعی کننده، رویدادی مشابه در ایران است که میتواند معمار را جدای از جنبه مادی جایزه، وارد رقابتی کند که عمق تراژیکِ رویداد را درک میکند و خود را به گونهای متمایز از دیگر پروژهها، زیر پوست کاربر و حتی گاهی در فرآیند طراحی پنداری مانند خودِ کاربر پیدا میکند. در اینجا پرسشی مطرح میشود که آیا برای سامان بخشیدن به آسیبهای روحی و کالبدی شهری با تاریخ غنی، معماریِ جهانی و بازماندگانی بیسرپناه، ساختن گسترده تنها بخش «سرپناه» نهایت اثر نخبگانِ معماری این کشور میرساند؟ و آیا بهتر نیست دانش و پتانسیل معماری آماده در قالب مسابقاتی با ابعادی فراتر از استانداردهای فنی به کار گرفته شوند؟
معمارِ شرکت کننده در چنین مسابقاتی به یقین در مییابد که تنها «بقا»ِ صرفِ بازماندگان حادثهی شهر «بم» مطرح نبوده و دلمشغولیهایش تا جنبههای معنوی و ارتقای سطح کیفیت حسی و یادمانی، تاریخی و احترام به گذشته پا فراتر میگذارد.
این مهم، یعنی پرکردن خلاء میان نیازهای یک سایت و همه ویژگیهای عیان و نهانش با ساخت و سازهای آینده خود، با کیفیتبخشیهای معمارانهی معمار محقق میشود. این نیازها، داها، صداها و گاه فریادهایی هستند که از جانب برگزارکنندگان مسابقه شنیده میشوند و بسیار معمارانی برای محیای آن.
رهام مقصودلو • هانی رئوف
رهام مقصودلو و هانی رئوف، هر دو متولد ۱۳۵۰، و تشکیل دهندگان گروه معماری RMM به همراه پریس مهتاش در سال ۱۳۸۳ میباشند. آنها دانشآموخته کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بوده و کسب رتبه نخست در مسابقه های: طراحی مجتمع مسکونی شهید عراقی، مسابقه بین المللی طراحی مرکز تجارت صنایع ایران و مسابقه طراحی مجتمع اقامتی شمشک از جمله افتخارات آنها می باشد.
تقریبا تمامی موارد خاصی که در مورد مسابقات قبلی که خود ما در آنها شرکت داشتهایم اتفاق افتاده، به نوعی به موضوع داوری و نحوه برگزاری مربوط میشود. مقوله داوری باید با یک سازماندهی خوب و قوی پیش برود تا به روند برگزاری مسابقه کمک کند.
نقد مهمی که بر جایزه معمار وارد است، موضوع داوری است برای نمونه یکی از موارد آیین نامه مربوط، تالیفی دکتر اعتصام بیان می کند که: «اعلام هیئت داوران پیش از برگزاری مسابقات یکی از نیازمندیهای مسابقه است». ولی بارها دیده شده که در یک موعد مقرر زمانی، هیاتی به عنوان داوران تعیین میشوند و کمی قبل از اجرای نهایی اعلام میشود که برای مثال نیمی از این داوران به دلایلی، حضورشان امکانپذیر نبوده و افراد دیگری جایگزین شده اند و این مهم حتی به اطلاع شرکت کنندگان نرسیده و این مسئله طبق هیچ قانون و ضابطهای قابل توجیه نیست! این اتفاق باعث کم شدن اعتبار و ارزش نتایج میگردد.
در حال حاضر معیار انتخاب پروژهها در مسابقات و جوایز معماری ایران، خوب و بد پروژهها نیست بلکه نشات گرفته از یک سطح سلیقه است که در واقع نسبت به سلائق و ترکیب داوران انتخابی این کیفیت کم و زیاد می شود اما دیده میشود که مثلا در هیئت داوران در یک سال افرادی معرفی میشوند و در سال بعد داوران و نفراتی کاملا متفاوت مطرح میشوند که علیرغم همان تواناییها و سطح دانش فنی تفاوتهای عمدهای دارند. سوالی که مطرح می شود این است که اصولا خواستگاه و استراتژی برگزار کنندگان مسابقه چیست و این تغییر عمیق در نوع و نگرش انتخابی داوران، مربوط به چیست و از کجا نشات میگیرد؟
باید توجه داشت که برای برگزاری مسابقه جدید نیاز به نوآوری است، برخلاف عادات، که ما اصولا به دنبال نوآوری نیستیم اما در این مورد بخصوص باید با ارایه ایدههای نوین مشکلات پیشین را رفع کرد تا برگزاری مسابقه یا جایزهای در این زمینه، فایدهای در برداشته باشد و باعث افزایش خلاقیت و ارتقا کیفی سطح پروژهها گردد.
به نظر ما باید ارگانی جایگزین، متولی انجام امور مربوط به مسابقات شود که معتبر و فراگیر باشد تا رسمیت داشته باشد و به عنوان برگزارکننده مسئولیت داشته باشد.
شهاب میرزاییان
شهاب میرزاییان مهابادی، متولد ۱۳۶۲، پژوهشگر دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و دانشآموخته کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است . وی موسس مهندسان مشاور «منظر .بوم. نقش» در سال ۱۳۸۹ بوده؛ رتبه اول جایزه میرمیران در سال ۱۳۸۸ و رتبه اول جایزه معمار در بخش بازسازی درسال ۱۳۹۱ را کسب کرده است. در سال ۲۰۱۲ نیز نامزد دریافت جایزه معمارجوان (زیر ۳۵ سال) و دفتر معماری کوچک (کمتر از ۱۰۰پرسنل) سال خاورمیانه شد.
مسابقه در واژهشناسی معین به معنای پیشی گرفتن است. در این مفهوم، هیجان رقابت (معین: هم چشمی کردن) به عنوان یک محرک قوی در شکل گرفتن مسابقه است. هیجان برای گروههای مختلف شرکتکننده در مسابقه شکلهای گوناگون دارد. در مسابقات معماری عمومی، برای دانشجویان یا تازه فارغالتحصیلان؛ هیجان نام آوری و امکان گرفتن پروژه، برای معماران حرفهای؛ هیجان سنجش توان و یا مطرح کردن ایده متفاوت و نو و برای گروهی خاص با توان ذهنی مناسب که توان برتابیدن نظرات کارفرما (مشتری) را ندارند و یا به هر دلیل از عرصه ساخت تصوراتشان فاصله گرفتهاند، هیجان مالی و نام آوری؛ محرک شرکت در مسابقه است.
مسابقات معماری چه به شکل محدود یا به شکل عمومی؛ از کیفیت آثار برنده گرفته تا نحوه جایزه دادن، اعلان عمومی و یا به اجرا رسیدن پروژه برنده همراه با نقدهای فراوان میباشند. جوایز سالیانه نیز دارای مسائلی مشابه میباشند. در میان جایزههای معماری، جایزه معمار و جایزه بنیاد میرمیران به علت عقبه خاص و نظم در برگزاری سالیانه اهمیت بیشتری دارند. جدای از این، عدم سود مالی برای صاحبان جایزه نیز سبب استقبال از آنها میشود.
جایزه معمار با رویکرد تاثیرگذاری در روند معماری ایران، دوازدهمین دوره خود را پشت سر گذاشته و در رسیدن به اهداف خود موفق بوده است. علاوه بر این، جایزه معمار، امروز تبدیل به معیار قضاوت و میزان اعتباردهی جایگاه معماران حرفهای بدل شده است و برندگان این جایزه را از همتایان خود متفاوت میسازد. موفقیت برخی پروژههای مطرح شده در جایزه معمار در فستیوالهای برون مرزی، افزایش کیفیت سالیانه پروژهها و حساسیت جامعه حرفهای به جایزه معمار، نشان از موفقیت جایزه معمار دارد.
یافتن چنین اهمیتی نیاز به بازنگری مجدد در این رویداد بزرگ را میطلبد. مهمترین عامل دراین میان بیرقیب بودن جایزه معمار است. شکل گرفتن یک جایزه مهم در مقیاس جایزه معمار که بتواند به تدریج به اعتبار جایزه معمار نزدیک شود، میتواند رشد بیشتری برای جامعه حرفهای داشته باشد. نگاهی به تجربههای متفاوت داخلی یا خارجی؛ مانند جایزه خانه سینما و جشنواره فجر؛ جایزه اسکار و گلدن گلاب در ایالات متحده؛ جایزه معماری «سیتی اسکیپ» و «معمار خاورمیانه» در امارات متحده و نمونههای دیگر نشان از حضور جریانهای موازی میباشد که برای اعتبار بخشی و قضاوت حرفهای خاص شکل گرفتهاند.
از طرف دیگر، شمار و تنوع پروژهها، گروهبندی آثار این جایزه در دورههای اخیر را به همراه داشته است که گام مثبتی در قضاوت بهتر آن میباشد ولی به نظر میرسد این گروهبندی نیازمند بازنگری دوباره است چرا که تفاوتهای بنیادی همچنان در آثار برگزیده یک گروه نیز دیده میشود.
جایزه بنیاد میرمیران به اعتبار نام مرحوم میرمیران و اسامی داوران شناخته شده توانسته است جایگاه درخوری در جوانان پیدا کند. این جایزه با بهرهگیری از موضوع مشخص در هر سال، هفتمین دوره خود را پشت سر میگذارد. به نظر میرسد گستره و تنوع آثار این رویداد جالب، یک قانون نانوشته و قابل نقد برای این رقابت به همراه داشته است: اعلام سالانه شش برنده به جای سه برنده. ترکیب مشخص و ثابت داوران نیز سبب میشود که نگرش مسابقه برای شرکت کننده هوشمند، قابل شناسایی باشد. مقایسهای با مسابقات سالیانه مفهومی مانند مسابقه دانشجویی «ولوکس» با موضوع نور و «ایولو» ایالات متحده با موضوع ساختمانهای بلند مرتبه و «سنترال گلاس» ژاپن با موضوعات سالیانه، نشانگر نگرش خاص مسابقه در هر دوره است که به واسطه جابهجایی حداقل بخشی از داوران، میسر شده است.
به نظر میرسد ساماندهی مسابقه یا جایزه معماری که از مسابقات و جوایز دیگر آموخته باشد و با یک مدیریت هوشمندانه هدایت شود می تواند جریان موازی باشد که در کنار جایزه معمار و جایزه بنیاد میرمیران سبب رشد بیشتر معماری شود . رقابتی که بتواند بازخورد مناسبی خارج از حرفه معماری داشته باشد. هدف والایی که میتواند به پرکردن بخشی از شکاف میان حرفه معماری و جامعه معاصر ایران بیانجامد.
.
.
این گفت و گو ادامه دارد…
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۷، زمستان ۱۳۹۱ ، گفتوگو/ رویداد ، صفحه ۴۳
کپیرایت این مطلب متعلق به «فصلنامه طراح» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.