…اخیرا در محورهای تاریخی شهر تهران، اقدامات پیرایش و مرمت نماهای شهری در دستور کار سازمان زیباسازی قرارگرفته که اثرات قابلتوجهی برجای گذاشته است. بر کسی پوشیده نیست که سیمای شهرها سالیان سال است که رهاشده و بهواسطه سالها بیتوجهی و عدم انجام اقدام موثر، شرایط بسیار بدی بر این عنصر مهم شهرها تحمیل شده است. اکنون که اقدامات جدی در دستور کار شهرداری تهران قرارگرفته، باید آن را به فال نیک گرفت و ضمن نقد منصفانه آن، شرایط را برای توسعه این اقدام ارزشمند در سایر مناطق و شهرهای کشور فراهم کرد.
به این منظور مصاحبهای با دکتر طوفان جعفری، معمار، شهرساز و مدیر پروژه مرمت و ساماندهی جداره محور انقلاب حدفاصل میدان فردوسی تا دروازه دولت انجام دادهایم. در طول گفتوگو علاوه بر مسائل مربوط به مرمت، به نکات مهمی درخصوص مدیریت این پروژه اشاره میشود که میتواند برای دستاندرکاران پروژههای مشابه مفید و راهگشا باشد.…
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۱۶، نیمه اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ ، شهر ، صفحه ۵
به قلم: علی رنگچیان
در ابتدا بهطور مختصر اهداف این پروژه را تشریح کنید.
پروژههایی که اخیرا سازمان زیباسازی شهر تهران در خصوص سیمای شهری در محورها و گرههای تاریخی و شاخص شهر تهران آغاز کرده، بهطورکلی سه بخش دارند که من معمولا با سه کلمه که ناظر بر این سه بخش است از آن یاد میکنم. نخست، پیرایش که ناظر بر جمعآوری و حذف مجموعه زیادی از عناصر الحاقی به نما شامل کانال کولر، لوله بخاری، کابلهای برق و در مواردی حتی اضافه بنای عناصری نظیر بالکن به کل بناست که متاسفانه در مواردی سند گرفته و جزء بناشدهاند. سالیان زیادی است که علیرغم اینکه بهطور قانونی شهرداریها میتوانند راسا نسبت به حذف این عناصر بسیار بدسیما از نماها اقدام کنند، متاسفانه بهصورت جدی موضوع را در دستور کار قرار ندادهاند. بخش بعدی مرمت نماست. مرمت همانطور که مستحضرید یک کار تخصصی است که اصول، مبانی و روشهای خودش را دارد. بعد از حذف زوائد و پیرایش، باید نماها را بر اساس مطالعات و شرایط خاص حاکم بر هر پلاک مرمت کرد و بخش بسیار مهم و شاید سختترین و پیچیدهترین آن ساماندهی تابلوهاست.
در خصوص پیرایش، شما چگونه عمل میکنید؛ مثلا ملزومات سرمایشی یا گرمایشی واحدهای تجاری را با استفاده از اهرمهای قانونی برمیدارید و آیا مردم در این خصوص مقاومت نمیکنند؟
یک نکته کلی مدیریتی در اجرای این پروژه وجود دارد که هم پاسخ این سوال و هم سوالات احتمالی بعدی است و آنهم روش اجرای این پروژه است. مالک بهطور قانونی حق ندارد عناصر الحاقی که هم خطرساز است و هم سیمای شهری را بسیار زشت میکند، در نما قرار دهد. ما با اخطار و نیز حضور ناظران متخصص بهراحتی میتوانیم این کار را انجام دهیم؛ اما با بیرون رفتن ما، مالک دوباره کار خودش را میکند. تا کی میتوان به این کار ادامه داد؟ همینالان اگر در برخی پروژههای قبلی سازمان دقت کنید، متوجه این موضوع میشوید. در اجرای این پروژه، قدم نخست تاسیس یک دفتر محلی است. رویکرد این دفتر تعامل با ساکنین، توجیه آنها و اخذ مشارکتشان در اجرای پروژه است. با این سیاست بهندرت از اهرم زور استفاده میشود. در تیم ما تسهیلگرانی با تخصص و مهارتهای موردنیاز وجود دارند. بخش عمدهای از زمان خود من هم بهعنوان مدیر پروژه، به تعامل با ساکنین و مالکین برای اجرای محورهای سهگانه پروژه میگذرد. در خصوص الحاقاتی نظیر کولر و حتی لوله بخاری هم ما سعی میکنیم بهصورت فنی مسئله را حل کنیم؛ یعنی ببینیم مشکل سرمایش و گرمایش را چگونه میتوانیم حل کنیم. برای این موضوع راهکارهای مختلف فنی وجود دارد که حسب مورد و با بازدید و گفتگو با مالکین و ساکنین راه را پیدا میکنیم و پیمانکاران بر اساس آن عمل میکنند. فکر کنم توضیح جزییات فنی موضوع از حوصله بحث خارج است، اما با حل مسئله بهطور طبیعی هم رضایت و مشارکت مردم افزایش مییابد و هم احتمال تکرار این تخلف بعد از اتمام پروژه و خروج ما از محور تا حد قابلتوجهی کاهش مییابد. باقی موارد نظیر لولهها، سیمها، کابل برق و… نیز به همین منوال حلوفصل میشود.
تخلفات زیربنایی را چگونه حل میکنید؟
این موضوع پیچیدهتر است. راهحل فنی ندارد و باید جمع شود. ما در همین پروژه، از اینگونه موارد حتی در همین ساختمان خودمان زیاد داریم. اینجا با مالکین متخلف تعارف نداریم. هرچند رفع تخلفات اصولا در حیطه وظایف سازمان زیباسازی نیست و شهرداری نواحی و مناطق، باید با حکم اقدام کنند که پروسه بسیار پیچیده و زمانبری است. اینجا هم با تعامل، اما بدون تعارف اقدام میکنیم. تاکنون هم در اکثر موارد موفق بودهایم. موارد جزئی باقیمانده که متاسفانه برخی از آنها را نمیدانیم با چه سازوکاری مجوز گرفتهاند که با زور و قانون هم نمیتوان اقدام کرد.
خب برویم سراغ بخش مرمت که درواقع برای ما مهمترین قسمت هم هست. لطفا در خصوص نحوه مرمت نماها توضیح دهید.
اتفاقا بیشترین حساسیت در خصوص رویکردهای اتخاذشده، نسبت به مرمت نما وجود دارد. خود من شاهد نقدهای زیادی نسبت به پروژههای قبلی سازمان و همین پروژه بودهام. در خصوص این پروژه توضیح میدهم که چه رویکردی را اتخاذ کردیم. محدوده پروژه ما، عملا بخشی از لبه شمالی حصار ناصری است و عناصر بسیار مهم و شاخصی نظیر میدان فردوسی و دروازه دولت ابتدا و انتهای آن را تعریف میکنند. در ابتدا یک بررسی میدانی انجام شد. پلاکها دقیقا برداشت و از روی تصاویر، وضع موجود ترسیم شد. در محدوده پروژه ما همه نوع نما وجود دارد. از نماهای باارزش و بهاصطلاح آرشیتکتساز تا نماهای شیشهای و سیمانی بدقواره که متاسفانه در مقطعی، بسیار رواج پیدا کرد. دراینبین نماهای آجری فوقالعاده زیبا، نماهای مدرن با پروفایل عمودی که به دهه پنجاهی معروفاند و در خیابان طالقانی بسیار دیده میشوند تا نماهای سیمانی و فوقالعاده اصیل وارطانی که چفتهای سیمانی بسیار زیبا و بی-نظیر روی آنها اجراشده و نمیدانم چرا ما معمارها، اینگونه بنای سیمانی و اصیل را که بسیار ارزانتر از سنگ هم هست در کارهای امروزمان موردتوجه قرار نمیدهیم.
با این تنوع، رویکرد کلی شما در مرمت چطور تعریف میشود؟
ما بعد از مباحث فراوان رویکرد اصالت بخشی و بازگرداندن بنا به هویت اصلی را بهعنوان مبنا قراردادیم و علیرغم اینکه بعضا حتی از جانب مدیران شهرداری موردانتقاد قرار گرفتیم ولی از یکسانسازی و تیپسازی پرهیز کردیم. بر همین اساس ساختمان دفتر پروژه را اخرایی رنگ کردیم. وقتی نما را رنگ کردیم بعضی از ساکنین اعتراض داشتند. مدیران سازمان بنده را مواخذه کردند که چی شد؟ این رنگ از کجا آمد؟ ما هم توضیحات را دادیم؛ اما جالب است به شما بگویم چندین بار دیدم که توریستهای خارجی از بنای ما عکس میگیرند. از یکی از آنها سوال کردم، میگفت: «برایم خیلی جالب است.» در محورهای قدیمی بهطور عمده رنگهای خاکستری دیده بودیم. این رنگ بانشاط در نمای شهری تهران برایمان تازگی داشت. بههرحال متاسفانه سلیقه عمومی در این پروژه یکسانسازی را میپسندد که باید با آن مقابله کنیم. بر اساس همین رویکرد نمای آجری، آجری و سیمانی، سیمانی خواهد بود. در موارد استثنایی که نما مشکلی داشته باشد این رویکرد را تغییر میدهیم؛ مثلا یک نمای آجری داشتیم که البته آجرنما نبود و بسیار کیفیت نازلی داشت. آن را با توجه به اینکه در واحد همسایگی همه سیمانی بودند، سیمانی کردیم که زیبا هم شد و یک هارمونی قشنگ در چند پلاک مجاور به وجود آورد. جالب است که با این کار دوباره اعتراضات شروع شد که آقایان نمای آجری را سیمانی کردهاند. خوشبختانه تصاویر قبلی را دقیق و باکیفیت خوب برداشت کرده بودیم. الان بهغلط در ذهن مردم و بخش عمدهای از مدیران آجر مترادف با تنها گزینه نمای اصیل ایرانی شده است و سیمان یعنی نمای بدقواره و بیهویت که کاملا غلط است. شما به کارهای وارطان نگاه کنید. به چفتهایی که به چفت وارطانی معروف است و در نماها کار میشود نگاه کنید. ابتدای لالهزار ما یکی از همین بناها را داریم. نمای دانشگاه تهران که ثبت میراث هم هست مگر سیمانی نیست؟ سیمان را اگر معمارانه کار کنیم به نظرم هم بهلحاظ فنی و هم از نظر هویتی بسیار موثرتر از سنگ است. این سنگها با روشی که ما نصب میکنیم در زلزله میتواند فاجعه به بار بیاورد. شما کجای دنیا میبینید سنگ به این گرانقیمتی را اینطور در نماها کار کنند؟
بپردازیم به قسمت آخر و ساماندهی تابلوها.
خوب به نماهای شهری نگاه کنید. شاید بیشتر از عناصر زائد و الحاقی تابلوهای بیضابطه و بیحسابوکتاب که هرکسی بنا بر سلیقه خودش روی نما زده بیشترین تاثیر را در اغتشاش بصری داشته باشد. رویکرد ما ساماندهی تابلوهاست. چون تابلو را که نمیتوانیم حذف کنیم. اجرای تابلو خودش سه بخش دارد که یکی، تراز تابلوهاست. ما اصل همترازی را در تابلوها رعایت میکنیم. مرحله بعد طرح زمینه تابلوست که آن را بر اساس مطالعات، ویژگیهای هویتی معماری پسزمینه، هویت تاریخی و حتی فعالیت صنفی طراحی میکنیم. منتها در بلوکهای شهری، بر اساس واحدهای همسایگی با آن بازی میکنیم و نکته آخر محتویات تابلوهاست. اینجا ما بازهم رویکرد خودمان را دنبال کردیم. به این معنا که برخلاف پروژههای مشابه سازمان از یکسانسازی و تحمیل استفاده از یک فونت ثابت در بلوک شهری پرهیز کردیم و در یک چارچوب کاملا تعریفشده انتخاب فونت و رنگ را بر عهده مردم گذاشتیم که هویتهای فردی از بین نرود؛ یعنی بازهم از یکسانسازی پرهیز کردیم. اکنون که پروژه از نیمه گذشته، وقتی در محور قدم میزنم، میبینم کار درستی کردیم. البته باید بگویم متولی تابلو در سازمان زیباسازی شهر تهران معاونت تبلیغات و درآمد است. ما طی جلسات مفصل کارشناسی با همکارانمان این رویکرد را به تایید آن معاونت رساندیم. اینطوری تابلوها شیرینتر شده. شاید استفاده از فونت یکسان مداخله را بیشتر نشان دهد و به قول خودمان بیشتر به چشم بیاید اما هویتهای فردی را از بین میبرد و این اصلا چیز خوبی نیست.
امیدواریم ازایندست پروژهها بیشتر در تهران ببینیم و بهنوعی این کار در کلیه شهرهای تاریخی کشور توسعه یابد. در پایان اگر نکته خاصی هست، بفرمایید.
خود من قبل از اینکه این همکاری را با سازمان زیباسازی شروع کنم مدیر پروژه دستگاه نظارت یک برج بیست طبقه در شمال شهر بودم. با قاطعیت میگویم که مسائل، پیچیدگیها و دردسرهای این پروژه اصلا قابلمقایسه با یک پروژه ساختمانی نیست. انتقادات هم از جانب همه مطرح میشود. در مواردی خستگی به تن آدم میماند. در چند مورد واقعا میخواستم کار را رها کنم و به سر کار خودم در همان ساختمان برگردم که شامل مسائل فنی است و بهراحتی قابلحل؛ اما الان که دارم نتایج را میبینم واقعا خوشحالم. امیدوارم این کار با تجربیاتی که در سازمان زیباسازی بهدستآمده در کشور توسعه یابد. در خصوص روش اجرا، نقش-آفرینان و مسائل مدیریتی این پروژه نکات و ظرایف زیادی وجود دارد که امیدوارم در فرصتی دیگر به آنها پرداخته شود.
.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۱۶، نیمه اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ ، شهر ، صفحه ۵
به قلم: علی رنگچیان
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.