…«سازهای که نقطهای را به نقطهای دیگر متصل میکند»؛ فارغ از نوع سازه و نوع کاربر آن (پیادهرو و سوارهرو و…)، شاید این سادهترین و خلاصهترین تعریفی باشد که بتوان دربارهی عنصر شهریِ «پل» بیان کرد؛ اما امروزه، الزامات و نیازهای شهری و اقلیمی در طراحی پلها، بدین سادگی قابلتعریف و خلاصه شدن نیستند؛ بلکه این نیازها، افزون بر اتصال و پیوند دادن دونقطه با یکدیگر، توجه و مدنظر قرار دادن تامِ مسائل مرتبط با منظر، زیباییشناختی و بصری و همچنین خلاقیت طراح را نیز در دل خود جای میدهد. چهبسا که بهواسطهی این نیازها، امروزه پلها چه از حیث طراحی سازه و چه از حیث طراحی معماری و جنبههای هنری، اهمیت غیرقابلانکاری در شهر و طراحی منظر آن یافتهاند که در صورت رفع نشدنِ این نیازها برای شهروندان، از دایرهی عناصر شهری و جمعی طردشده و موردعلاقه و استفادهی شهروندان واقع نخواهند شد...
اگر پیش از خواندن متن، نگاهی گذرا به تصاویر موجود انداخته باشید، قطعاً پی به این مسئله بردهاید که قرار است به بررسی تعدادی از نمونههای موجود در جهان پرداخته و درنهایت به یکی از نمونههای وطنی نیز بپردازیم. هدف از بررسی نمونههای خارجی، ایجاد مشق چشمیست برای شناخت بیشتر و قضاوتِ بهتر در بابِ آنچه در سرزمین خود در اختیار داریم و اینکه در حیطهی ایدهپردازی، طراحی و اجرای این عنصر مهم شهری، در مقایسه با نمونههای مشابه، کجا ایستادهایم…؟!
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۳، نیمه دوم دی ماه ۱۳۹۶ ، نگاه امروز ، صفحه ۷
به قلم: پرستو جعفری
پل عابر پیاده BP؛ «BP Pedestrian Bridge»
پلی که نمیتوانید بهسرعت از آن عبور کنید!
پل عابر پیادهی BP در شیکاگو، یکی دیگر از آثار منحصربهفرد و اعجابانگیز معمار مشهور، فرانک گهری است. همانگونه که انتظار میرود، فرم مجسمه گونه و انتزاعی و همچنین سیالیت و نرمیِ موجود در آن، اثرانگشت و امضایی از طراح اثر است؛ بهگونهای که شاید حتی بدون ذکر نام، پی بردن به نام طراحش کار چندان مشکلی نباشد!
پل عابر پیادهی BP، با ارتفاع ۴/۵ متر از سطح بزرگراه کلمبوس و با طول ۲۸۵ متر، پارک هزاره (میلنیوم) را به پلازای قدیمی Daley Bicentennial پیوند میدهد. فرم S شکل و سیال آن، یادآور فرم بدن مارماهیست. علاوه بر آن، به علت استفادهی بسیار زیاد از ورقههای فلسمانندِ فولادی در بدنهی پل_ که این نیز جزو امضاهای پروژههای گهری محسوب میشود_ انعکاسی هنرمندانه از نور آفتاب در روز و نورهای مصنوعی در شب را ایجاد میکند که ازاینرو، بسیاری آن را به رودخانه تشبیه کردهاند.
از استانداردهای حائز اهمیتی که بهعنوان یک گذرگاه پیاده در آن رعایت شده، حفظ شیب نرم ۵ درصدی است که حضور و عبور شهروندان با هر شرایط جسمیای را میسر میسازد. افزون بر آن، انحنای بیرونی بدنهی آن، بهگونهای طراحیشده که در راستای آسایش صوتی کاربران پل، سروصدای ناشی از ترافیک بزرگراه را به سمت بالا منعکس کند.
فرم بهظاهر سنگین اما توخالیِ پل، به شیوهای طراحیشده تا بار زندهی موجود بر پل را بهخوبی پوشش داده و تحمل کند؛ مانند تمامی پروژههای گهری، محاسبات این اثر نیز به علت پیچیدگی هندسی و فرمی، توسط نرمافزار CATIA انجامشده است.
ازجمله نقدهای وارد بر این پل، کفپوشهای چوبی آن است که در فصول برفی و بارانی، به علت یخ بستن و خطرات احتمالی، منجر به تعطیلی و بسته شدن آن میگردد؛ اما بااینحال، این پل به علت زیبایی و طراحی منحصربهفردش، موردتوجه بسیاری از منتقدان قرارگرفته و برندهی جوایز مهم بسیاری ازجمله پریتزکر ۲۰۰۴ شده است.
پل عابر پیاده فورت ونکوور؛ «Fort Vancouver Land Bridge»
زیباترین پل عابر پیاده جهان
علیرغم تصوری که با دیدن نام این پل در ارتباط با محل قرارگیری آن در ذهن نقش میبندد، این پل نه در کانادا، بلکه در واشنگتن آمریکا واقع شده است؛ و با طراحی «جان پل جونز John Paul Jones» و «مایا لین Maya Lin»، بافت تاریخی پراهمیت ونکوور را به ساحل رودخانه کلمبیا متصل میکند.
مسیر پیادهروی پل فورت ونکوور، به شیوهای هنرمندانه، از سطح کنارهی اتوبان آغاز شده و پس از طی مسیری کوتاه در میان درختچههای انبوه، از سطح زمین ارتفاع گرفته و به اوج میرسد. افزون بر چشمانداز زیبا و منحصربهفردی که از منظر رودخانه و کوههای مجاور سایت در اختیار کاربران میگذارد، این پل بهخودیخود نیز یک چشمانداز زیبا و خاص برای شهر تلقی میشود.
کانسپت و ایده اصلی در طراحی فرم و هندسهی آن، بر مبنای دایره و مشتقات آن بوده که در فرهنگ بومی آمریکا، نمادی از چرخهی زندگی ست. کاشت و پرورش گونههای گیاهی بومی بر روی پل و در محل عبور پیاده نیز سیمای زیبایی از چرخهی زندگی و عمر را برای کاربر متجلی میسازد.
یکی از نکاتی که باعث شده این پل بهوفور موردتوجه منتقدان قرار بگیرد، احیا و بهنوعی آباد کردن ورودی شهر ونکوور است. علاوه بر آن، وجود امکاناتی نظیر سیستم جمعآوری آب باران، استفاده از آثار هنرمندان شهر در ورودیهای پل، در نظر گرفتن فضاهایی برای نمایش آثار هنری مردمان محلی، کاشت گیاهان زراعی، علفی و جنگلی … و بهطور خلاصه رعایت اصول معماری و منظر پایدار، ازجمله مواردیاند که منجر شدهاند این پل بهعنوان «زیباترین پل عابر پیاده جهان» تلقی شود.
پل Helix سنگاپور؛ «Helix Bridge»
احترام به نیازهای اقلیمی و انسانی در اوجِ زیبایی
پل عابر پیادهی Helix در سنگاپور اثری مشترک از تیم استرالیایی Cox Architects، Engineers Arup و Architect 61 است. این پل عابر پیاده با طراحی زیبا و منحصربهفرد، بر روی خلیج مارینا بنا شده و با قوس زیبای خود، ساختمانهای مهم شهر ازجمله مارینای مرکزی و مارینای جنوبی را به یکدیگر متصل میکند.
کانسپت اصلی فرمِ آن، برگرفته از ساختار DNA است؛ بدین گونه که دارای دو لولهی اصلی فولادی ست که درهمپیچیده و توسط (truss)ها یا تیرهای میانی، مقاومت آنها تأمین میشود. این دو لولهی فولادی، تنها در یک نقطه به یکدیگر پیوند دارند که به علت قرارگیریِ این نقطه اتصال در زیرِ عرشهی پل، قابلدیدن نیست. نورپردازی آن نیز به شیوهای طراحیشده که در هنگام تاریکی، تأکیدی بر فرم چرخان آن باشد.
در مراحل آغازین طراحی، تیم طراح با چند چالش اصلی مواجه بود؛ نخست آنکه وجود جاذبههایی طبیعی همچون خلیج مارینا، و جاذبههای انسانساخت مانند برجهای مارینا و آسمان پارک، ایجاب میکرد تا برای حفظ دید و منظر، سازه با ظاهری سبک و شفاف طراحی گردد. اما از سویی مقابل، وجود اقلیم بارانی و گرمسیری منطقه، نیاز به سایبان و پناهگاههایی در برابر بارش باران و تابش شدید آفتاب را انکارناپذیر مینمود.
تیم طراحی با این چالش به شیوهای ماهرانه برخورد کرد؛ چراکه توانست در عین حفظ ظاهر سبک و شفاف پل، با استفاده از سایبانهایی شفاف از جنس شیشههای روغنی که توسط مشهای فولادی به پل متصل میشدند، هر دو نیاز موجود را پاسخ گفته و با ترکیب این دو محدودیت، اثری خاص و هنرمندانه را بر فراز خلیج مارینا بنشاند.
لازم به ذکر است که این پل زیبا، دارای طولی برابر با ۲۸۰ متر و دهانههایی به عرض ۶۵ متر و ۴۵ متر بوده که همانطور که در تصاویر قابلمشاهده است، در هر ساعتی از شبانهروز میتواند دید و منظری جذاب از خط آسمان سنگاپور را برای کاربران و شهروندان به تصویر بکشد.
پل مواج هندرسون؛ «Henderson Wave Bridge»
مرتفعترین پل عابر پیاده در سنگاپور
پل مواج هندرسون که یکی دیگر از پلهای سنگاپور است، توسط یک تیم طراح انگلیسی طراحی شده و بر فراز جاده هندرسون، دو پارک سرسبز را به یکدیگر متصل میکند.
این پل با ارتفاع ۳۶ متر از سطح شهر و با طول ۲۸۴ متر، دید و منظری بسیار زیبا را در اختیار کاربران خود قرار میدهد که قابی از بیشترین مساحت سنگاپور را تحت پوشش خود دارد.
همانگونه که از نام پل به نظر میرسد، پل دارای فرمی سیال و مواج است؛ در نگاه اول یادآور نمودارهای سینوسی در ریاضیات است که قوس آن با ریتمی ثابت در حال حرکت میباشد. فرمی نرم و شناور از جنس فولاد و چوب بر روی پایههای بتنی؛ همچون مجسمهای خوشتراش بر سطح شهر میدرخشد و توجهها را به خود جلب میکند.
برای آسایش هرچه بیشتر کاربران، از قوسهای موجود در پل بهعنوان سایهبان و نشیمنهایی جهت استراحت استفاده میشود.
بهجرئت میتوان گفت این اثر، یک نمونهی تمام و کمال و ترکیبی ماهرانه از معماری و مهندسی است؛ چراکه در عین دارا بودن این زیبایی خیرهکننده و همچنین ایجاد دید و منظر و جاذبهای برای شهروندان، نیازهای اقلیمی را بهخوبی پاسخ گفته است.
نورپردازی آن نیز در طول شب، با تأکیدی بر سیالیت و نرمی فرم آن، منظر زیبای آن را دوچندان میکند. همچنین لازم به ذکر است که تا این لحظه این پل، مرتفعترین پل عابر پیادهی سنگاپور محسوب میشود.
پل کابلی لنکاوی؛ «Langkawi Sky Bridge»
ترسناکترین پل جهان!
پل اعجابانگیز لنکاوی در جزیرهی لنکاوی، غرب مالزی قرار دارد. سازهی کابلی این پل، شما را در ارتفاع ۶۶۰ متری سطح دریا قرار میدهد؛ بنابراین برخلاف پلهای پیشین، این بار دیگر خبری از خط آسمان ساختمانها و شلوغیهای بصری شهر نیست. چشمانتان فقط یک خط میبیند؛ آنهم خط افقی است که سبزیِ جنگل را از آبی آسمان جدا میکند. طبیعی ست که پلی با این خصوصیات، به خاطر مراجعهکنندگان بسیاری که دارد، شما را ساعتها در صفهای طولانی نگاه دارد تا توسط آسانسورِ تعبیهشده در آن، به بلندترین نقطه رسیده و در دل جنگل بر روی این پل قدم بزنید. طول این پل برابر با ۱۲۵ متر بوده و عرض آن بهطور میانگین به حدود ۸/۱ متر میرسد. مصالح غالب استفادهشده در آن پانلهای فلزی و بتنی ست که دو تپهی موجود در جنگلهای جزیره لنکاوی را به یکدیگر پیوند میدهد.
چالش اصلی در اجرای طرح این پل، نصب قطعات آن در ارتفاع بسیار زیاد بوده است؛ برای روند اجرای آن قطعات پل را بهصورت پیشساخته تهیه کرده و توسط هلیکوپتر به ارتفاع برده و نصب شده. ورودی این پل در هر دو سوی آن دارای دو فضای مکث مثلثی شکل است که دلیل قرارگیری آنها، ایجاد فضایی برای نشستن و استراحت کاربران بوده؛ همچنین برای حفظ امنیت جانی گردشگران، لبههای اطراف جانپناه این پل توسط میلههای فولادی پوشیده شده است.
این پل در سال ۲۰۰۵ بهطور رسمی افتتاح شد؛ اما آسانسور ویژهی انتقال کاربران به قسمتهای بالایی پل در سال ۲۰۱۵ به سایر امکانات آن اضافه گشت. تا پیش از ساختهشدن آن، دسترسی به سطح پیاده راه پل از طریق تلهکابین امکانپذیر بود.
لازم به ذکر است که این پل برای ظرفیت ۲۵۰ نفر طراحی شده؛ بنابراین در بیشتر مواقع سال باید صف طولانی را پشت سر گذاشته تا بتوانید درنهایت از زیباییهای مناظری که از هر عنصر انسانساختی بهدورند، بهرهمند شوید.
پل طبیعت تهران؛ «Nature Bridge»
بزرگترین پل غیرخودرویی ایران
در اوایل پاییز ۱۳۹۳ بود که بعد از مدتها انتظار و ابهام در یکی از شریانهای اصلی شهر تهران، یک هیولای آهنی و غولپیکر در میان لکههای طبیعی و سبز اراضی عباسآباد بر روی زمین سوار شد. چهره و ظاهری نو بر روی شهر که کمتر کسی توانست نسبت به آن بیتفاوت باشد؛ چراکه کمتر کسی مشابه آن را دیده و تجربه کرده بود!
در حوالیِ همین ابهامها، تیتر و خبر اصلی بسیاری از رسانهها با تأکید بر عبارتِ «دختر جوانِ ۲۶ ساله!» که طراح این پل معرفی شد، بر این ماجرا تلنگر بزرگتری وارد کرد تا رانندگان و سایر شهروندانی که شاید تا پیش از آن بیتفاوت و با اندک نگاهی از کنار آن میگذشتند و رفتن به آن ارتفاع را به زمانی دیرتر موکول میکردند، زودتر دستبهکار شده و این هیولای سرد را از نزدیک تماشا کنند.
نو بودنِ این سازه (نه ازلحاظ ایده، بلکه از حیثِ وقوع اتفاق!)، تا این لحظه که مشغول نگارش این متن هستم، منجر به آن شده که هرروزه مراجعین بسیاری از هر قشری و از هر نقطهای از شهر را بهسوی خود کشانده تا قدم زدن بر روی آن را برای یکبار هم که شده تجربه کنند.
دومین عاملی که افراد بیشتری را برای مشاهدهی پل ترغیب کرد، کسب جوایز از رقابتهای متعدد بینالمللی بود. فارغ از باورپذیر بودن یا نبودنِ این جوایز، نکتهی اصلی آنجاست که آیا هر «نو» بودنی، به معنای صحیح بودنِ مطلق و مبرا بودن از هر نقدی ست؟!
پل طبیعت، بزرگترین پل غیر خودرویی کشور است که دو بوستانِ «آبوآتش» و «طالقانی» را به یکدیگر متصل میکند. بنا بر اظهارات طراح آن، ایدهی پل برگرفته از پلهای تاریخی اصفهان است. سازهی پل خرپای سهبعدی ست و آنگونه که در متون به آن اشارهشده، تلاش بر آن بوده تا بافرمی ارگانیک، ظاهری شبیه به درخت را در پایههای آن به مخاطب القا کند.
از تعاریف و تمجیدهای موجود که بسیار خواندهایم و شنیدهایم، اگر بگذریم، از سری نقدهای وارد بر این سازه که بسیاری از بزرگان معماری و شهرسازی نیز بدان اشارهکردهاند، مسئله جانمایی پل است. در ترمهای نخست تحصیلات در رشتهی شهرسازی و معماری میخوانیم که هر پروژهای، مبنیبر وجود نیاز به آن کاربری، وارد پروسهی امکانسنجی و در نهایت طراحی و اجرا میشود.
مسئلهی حائز اهمیت این است که در کلانشهری همچون تهران که به یاری ساختوسازهای بیحدوحساب، کمتر عنصر و منظر طبیعی برایمان باقیمانده، آیا صلاح در این بوده تا یک سازهی ۲۰۰۰ تُنی، اندک دید و منظر باقیمانده نسبت به رشتهکوههای البرز را از ما بگیرد؟! ضمن آنکه باوجود طبیعتِ مشجر اراضی عباسآباد، آیا نیازی بر این بوده تا یک سازهای که شاید پایههایش شبیه به درخت باشد، فرمِ طبیعیِ درخت را به ما یادآور شود و به رخ شهر بکشد؟! و درنهایت نیز ادعا شود که برای ساختِ این شبهِ درخت، سعی شده که درختانِ کمتری قطع شود؟!
شاید یکی از دلایلی که تا این لحظه منجر به وجودِ دائمی کاربران در بسیاری از ساعات روز بر روی این پل شده، حسِ مکان موجود در ریز فضاهای آن است. حسی که شاید در معدود بناهای شهر یافت شود؛ حس آنکه برای اولین بار میتوانید بهعنوان یک عابر پیاده، خود را غالب بر سوارهرو و ماشینها تصور کنید! اما از سویی مقابل افزون بر ویژگیهای ظاهری سازه، غلبهی حجم بسیاری از مصالحی که با اصول زیستمحیطی در نقطهای که زمانی به آن «نگین سبز تهران» و یا «ریههای تنفسی شهر» گفته میشد، کاملاً در مغایرت است.
بهگونهای خلاصهتر میتوان اظهار داشت سازهای که قطعاً با روحیاتِ شهردارِ پیشین پایتخت بسیار هماهنگ بوده، علاوه بر رستورانها، دید و منظری را در اختیارتان میگذارد تا از فراز آن، ردپای مدیریت شهری پیشین و بلایای «غیرطبیعی» که هرروزه بر سر شهر، بالأخص اراضی عباسآباد میآید را تماشا کنید!
حالا کافیست تا بار دیگر نگاهی گذرا به سایر تصاویر موجود در متن بیندازید!
.
.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۳، نیمه دوم دی ماه ۱۳۹۶ ، نگاه امروز ، صفحه ۷
به قلم: پرستو جعفری
.
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.