هر ساله در دنیا مسابقه و جایزههای متعدد در حوزه معماری برگزار میشوند، برخی دارای سمت و سوی موضوعی خاصی هستند و بعضی دیگر با هدف معرفی ایدههای نو و طرحهای خلاقانهای که تاکنون ساخته شده و یا فقط بر کاغذ نقش بسته و به مرحله اجرا نرسیدهاند. اینگونه برنامهها بروز دهنده نبوغ بوده و برندگان آنها، راوی معماری معاصر و زمینهساز جریانهای آتی میشوند. از مهمترین نتایج این رقابتهای هدفمند، به میان آمدن کارفرمایان برای یافتن معماران یا آشنایی با طراحان برتر و نتایج فعالیت آنهاست که در نهایت موجب سرمایهگذاریهای خرد و کلان میشود و سازنده رویههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر کشور و در نهایت جهان.
همانطور که در فصلنامه شماره ۶ «طراح» گفتیم، برآن شدهایم تا با طرح مسابقه یا جایزهای نو، برمبنای اهداف غایی و رویکرد این رسانه، هیجان تازهای در میان طراحان و معماران ایران زمین ایجاد کنیم. نظر به اینکه دستیابی به هدف با پشتوانه علم و تجربه با سرعت مطلوب و در مسیر صحیحتر پیش خواهد رفت در همانجا از صاحبنظران دعوت کردیم در این راه با ما همراه شده و نظرات، پیشنهادها و تجربیاتشان را در خصوص جایزهها و مسابقات معماری در اختیار ما قرار دهند، چرا که پیش از هرگونه برنامهریزی، نیاز داشتیم مسائل مختلفی که ایشان در طول سالهای گذشته با آنها مواجه بودهاند را بشنویم. باید همه چیز را میدانستیم و نظرات را میشنیدیم و نکات خالی و حفرههایی که هیچگاه به آنها پرداخته نشده یا بسیار کمرنگ بودهاند را جستجو میکردیم. بر این پایه، «شیرین قیومی» مشاور تحریریه مجله، به میان بخشی از معماران فعال و مطرح شده در سایر رسانهها رفت و در جمعی دیگر با اساتیدی به گفتگو نشستیم که قادر به درک بهتر پتانسیلهای حاضر بودند. حاصل گفت و گوها را آنالیز کردیم تا به کاستی و نواقص موجود پیبرده و راهکارهایی مناسب پیش رویمان نهاده شود. محورهای اساسی این گفتگوها بر پایه موضوع مسابقه، جایزه و نکات اجرایی و داوری بود. برای آنکه بتوانیم تمام نقطه نظرات را بشنویم، هیچ خطی را در مورد برنامهای که در ذهن داریم، ارائه ندادیم و با توجه به اینکه بیشتر این افراد، خود شرکت کننده در مسابقات و جایزهها و یا داور آنها بودهاند، بر نظرات و تجربیات آنها ارج نهادیم تا بدین ترتیب بر کیفیت برگزاری برنامهای نو، مهر تضمین گذاشته باشیم.
در ابتدا تصمیممان بر این بود که حاصل کار را با عنوان «گفت و گو» منتشر کنیم، اما چون برخی از صحبتها با ویرایش مصاحبه شونده به طور کامل تغییر یافت، نام «دیدگاه» برآن نهادیم و با سیاست مجله طراح در انتشار صادقانه، کامل و بدون غرض نظراتی که ایشان برای انتشار عمومی تایید نمودهاند عهد کردیم و با هدف آگاهی عمومی و -شاید به طور خاص، استفاده دیگر دستاندکاران- این نظرات را منتشر میکنیم.
نظر به اینکه نگاه کمالجویانه سایر صاحبنظران میتواند همواره، همراه و راهنمای ما در این مسیر باشد، موعد پایانی برای دریافت تجربیات و پیشنهادها ارائه نمیدهیم و همچنان پذیرای فرهیختگانی خواهیم بود که حرفی برای گفتن دارند و اشتیاقی برای همکاری…
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۷، زمستان ۱۳۹۱ ، گفتوگو/ رویداد ، صفحه ۴۳
تهمینه میلانی • آزیتا میلانی
تهمینه میلانی، متولد ۱۳۳۹، دانش آموخته رشته معماری دانشگاه علم و صنعت ایران است. فعالیت های هنری و سینمایی او بر کسی ناشناخته نیست. فقط در یک خط اشاره میکنیم که اولین فیلم او «بچههای طلاق» در سال ۱۳۶۸ جایزه بهترین فیلم اول را در جشنواره فجر کسب کرد و این جایزه پلی شد برای موفقیتهای آتی او.
آزیتا میلانی، متولد ۱۳۵۴ و دانشآموخته معماری از دانشگاه علم و صنعت ایران است، وی با شرکت های ساختمانی پانیذ (ساختمانهای پیش ساخته از کشور کانادا)، گروه بین المللی ره شهر، شرکت مهندسین مشاور آرتابین همکاری داشته و دفتر شخصی او در طراحی و اجرای پروژههای معماری و معماری داخلی فعال است.
تهمینه میلانی: دربسیاری از مسابقات بینالمللی برای احتراز از هر نوع خطای احتمالی در داوری و جلوگیری ازتقلب و کپیبرداری، از شرکتکنندگان خواسته میشود تا جزئیات رسیدن به کانسپت و طراحی خود را بهطور کامل بیان کنند و با این روش مانع از شرکت افراد یا شرکتهایی میشوند که از روشهای میانبر برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند.
در صورتی که مسئولین برگزار کننده مسابقه، علاقمند به دعوت از اساتید صاحب نام معماری جهت داوری هستند، باید توجه داشته باشند که این اساتید برجسته، اغلب زمان کافی برای تحقیق و مطالعه به ویژه در سایتها و مجلات معماری ندارند و به همین دلیل امکان تقلب و کپی از طرف شرکتکنندگان در مسابقه افزایش مییابد.
پیشنهاد میکنم برای جلوگیری از این قبیل اتفاقات که اعتبار چنین مسابقهای را خدشهدار میکند، برای کمیته انتخاب اولیه از معماران متخصص، علاقمند و با انگیزه دعوت به همکاری شده و اساتید مطرح و برجسته، تنها مرحله نهایی انتخاب برترینها را برعهده بگیرند.
همانطور که همگان میدانیم، داوری امری سلیقهای است. به تجربه دریافتهام که با تغییر یک داور به سادگی حتی امکان تغییر نتیجه مسابقه وجود دارد. بنابراین انتخاب داوران با سلایق متنوع، علاوه بر ایجاد چالش و بحثهای جدی، خطا را به حداقل خواهند رساند.
از آنجا که معتقدم معماران علاوه بر ارائه طرح و اجرای ساختمانهای مناسب، باید نگران نمای شهر و کشور خود هم باشند، پیشنهاد میکنم در ابتدای راه، موضوع مسابقه به نمای شهری اختصاص یابد.
متاسفانه از آنجا که اغلب دستگاههای اجرایی، بهدلیل نوع روابط حاکم، از کارشناسان دلسوز و مجرب به میزان کافی برخوردار نیستند، میباید احساس مسئولیت ما معماران برای جلوگیری از بسیاری از فجایع افزایش یابد.
فکر میکنم حتی اگر مسئولین اجرایی هم چنین درخواستی از ما نداشته باشند، چیزی از بار مسئولیت ما نسبت به محیطی که در آنجا زندگی میکنیم، نمیکاهد. حتی معتقدم بهنوعی باید عقاید خود و انتقاداتی که در این زمینه داریم را به مسئولین تحمیل کنیم و چه موقعیتی بهتر از یک مسابقه خلاق معماری! که با ارائه الگوهای مناسب مبتنی بر فرهنگ جامعه و استانداردهای بین المللی راهکار مناسب را ارائه دهد.
ممکن است بسیاری از همکاران معمار من با شنیدن این نظرات بگویند که ما مسئول ساختمانهایی هستیم که خودمان طراحی و اجرا میکنیم و ساماندهی سیمای شهر وظیفه ما نیست و سازمانهای مربوطه باید به این امر مبادرت کنند. اما سوالی که در اینجا مطرح میشود اینست که آیا اگر سازمانهای مربوطه به وظایف خود درست عمل نکنند، باید با سکوت و کمکاری اجازه بدهیم چهره شهر روز بروز زشتتر شود؟
به هر حال پیشنهاد من برای موضوع مسابقه اینست که در قدم اول از کلی نگری پرهیز کرده و جزئینگر باشیم، به این معنی که چهره شهر و اجزای این چهره را به مسابقه بگذاریم.
بهعنوان مثال در اولین قدم موضوع مسابقه را به طراحی ورودیها، و مجسمههای شهری اختصاص دهیم.
همانطور که همه معماران می دانند در کشورهای پیشرفته به ویژه امریکا طراحی و ساخت مجسمههای شهری دارای جایگاه ویژهایی است. بهطوریکه گاه یک ساختمان تجای–اداری و حتی مسکونی در سطح جهان با المانهای مقابل آن شناسایی میشود، که فضای جذابی برای افراد پیاده و سواره و همچنین برای استفاده کنندگان آن فضا ایجاد میکند.
متاسفانه در بسیاری از شهرهای ایران به ویژه تهران به دلیل گرانی زمین، به فضای پیرامون ساختمان توجه زیادی نمیشود و در واقع برای رسیدن به سود حداکثر در کوتاهترین زمان حداکثر بهره برداری از زمین برای ساخت و ساز انجام میگیرد.
حال آنکه جذابیت فضای شهری اطراف ساختمان، میتواند به جذابیت و زیبایی ساختمان بسیار کمک کرده و چهبسا سود بیشتری نصیب سازندگان آن کند. چه بسیار ساختمانهای زیبایی که متناسب با استانداردهای جهانی در کشور ما ساخته میشود و در ناهماهنگی با محیط به چشم نمیآیند!
از آنجا که هم بهعنوان آرشیتکت و هم فیلمساز مشغول فعالیت هستم، همواره با همکاری همسرم محمد نیکبین و اخیرا خواهرم آزیتا میلانی، که هر دو آرشیتکت هستند، تلاش میکنیم تا در طراحی فضاهای یک فیلم متناسب با کانسپت فیلم، بر ناخودآگاه تماشاگران تاثیر گذاشته و تا حدودی سلیقه مخاطبین را اصلاح کنیم، که گاه با انتقادات تندی از طرف برخی روزنامهها روبرو میشویم!
بطور مثال بعد از نمایش سه فیلم «آتش بس»، «سوپر استار» و «یکی از ما دونفر»که بهدلیل کانسپت، بیشتر فضاهای ایجاد شده، متناسب با شخصیتهای فیلمنامهها مدرن بودند، مورد هجوم و موجی از اعتراض واقع شدیم، با این اتهام که گروه ما سعی دارد جامعه را از سنتهای خود دور کند! حال آنکه ما در بسیاری از فیلمها همانند « دوزن»، « واکنش پنجم»، « بچه های طلاق» و… متناسب با موضوع از فضاهای اصیل سنتی بهره گرفته و بر حفظ سنتهای نیکو و ارزشمند تاکید داشتهایم.
آزیتا میلانی: به اعتقاد من برای انتخاب موضوع مسابقه، بهتر و مفیدتراست -در صورت امکان-، موضوعاتی برای بهبود سیمای شهری مطرح شوند زیرا هر روزه به طورخودآگاه و ناخودآگاه با فضاهای مختلف شهری روبرو هستیم. امروز در بیشتر شهرهای ایران رنگ خاکستری و سیاه و سفید، رنگ غالب شده و زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار داده است، کافیست کمی دقت نماییم تا دریابیم که از ماشینها گرفته تا نمای ساختمانها، جای خالی رنگ به شدت احساس میشود.
بتوجه و بازنگری در این مقوله و مطرح کردن و توصیه برای استفاده از رنگهای شاد در جامعه ضروری بوده و باید توجه مسئولین و معماران را به آن جلب کنیم.
پیشنهاد میکنم برای بهبود طراحیهای آینده در مسابقات، شرکتکنندگان ملزم به رعایت ضوابطی در طراحی از جمله استفاده بهجا از رنگها، گیاهان، آب و یا بهرهگیری صحیح از مصالح با توجه به جغرافیا و اقلیم منطقه موضوع مسابقه شوند. با این وصف مسابقه تا حدودی پیچیده، خلاق و البته سودمند خواهد بود.
امروزه کپی کردن باعث شده است که ساختارها شبیه یکدیگر شوند، اگر چه معتقدم کپی کردن و الگو برداری صحیح و اصولی بسی بهتر از طراحی بد و غیر خلاقانه توسط افراد ناکارآمد است.
دعوت از معماران خارجی برجسته برای قضاوت در کنار داوران ایرانی نیز میتواند در بالا بردن سطح کیفی مسابقه نقش بسزایی داشته باشد.
از موضوعات مهم و قابل پرداخت دیگر برای مسابقات، تزئینات شهری برای جشنها و مراسم مذهبی است. دهههاست که مردم و مسئولین همچنان برای تزئینات شهر به مناسبت اعیاد و جشنهای مختلف به آویختن ریسههای متداول آن هم با ابتداییترین و سادهترین وجه ممکن اکتفا میکنند در صورتی که تزیینات شهری نیازمند داشتن تخصص و ایدههای زیبا است.
همیشه با دیدن المانها و یادواره شهدا سوالی مرا آزار میدهد، که چرا برای گرامیداشت و یادبود این عزیزان با ایدههای بهتر و برازندهشان از افراد متخصص استفاده نمیشود؟ و یا چرا به جای استفاده از دکورهای بسیار ساده، زیبا، تاثیرگذار و البته کمهزینه در برنامههای تلویزیونی، از نان سنگک، حوض و فواره و…که هیچ سنخیتی با برنامه ندارند ، بهره گرفته می شود؟
در آخر فکر میکنم با توجه به نقش مهم و فرهنگساز تلویزیون، میتوان جنبههای آموزشی را در بیشتر برنامهها از جمله سریالها که مخاطبان زیادی دارند، گنجاند، از جمله شیوه مبلمان منازل و استفاده صحیح از فضاهایی که در ارتباط مستقیم با نمای ساختمان میباشند زیرا به نظرم تمامی این مسابقات و برنامهها باهدف داشتن شهری زیباتر و زندگی بهتر برگزار میشوند.
آرش نصیری • انسیه خمسه
آرش نصیری و انسیه خمسه، متولد ۱۳۵۳ و دانش آموخته دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می باشند. در سال ۱۳۸۶ دفتر «تجربه بنیادین معماری» را با همکاری یکدیگر تاسیس نموده و رتبه اول جایزه معمار ۱۳۹۰ را برای طرح سالن ورزشی نور مبین کسب کرده اند. همچنین فینالیست فستیوال جهانی معماری بارسلونا در سال۲۰۱۱ در گروه ساختمانهای ورزشی برای همان طرح بوده اند.
آرش نصیری: مسابقات معماری در سطوح مختلفی برگزار میگردند. که میتوان آنها را عمدتا حول دو موضوع تجربیات ساخته شده و تجربیات ساخته نشده طبقه بندی نمود. که البته من فکر میکنم که در اینجا موضوع ما حول کارهای ساخته شده متمرکز میباشد. در مسابقات معماری گروههای متفاوتی درگیر هستند، مثل مسابقه دهندگان، داوران و در نهایت مخاطبین که خود به دو گروه حرفهایها و گروههای دیگری که در صدد ورود به حرفه چه از لحاظ حوزه ساخت و ساز (ساخت و سرمایه گذاری) و مشاوره هستند، تقسیم میشوند، به همین خاطر کار یک مسابقه خوب باید به وجود آوردن یک زمینه و بستر دموکراتیک برای برقراری یک دیالوگ سازنده بین این عوامل درگیر که به نوعی شامل پایگاههای درونی و بیرونی معماری هستند، باشد.
این موضوع خود در نهایت میتواند به برقراری یک رابطه مطمئن و رضایت بخش بین عوامل درگیر از سفارش کار تا طراحی و اجرا و در نهایت مصرف کننده اثر منجر گردد.
اعتبار یک مسابقه تضمین کننده این برقراری ارتباط و گسترش زمینههای مشارکت خواهد بود، یکی از راهکارهای کسب اعتبار استفاده از داوران معتبر است، داورانی که حداقل، نسبت قابل توجهی از آنان، دارای اعتبار بین المللی باشند و مهمتر از همه کارنامه حرفهای آنان عالی باشد، این گروه داوران به طور حتم، طیفی از برگزیدگان معتبر را نیز به دنبال خواهند آورد که خود مقبول طیف گستردهتری قرار خواهند گرفت و در رقابتهای سطوح بالاتر، حتی جهانی نیز قابلیت رقابت خواهند داشت. خوب مسلما نتیجه یک تیم داوری بلند نظر و صاحب اندیشه، به لحاظ همگانی مقبولتر خواهد بود تا مجموعهای از داوران با سلایق شخصی و دیدگاههای موضعی نسبت به پدیدههای موقتی جامعه امروزی خودمان که تحت عناوین صرفی چون «شرایط حاکم بر ساخت وساز و تعاریف سلیقهای و شخصی از موضوعات مختلف حرفهای» تعبیر میگردند. طبیعتا انتخاب چنین داورانی از حوزه دوستیها و روابط، میان برگزار کننده یک جایزه و داوران و یا توصیه فلانی و … فراتر رفته و به برآیند نظرات جامعه حرفهای بدل خواهد گشت و پیآمد آن موفقیت آثار برگزیده مسابقه در سایر عرصههای رقابتی وحتی جهانی شده و اعتبار مضاعف برای آن مسابقه در پی خواهند آورد که مثلا نمونه آن در مورد برندگان دهمین دوره جایزه معمار در سال ۸۸ به چشم میخورد.
نوآوری و خاص بودن در طرح موضوع نیز از فاکتورهای مهم به شمار میرود به طور مثال جایزه معمار اولین جایزه برای ساختمانهای ساخته شده بعد از انقلاب بود که موفق به برقراری رابطه حرفهای مناسب بین نسل جدیدی از معماران و بازار کار گردید. مسئله سرمایهگذاری خصوصی (حتی در کاربریهای بخش عمومی) امروزه در جامعه ما بسیار حائز اهمیت شده است و شاید بتوان با درک شرایط، پتانسیل بالایی از مشارکت و سرمایهگذاری عمومی را با یک مسابقه جدید بر انگیخت و بازار کار و سرمایه بخش خصوصی را به موضوع طراحی و اهمیت آن متوجه ساخت و از این طریق باعث ارتقای سطح کیفی این گروه سازنده گشته و همچنین مشارکت حداکثری طراحان خوب در شکلدهی به شهر و توزیع بهتر نقدینگی این بخش در چرخه طراحی تا مصرف را باعث گردد.
انسیه خمسه: مسابقاتی که تا به امروز برگزار شدهاند تا حدودی توانستهاند سطح سلیقه عمومی را چه در طراحی و چه در اجرا بالا ببرند که معیارهای این مسابقه توسط برگزار کننده مسابقه و داوران تعریف میشود و تا حدودی هم موفق بودهاند. به نظر من اگر قرار است مسابقه یا جایزه دیگری تعریف شود بهتر است که هدف و استراتژی آن موازی با سایر رقابتهایی که در کشور برگزار میشود نباشد و شاید بتوان حوزه وسیعتری برای آن تعریف کرد. فضایی تعریف گردد که مردم به عنوان کاربران پروژه نیز در انتخاب برترین پروژهها تاثیرگذار باشند و این امر باعث ارتقای سلیقه مردم نسبت به آنچه که میبینند خواهد شد و شاید بتوان یک گفتمانی جدید در رویا رویی با موضوع معماری در کشور بوجود آورد که باعث افزایش سطح آگاهی و دانش مردم گردد و باور عمومی آنها را نسبت به آنچه که تابه حال پذیرفتهاند تغییر دهد و این فضای دو سویه در عین حال، اعتماد عمومی را نسبت به آنچه که برای آنها تعریف میشود، بالا میبرد که این ممکن است در دراز مدت نتیجه خوبی به همراه داشته باشد.
محمدرضا نیکبخت
محمدرضا نیکبخت، متولد ۱۳۴۲، دانشآموخته کارشناسی ارشد از دانشگاه شهیدبهشتی است. از سال ۱۳۶۴ فعالیت حرفهای خود را با مهندسان مشاور شارستان آغاز نمود. درسال ۱۳۸۲ «مهندسان مشاور زندیگان» را تاسیس کرد. وی در سال ۱۳۸۰ برای طرح مرمت و احیاء منزل توفیقی زنجان برنده جایزه زندگی جدید در کالبد قدیم، جایزه بزرگ بنیاد آقاخان -ژنو شد. در سال ۱۳۸۸ زندیگان کتاب «تجربه مرمت و احیاء خانقاه چلپی اوغلو» را چاپ نمود که برنده جایزه کتاب فصل گردید. از دیگر جوایز او، جایزه مقام اول ( خشت طلایی ) همایش ملی معماری کشور در زمینه احیای بناهای تاریخی است.
نحوه برگزاری مسابقات یا به صورت رقابت میان پروژههای اجرا شده است که توسط هیئت داوران مورد بررسی قرار میگیرند و به طرحهای برگزیده جایزه اهدا میشود؛ مثل جایزه آقاخان یا جایزه یونسکو و در ایران جایزه معمار و یا به صورت مسابقات در قالب پروژههایی که قرار است در دورهای طراحی شوند و به مسابقه گذارده میشوند و بعد از اعلام برنده مسابقه قرار بر اجرای آن هست.
نحوه برگزاری و اجرای مسابقات معماری در تمام دنیا دارای دستورالعمل و قوانین مربوط به خود است. در ایران هم ضابطههای ترجمه شده مسابقات معماری از روی متون فرنگی آن وجود دارد و در برخی موارد مسابقات معماری برگزار شده در ایران براساس ضوابط سازمان مدیریت به اجرا در میآید. در بسیاری از کشورهای دنیا مسابقات مربوط به ارگانهای دولتی و پروژههای عمومی باید براساس به مسابقه گذاشتن طرح در میان جامعه معماری آن کشور برگزار شود و این در حالی است که کارفرمای بخش خصوصی محق است در انتخاب معمار برای طراحی پروژه و یا به مسابقه گذاشتن طرح در میان معماران مختلف.
در مورد نحوه برگزاری جایزهای همچون مسابقه «آقاخان» میتوان به حضور فیزیکی و رویت پروژه اجرا شده در محل توسط داوران برگزیده آقاخان، بررسی اسناد و مدارک ارسال شده در محل انجام پروژه با نحوه اجرای پروژه اشاره کرد. داوری و اعلام نتایج مسابقه آقاخان هم به نحوی است که داوران آن به نحوه ارائه و شیتهای ارسالی به مسابقه اکتفا نمیکنند و همین رویت پروژه اجرا شده در محل توسط داوران نکته اصلی و متمایز کننده داوری جایزه آقاخان از سایر مسابقات معماری است. داوران بر نحوه برخورد معمار با پروژه و روش کار معمار هم دقت میکنند و همین نحوه مواجهه داوران آقاخان با پروژه ها اعتبار جایزه آقاخان را بالا برده است.
نکته مهم و اساسی در مورد جایزه آقاخان این است که داوران مسابقه، معماری یک پروژه را به مثابه یک حادثه فرمال بررسی نمیکنند. بررسی معماری و تجزیه و تحلیل اثر را با تاثیرگذاری آن در بستر طرح میسنجند. میزان تاثیر یک پروژه در معماری آن و نکات بنیادینی که طرح را به وجود میآورند برای داوران جایزه آقاخان حائز اهمیت است. این که یک اثر معماری میتواند قائم به ذات باشد و تاثیر محیطی آن به حداقل رسیده باشد و پروژه برای خودش تعریف شده باشد و نشات گرفته از اثری دیگر نبوده باشد حائز اهمیت است. در واقع رابطه و دیالوگ اثر با محیط اطراف خود کمتر مورد تحلیل قرار میگیرد و آنچه مهم است نوآوری در طرح است.
سوالی که برای راهیابی یک پروژه به بخش داوری مسابقه آقاخان از شرکت کنندگان آن پرسیده می شود این است که : « به چه دلیلی باید برنده مسابقه آقاخان شوید؟ « و این دلیل خوبی است برای این که شاید فرم دلیلی موجهی نیست که معمار به خاطر آن برنده ی جایزه شود! و اگر جواب درست و قانع کنندهای به این پرسش داده نشود، فرصت حضور در بخش داوری مسابقه آقاخان از شرکت کننده داده نمیشود. دلیل عقلانی برای برنده شدن و اثرگذاری مثبت پروژه معماری در روند شکلگیری معماری آن بر فرم غالب معماری آن ارجح است.
در مسابقات معماری که در داخل ایران برگزار میشود بیشتر به ظاهر معماری یک پروژه، آن هم نه ظاهر آشنا بلکه ظاهر غریب و متفاوت پروژه با نشانههای آشنای موجود اهمیت داده میشود؛ به عبارتی دیگر هر چقدر طرح عجیبتر، ارزشمندتر. و همین ارزش گذاری خود صورتی از طرح های معماری ایجاد میکند که پس از برگزاری مسابقات معماری، اثر خفیف چنین نگاهی به معماری در سطح شهر هم دیده میشود. پیدایش آثاری که چندان هم به متن فیزیکی و متن فرهنگی خود وصل نیست و لاجرم یا به سوی معماری کلاسیک اروپایی ساندویج شده و آماده سوق پیدا میکند و یا به حل کردن مسائل دم دستی و اولیه معماری یک طرح بسنده میکند و نتیجه چنین طرز نگاه و برخوردی با معماری، نخبهتر شدن نخبگان معماری و به حاشیه رانده شدن و ضعیف تر شدن لایه زیرین هرم اجتماعی معماری ایران است که فاصلهاش با نوک هرم اجتماعی معماری بیشتر و دورتر میشود. حاصل اینگونه برخورد کردن و داوری کردن در مورد معماری ایران کاهش آموزش بهجا و درست نسلهای معماری و پرداختن سطحی و بیارزش به نظر مردم و مسائل مردم در ارتباط با معماریست و آنچه رشد شایانی میکند صورت هنری معماریست.
در مسابقات معماری داخلی بیشتر به صورت بزک شده و گمراه کننده آثار معماری پرداخته می شود و داوران اسیر ظاهر فریبنده ارائههای آن چنانی پروژه میشوند، غافل از این که این پروژه بعد از دوره قضاوت بایستی به اجرا گذاشته شوند. شاهد مواردی هستیم که یک پروژه فارغ از نظر کارفرما و بهره بردار طرح و مردمی که بایستی با معماری آن ارتباط برقرار کنند، توافقی برای و به شرط برنده شدن در فلان مسابقه معماری هم میان معمار و کارفرما صورت میگیرد و طراحی پروژه به شرط چاقو صورت میگیرد. طراحی به صورتی که با توجه به شناخت از سلیقه و دلبستگیهای فلان مسابقه معماری و داوران آن معمار و کارفرما را به پیش شرط هایی بینابین برای پرداختهای مالی هم میکشاند.
بهتر است برای برپایی رقابتی میان معماران در یک مسابقه معماری از متنگرایی پروژهها و نظر مردم مرتبط با معماری استفاده شود و سلیقه مردم هم بر طراحی معماری یک پروژه اثر بگذارد و با اهمیتی که معمار به دخالت مردم در روند شکلگیری معماری یک طرح میدهد، ارزش و اعتبار معمار هم در میان مردم بالاتر میرود. این که یک پروژه معماری برای مردم پرزانته شود و مردم بهعنوان یک فاکتور مهم در پذیرفته شدن یک اثر تاثیر داشته باشند، عاملی تاثیرگذار در اعتبار یک مسابقه معماریست. معماری که هم در بستر اجتماعی و هم در بستر فیزیکی خود تاثیرگذار است.
ترانه یلدا
ترانه یلدا، دانشآموخته دکترای معماری از دانشگاه پلیتکنیک تورینو ایتالیا و دیپلم شهرسازی از دانشگاه پاریس «VIII» است. او از ابتدای دهه ۶۰ به کار مشاوره و مدیریت پروژههای شهرسازی پرداخت: طرحهای جامع، طرحهای تفصیلی، طرحهای آمادهسازی، طرحهای مکانیابی و پروژههای موضعی؛ تحقیقات برای ساماندهی قوانین شهری و شهرداری، مدیریت کارهای رسانهای، طراحی و اجرا در بحران زلزله بم، خلاصهای از فعالیتهای حرفهای اوست. وی با مطبوعاتی چون: روزنامههای همشهری و شرق و مجلات معماری همکاری داشته است.
در فرآیند مسابقات و برگزیدن طرحها برای مجله، شما میتوانید برای طرح جنبههائی خاص از معماری،- که متاسفانه در ایران کمتر به آنها توجه می شود!- به سراغ پروژههایی بروید که کمتر خصوصی باشند. مثلا ساختمانهایی شاخصتر در شهر و بیشتر رابطه ساختمان با شهر در آنها دیده شود. برای مثال، اینکه همجواریها چگونه در محیط در نظر گرفته شده و حل شده است و یا اینکه ساختمان در چه سایتی قرار گرفته، چگونه با آن گفتگو میکند و چگونه با اطرافش یکپارچه شده است، میتواند بیشتر مورد توجه قرار گیرد. به عنوان نمونه ژرژ پمپیدو که توسط راجرز و رنزوپیانو ساخته شد، مانند کارخانهای است که در آن فرهنگ تولید میشود، حال اینکه معماری، خود بالذات و در ابتدا چه بوده است، مدنظر نیست. علت اینکه این طرح، علیرغم مخالفان بسیار، توانست در مسابقه، امتیاز مناسب جهت ساخته شدن را کسب کند، این بود که از کل زمینی که برای این سازه در نظر گرفته شده بود، نیمی به بنا و نیم باقیماندهی دیگر آن به شهر تعلق گرفت، به این معنا که با ساخت یک میدان، فضای بازی درون خود خلق کرد که هزاران اتفاق ممکن را دربرگیرد.
میتوان در جستجوی معماریهایی بود که توانسته باشند تمامی نکات زیبای متعلق به معماری ایرانی را جمع کرده و آنها را مدرن و به روز کرده باشند. معماریهایی که از فاکتورها و المانهای ایرانی بهرهمند هستند، باید مطرح شوند. حال، ما در ایران کدام ساختمان را داریم که با شهر و محیط خودش چنین ارتباطی را که در بالا گفتیم برقرار کرده باشد؟
در ضمن، در ارتباط با مرمت و بازسازی معماری گذشته، من معتقدم که اگر در یک اثر تاریخی که در حال بازسازی است، فاکتورها و المانهای مدرن امروزی نیز استفاده شود، کار هنری انجام شده و خیلی موافق نیستم با اینکه یک بنای تاریخی را دقیقا شبیه به هزار سال پیش بازسازی کنیم به طوری که نشود قسمتهای نو را از کهنه تشخیص داد.
.
.
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۷، زمستان ۱۳۹۱ ، گفتوگو/ رویداد ، صفحه ۴۳
کپیرایت این مطلب متعلق به «فصلنامه طراح» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.