… افسانههای زیادی در خصوص عملکرد پست پروداکشن همیشه وجود دارد؛ بهتر است عنوان کنم که بههیچوجه جادوی فتوتراپی صرفاً منوط به پست پروداکشن نیست و اصلاً نباید خیلی پیچیده باشد. به دلیل اینکه من در عرصهی سهبعدی خیلی بیشتر از دوبعدی فعال بودم -مثل دیجیتال پینت و غیره- بنابراین فکر میکنم این نحوهی کار در پست پرو میبایستی خیلی ساده باشد…
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۴، نیمه اول بهمن ماه ۱۳۹۶ ، حرفه نگاری ، صفحه ۱۲
به قلم: محسن هاشمی
دغدغههای دنیای شبیهسازی همهروزه در حال افزایش است؛ نگرانیهایی که گاه بهجا و گاه نابجا و به دلیل انتقال اطلاعات اشتباه در دورههای شبیهسازی به آرتیستها منتقلشده که در ظاهر، حجم نادرست بر درست غالب بوده و باعث گمراهیهایی در مسیر این آرتیستها میگردد. گمراهیهایی که بعضاً در طی سالها تجربهی حرفهای و غیرحرفهای همراه آنان بوده و هیچگاه حتی متوجه اشتباهات هرچند ریزش نمیشوند و تنها دلیل آنهم دقیقاً آموزش غلط است. بدینسان مجموعههایی از تجارب آرتیستهای تراز اول تهیهشده تا بتوان در بهبود و رفع این ریز اشتباهات در آثار آرتیستها اقدام نمود تا فردایی درخشان داشته و در جامعهی سهبعدی همه سربلند و موفق باشیم. در این شماره به بخش سوم از تجربیات «برترند بنویت» میپردازیم تا همچنان در کنار آشنایی با بزرگان، از تجربیاتشان نیز استفاده کنیم.
تنظیمات رندر و فرمت تصویر
تنظیمات رندری که من استفاده میکنم، حاصل آزمونوخطاهایی است که انجام میدهم و البته خیلی هم پیچیده نیست. اینها تنظیماتی هستند که در کار من جوابگو بوده و شاید در کار شما هم اینطور باشند. البته تنظیمات بهتری هم میتواند وجود داشته باشد که بسیار عالیتر از اینها به نظر برسد. این تنظیمات بسته به نیاز شما، نوع تصویری که به دنبال آن هستید و درنهایت طبیعت موجود درصحنه و میزان رزولوشن تصویرتان، متغیر است. تنظیمات پیش فرضی که من استفاده میکنم گاها بهصورت خطی بوده و چیزی است که برای من در نور طبیعی و بازهی آن اثر فراوانی داشته و همچنین جزو طبیعیترین حالات شبیهسازی، مخصوصاً در کارهای داخلی بهحساب میآید. تنظیمات خطی گاها در پر کردن نورِ ورودی از بیرون و در گوشههای کار خواهد بود و بدون اینکه ارورهای عجیبوغریب و نیز فایرفلایها، سوختگیها و غیره در فرآیند رندر وجود داشته باشد، نتیجه را حاصل مینمایند.
«کالر مپینگ» در تنظیمات من همیشه بر روی «لاینیر» و «گامای ۲.۲» تنظیم میشود و همچنین در بافر، تنظیمات «گاما کارکشن» فعال است. آرتیستهای بسیاری از فیلترهای شارپ کننده در «آنتی آلایزینگ» استفاده میکنند، اما حتی باوجود دوربین بسیار قوی و سنسورهای عالی لنز هم بهندرت میتوانیم شاهد تصویری اینچنین شارپ در دنیای واقعی باشیم. اینها اغلب، تصاویری با گوشههای بلر شده هستند که از لنز یا فیلترهای مختلفی در دوربین بهره بردهاند. من معمولاً برای رندرهای نهایی، میانگینی از خروجی با اندازههای ۲ تا ۴ هزار پیکسل را انتخاب میکنم که بسته به رزولوشن مدنظر خودم تغییرشان میدهم. این مسیری است که باعث میشود تا لبههای زمخت رندر نرمتر شوند و همهچیز بهخوبی باهم آمیخته گردد. بهطور مثال در یک برش از رندرِ باکیفیت ۱۰ مگا پیکسل که با یک لنز ۵۰ میلیمتری گرفتهشده، میتوانید دقت کنید که چگونه لبهها به نرمی مشاهده میشوند. همچنین اگر در مواقعی این امر برای شما بسیار حیاتی بود، میتوانید این شارپ بودن را در پست پروداکشن نیز به وجود آورید.
درنهایت سعی کنید که از «کلمپ» استفاده نکنید و همچنین «ساب پیکسل مپینگ» را غیرفعال کنید. البته این امر ممکن است منجر به بالا رفتن زمان رندر در کار شما نیز بشود که معمولاً هم این اتفاق خواهد افتاد. چنین موضوعی باعث میشد تا بتوانید تصویرهای نهایی خود را در رنج ۳۲ بیت – که بالاترین رنج تصویری ممکن را به شما ارائه میدهد – ذخیره کنید. نهایتاً شما تصویری با رنج بالا خواهید داشت که توسط نرمافزارهای مختلف قادر هستید اکسپوژرهای مختلف را بر روی خروجی نهایی خود تست کنید.
نهایتاً باید خاطرنشان کنم که کالر مپینگهای مختلف قادر هستند تا به شما تصاویر حیرتآوری را ارائه بدهند که جزئیات مفقودشده در هایلایتها را با تعریفی مجدد زنده کنند؛ اما ممکن است رنج تصویر شمارا بهکلی نابود کرده و همچنین بازهی فعالیتتان را در پست پرو، بسیار محدود کند. وقتیکه شما به یک تصویر با کالر مپینگ لاینیر نگاه میکنید، ممکن است همهی این جزئیات در هایلایت، خوب به نظر نیایند؛ اما اینطور نیست؛ تمامی جزئیات نهتنها حفظ میشوند، بلکه بهراحتی در پست پروداکشن نیز قابلتغییر خواهند بود.
پست پروداکشن
افسانههای زیادی در خصوص عملکرد پست پروداکشن همیشه وجود دارد؛ بهتر است عنوان کنم که بههیچوجه جادوی فتوتراپی صرفاً منوط به پست پروداکشن نیست و اصلاً نباید خیلی پیچیده باشد. به دلیل اینکه من در عرصهی سهبعدی خیلی بیشتر از دوبعدی فعال بودم -مثل دیجیتال پینت و غیره- بنابراین فکر میکنم این نحوهی کار در پست پرو میبایستی خیلی ساده باشد. حقیقت تلخی که وجود دارد این است که پست پروداکشن میتواند یک رندر خوب را به «فتوریل» نزدیک کند، اما این موضوع هرگز نمیتواند برای یک رندر بد اتفاق بیفتد. اگر شما رندر خام خود را نمیپسندید، بنابراین حتماً بایستی فکری جدیتر برای کار خود داشته باشد؛ چون مطمئناً بعد از پست پرو هم تصویر چنگی به دل نخواهد زد. پس لازم است که قبل از تصمیمگیری برای شروع پست پرو، از رندر خام خود راضی باشید.
من از نرمافزارهای زیادی برای پست پرو استفاده کردم، اما هرچه بیشتر میگذرد نرمافزارهای کمتری را برای استفاده ترجیح میدهم. یکی از نرمافزارهایی که بیشتر از همهی استفاده میکنم، پلاگین «اریون» برای فتوشاپ است. اولین دلیل هم این است که این نخستین پلاگینی برای فتوشاپ بود که بعد از کار کردن با آن متوجه شدم، قدرت بالایی در کار با تصاویر ۳۲ بیتی دارد. همچنین در کنار آن، پلاگین مجیک بولت هم میتواند رفتار عجیبی در کار بر روی رندرهایی با سایز بالاتر از دو هزار پیکسل نشان دهد.
دلیل بعدی استفاده از آریون این است که این پلاگین با ذهنیت آرتیستی و همچنین بر اساس پارامترهای عکاسی مثل «اکسپوژر»، «وایت بالانس» و رِنجی از کِروها ساختهشده که همگی باعث میشوند هنگام مشاهده یک تصویر، این حس منتقل شود که تصویر گرفتهشده بهوسیلهی یک دوربین فیلمبرداری و برای یک دیدگاه طبیعیتر ایجادشده است.
آریون امکانی را تعریف میکند که بدانید بهوسیله آن چطور میتوانید با یک تصویر ۳۲ بیتی کارکنید. از سویی میتوانید با یک رنج، بر روی تصاویر خود افکتهای زیبای «گلو» و «گلیر» را درنهایت خفیف و زیبا بودن اضافه کنید. این بدان معناست که چنین افکتهایی دقیقاً درجایی که باید واقع گردند، انجام میشوند، بهنحویکه گویی از درون یک دوربین واقعی استخراجشدهاند. حتی اگر بخواهید خارج از محدوده نیز عمل کنید، بهتر است تا بگذارید خودِ آریون برای شما تصمیم بگیرد که از کدام قسمت استفادهی بیشتری ببرید. اینگونه، بعدازآن در رزولوشنهای پایینتر هم به شکل قابل قبولی میتوانید تغییر را مشاهده نمایید. هالههای بزرگ یا کوچک، بسته به سلیقهی آرتیست متغیر میشوند، اما میتوانند دلیلی برای ضعف لنز هم باشند. فتو تراپی به این معنا نیست که تصویر خود را به حالتی دربیاورید که گویی بهوسیلهی دوربین اسباببازی گرفتهشده است؛ به همین دلیل پیشنهاد میکنم که حتماً بهخوبی روی رفرنسهای واقعی که راهنمای خوبی در تنظیم این موارد هستند، دقت کنید.
سود دیگر استفاده از عکسهای ۳۲ بیتی در این است که میتوانید بهراحتی اکسپوژر را بدون آنکه در جزئیات اتفاق خاصی بیفتد، تغییر دهید. اگر هم مثل من تمایل دارید از رندرهای تاریک -جهت رندر نهایی به دلیل کمتر بودن زمان- استفاده کنید، بهراحتی و بدون افت کیفیت میتوانید از این روش بهره ببرید. آریون همچنین میتواند تا حدودی «کالر مپینگ» را بازسازی کند و قسمتهای ازدسترفته در هایلایت را بازسازی نماید. «کروماکی» هم نیز یک ایدهی شورانگیز بهحساب میآید؛ کروماکی یک اتفاق هنری و نتیجهای از رفتار مختلف نور در حالتهای پخش و جذب در بعضی لنزها است که به رنگهای مختلف -در لبههای یک تصویر- میتواند شکل بگیرد. این تفاوت نیز در عدسیهای کم کیفیت نیز اتفاق میافتد؛ مخصوصاً وقتیکه از عدسیهای باز استفاده میکنیم. درنتیجهی این اتفاق، بعضیاوقات کروماکی باعث میشود که بهطور کامل یک تصویر شبیه یک عکس واقعی به نظر بیاید.
.
پینوشت:
محتوای متن ترجمهای است از وبسایت:
www.bbb3viz.com
.
.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۴، نیمه اول بهمن ماه ۱۳۹۶ ، حرفه نگاری ، صفحه ۱۲
به قلم: محسن هاشمی
.
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.