… نسیم نقیپور متولد سال ۱۳۵۳ میباشد که ابتدا تحصیلات خود را در رشته مهندسی صنایع غذایی گذرانده و حالا مدرک دکوراسیون داخلیاش را از آمریکا اخذ نموده است. وی که چند سالی سابقه کار در آمریکا را دارد، قریب به یک دهه است که فعالیت خود را بهصورت حرفهای در ایران دنبال میکند. در ادامه، گفتوگوی من با ایشان را از نظر خواهید گذراند….
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۰، نیمه اول آذر ماه ۱۳۹۶ ، حرفه نگاری ، صفحه ۱۳
به قلم: مهرنوش سهیلیراد
آنچه امروز در عرصه فعالیت حرفهای خود بهعنوان دغدغه برایتان مطرح شده چیست؟
موضوع بسیار مهمی که تأکید زیادی بر آن دارم، کلاسهبندی افراد فعال در این حوزه بر اساس تحصیلات آکادمیک و سابقه کاری آنهاست؛ به نظر من مخاطب و کارفرما کاملاً حقدارند که دید و ذهن روشنی نسبت به کسی که قرار است کارش را به او واگذار کنند، داشته باشند.
مگر چه تفاوتی در کار پیش میآید؟ در دنیا افراد مشهور بسیاری وجود دارند که لزوماً تحصیلات مرتبط با حرفهی کاریشان ندارند و بسیار موردپذیرش نهتنها صنعت، بلکه مردمان کشورهای مختلف قرارگرفتهاند.
اول اینکه این موارد تعداد بسیار اندکی هستند و البته من تأکیدی بر کمارزش نشان دادن تخصص و هنر آنها ندارم. جنبهی هنری این حرفه باعث میشود که افراد خوشذوق و علاقهمند هم بتوانند در این شغل فعالیت کنند؛ اما بههرحال غالب دنیای شغلیِ امروز به سمت تخصصهای آکادمیک پیش میرود؛ هرچند وجود شاغلان تجربی، به تنوع و رقابت دیگر فعالان این عرصه نیز کمک مینماید.
مسلم است که گاهی تجربهی بالا بر مدرک تحصیلی، بخصوص مدارکی که با کیفیت امروزی دستبهدست میشوند ارجحتر است؛ به نظر شما ملاک تعیین دانش طراحان بنا بر سطح سواد کاغذی آنهاست؟
قطعاً کسی که بیست سال تجربه کار دارد و آزمونوخطاهای بسیاری را همراه باتجربهی بالا پشت سر گذاشته بهمراتب نسبت به دانشجویی که تازه فارغالتحصیل شده و تنها یک مدرک در دست دارد، توفیق دارد. سخن من بر درجهبندی این افراد توسط مرجعی است که با حفظ تمام سابقه (چه تجربی و چه تحصیلی) آنها را از یکدیگر تفکیک کند و نهایتاً به شناخت مشتری نسبت به کارگزار خود کمک نماید.
متأسفانه در کشور ما القاب، بسیار تعیینکننده هستند؛ افرادی که بدون مدرک خاصی تنها با برچسبی از عناوین معتبر خطاب میشوند و این به ناخودآگاه، نوعی ارزش و اعتبار بالا را القا میکند. نمونهی این امر در بسیاری از حوزهها بخصوص در بازار کار ما وجود دارد و تخصصها در میان ناخودآگاههای ذهنی و وزن القاب، بهمرور کمرنگ شده و یا گم میشوند.
شما در خارج از کشور هم سابقه فعالیت دارید؛ چه تفاوتهای عمدهای بین طراحان دکوراسیونی که آنجا کار میکنند با طراحان داخلی ما میبینید؟
واقعاً قیاس این دو مورد با یکدیگر امکانپذیر نیست؛ اینها دودنیای متفاوت از یکدیگر هستند که بهسختی بتوان تطبیقی میان آنها داد. در آمریکا، طراحانی که مورد تائید صنف هستند، کد مخصوصی دریافت میکنند که تمام فعالیتهای حرفهای، امکانات و تسهیلات مربوط به کار، تنها با ارائهی آن در اختیارشان قرا میگیرد. اینجاست که تفاوت میان افرادی که تحصیلات این کار را دارند با سایرین متمایز میشود. در آنجا فروشگاههایی نیز وجود دارد که تنها با کد یا لایسنس، طراح میتواند با تخفیفهای معین از آنها خرید کند. همین باعث میشود که برخلاف ایران، قیمت، تخفیفها و پورسانتهایی که میان افراد ردوبدل میگردد، حذفشده و بین کارفرمایان تبعیضی صورت نگیرد.
در مورد تفاوت طراحی داخلی با دکوراسیون داخلی برایمان بگویید.
این دو رشته کاملاً از یکدیگر متمایز هستند: «Interior design» و «interior decoration»؛ ولی در ایران فعالان هردو رشته با نام طراح، مورد خطاب واقع میشوند. درواقع طراح داخلی، به طراحی اجزای داخلی ساختمان و روابط فضاها میپردازد. این جنگهایی هم که میان آرشیتکتها و طراحان داخلی رخ میدهد بهخاطر مرز باریک در تداخلی است که در کار یکدیگر واردکرده و هرکدام فکر میکنند که در حوزهی کاریشان دخالت میشود. طراح داخلی باید معماری بلد باشد، فضاهای داخلی را بشناسد و برحسب خواستهی مالک، آن فضا و روابط میانش را ساماندهی کند. درعینحال، دکوراتور کسی است که هیچوقت اجازه ندارد طراح داخلی باشد؛ درواقع دکوراسیون داخلی یک مرحله پس از طراحی داخلی و در جهت تکمیل و زیباتر کردن مراحل و ساختوسازهای قبلی شروعشده و اختتامیه کار را برای تحویل به کارفرما تدارک میبیند.
لزوم تأکید بر اهمیت بخشیدن به آگاهی مردم نسبت به جزئیات این رشتهها تا چه حد میتواند مفید واقع شود؟
همانطور که ذکر شد، کسی که دکوراسیون داخلی انجام میدهد، درواقع به جزئیات نهایی کار میپردازد؛ از انتخاب و تهیهی پرده و مبلمان و رنگ یا کاغذدیواری و لوستر و… گرفته تا جزئیات چیدمان اکسسوریهای مختلف. این مهم است که مردم بدانند برای کدام خواسته، به سراغ چه کسی بروند. البته این رشتهها مکمل یکدیگر هستند و خیلی مهم است که طراحان داخلی و دکوراتورها بپذیرند که همراه با یکدیگر کار کنند تا درصد خطا و تخریب در کارها نزول یابد.
دانش دکوراسیون داخلی تا چه حد فراگیر و گسترده است؟
تا جایی که اطلاع دارم و با توجه به دانشکدهای که در آن تحصیل کردم ۱۷ سرفصل یا موضوع اصلی (در قالب واحد درسی) برای این رشته در نظر گرفته میشود که بهصورت سرفصل به چند مورد مهم آن اشاره میکنم: فنون مذاکره با کارفرما، اصول و قوانین علمی حاکم بر طراحی، شناسایی انواع پارچه، شناسایی سبکهای مبلمان، شناسایی علم رنگها، طراحی بر طبق نقشهی ساختمان و …
جنبههای مختلف تربیتی و تجارب زندگی شخصی شما، چه تأثیری بر فلسفهی کاری در حرفهتان داشته است؟
در خانواده و اطرافیان من، کسی در این حوزهها فعالیت نداشته که بتوانم از آنها تأثیر بگیرم. شاید دموکراسی و آزادی که خانواده در انتخاب رشته موردعلاقه برایم برقرار کرده بودند باعث شد که با اطمینان کامل به دنبال علاقهی همیشگی خود بروم و شخصیتم را در آن پیدا کنم.
آیا سبک مشخصی را در کارهایتان دنبال میکنید؟
من فکر میکنم بهعنوان یک دکوراتور، نباید که سبک خاصی کارکنم. باید سبکهای مختلف را بشناسم، آنها را به مشتری معرفی کنم و بعدازآن با تکیهبر دانش و تجربهی کاری خود، طبق تفکر، سلیقه و خواست مشتری آن را پیاده سازم.
موردی بوده که طبق سلیقهی شخصیتان، به مشتری جهت فکری بدهید؟
بله اتفاق افتاده؛ ولی نه اینکه بهصورت صرف، سلیقه را به آنان تحمیل کنم. سلیقهای که از آن سخن میگویم، همان دانش علمی است که به کمک آن، خواست مشتری را هدایت و پختهتر میکنم. مهم است که سن کاربر، شغل، روحیه، اعضای خانواده و بسیاری چیزهای دیگر را در مورد آنها بدانیم تا فضایی کاملاً روان برایشان طراحی کنیم.
نسبت به مراحل فعالیت، به ترتیب معمار، طراح و معمار داخلی و دستآخر، دکوراتور را فرض بگیرید؛ طبقهای از این دستهبندی که معمولاً حرفها و انتقادهای زیادی برای گفتن دارد «طراحان داخلی» هستند که هم به معمار و دخالت آنها خرده میگیرند و هم تأکید بسیاری مبنی بر اینکه با دکوراتورها اشتباه گرفته نشوند دارند؛ مگر این رشتهها برتری نسبت به یکدیگر دارند و دکوراتور بودن، کمارزش است؟
هر شغلی ارزش خود را به نسبت برآورده کردن خواستههای متقاضیانِ آن شغل به دست میآورد؛ بنابراین هرکدام از این شاخهها قسمتی از بازار ساختمان را تشکیل میدهند و مکمل یکدیگرند؛ لذا هیچکدام برتری ذاتی نسبت به دیگری ندارند. اگر بخواهم صادقانه پاسخ شمارا بدهم باید بگویم که در ایران بهشدت با عناوین بازی میشود؛ بدون جسارت به مشاغل مختلف، مبلمان فروشی را مثال میزنم که باگذشت یک مدت و حتی بنا به سلیقهی همسویی که با مشتریهای خاصش دارد، خود را طراح میشمارد و به همین ترتیب، این اتفاق در سایر مشاغل مرتبط هم رخ میدهد و تفکیک کردن سطح علمی و تجربهی کاری آنها از یکدیگر بهمراتب سختتر میشود. شاید تعدد همین موارد باعث شده که هرکدام این صاحبان امر، بنا به اعتماد صلب شده از مردم، یک چنین واکنشی نشان دهند.
شرایط تحصیل در این حرفه تا چه حد در کشور فراهمشده است؟
امروز با گسترش آموزش مجازی هر فرد علاقهمندی میتواند در دانشگاههای معتبر دنیا (با داشتن شرایط آن دانشگاهها) دورههای تخصصی این رشته را بگذراند. تا جایی که میدانم، تعداد انگشتشماری از دانشگاههای داخلی، این حرفه را نه بهصورت یک رشته، بلکه با عنوان دورههای آموزشی برگزار میکنند. فارغالتحصیلان رشتهی معماری، طراحی داخلی و حتی سایر علاقهمندان به فعالیت در این حوزه میتوانند با گذراندن این دورهها آمادهی ورود به بازار کار شوند.
آیا اهل ساختارشکنی در طراحیهای خود هستید؟
بنا به اجازهی کارفرما ممکن است که وارد این روند کار هم بشوم؛ اما اگر با یکسری از قوانین آشنایی داشته باشیم، بدون زحمت بسیار و پذیرش ریسک بالا میتوانیم منطقی این کار را انجام دهیم. یک نمونه، ترکیب رنگهای خاص و استانداردهای استفاده از آنها در فضاست که با شناخت و تسلط به قواعد حاکم بر چرخهی رنگ میتوان بهراحتی آن را پیاده کرد. چه روی مبلمان و چه بر روی جدارهها. گاهی ممکن است تمام کار را به انتخاب خودتان واگذار کنند و در طراحی ریسک کنید، اما در آخر به دلیل اینکه چشم آنها به چنین حرکتهایی عادت ندارد، موردپسندشان واقع نمیشود؛ بنابراین گاهی باید محافظهکار و قانونمدار بود. در غیر این صورت لازم است جنبههای فکری، روحی و سبک زندگی مشتری را مدنظر قرار دهیم.
برای کسانی که علاقه به این مبحث دارند، چه اصولی را برای طراحی محیط اطراف و فضای زندگیشان معرفی میکنید؟
تنها باسلیقهی شخصیشان وارد کار نشوند. حتماً اطلاعات علمی و تخصصی کسب کنند و سبکهای مختلف را بشناسند. در ایران حتی بسیاری از طراحان تنها دو سبک مدرن و کلاسیک را میشناسند درحالیکه پنج سبک شناختهشده و معتبر در دنیا وجود دارد. هر چه دانش کارمان بالا برود میتوانیم اطلاعات درستی با کارفرما ردوبدل کنیم و با استفاده درست از آن اطلاعات میتوانیم مکان موردنظر را درست و اصولی و درعینحال هماهنگ باسلیقهی کارفرما زیبا کنیم و این به معنی کار موفق و رضایت کارفرماست.
و کلام آخر…
اعتراف بسیار ناراحتکنندهای است که بگویم متأسفانه در ایران فرهنگ واگذار کردن امر دکوراتوری به متخصص آن هنوز جا نیفتاده و معمولاً کسی که توانایی مالی بیشتری دارد و به دنبال نمایاندن آن است به دکوراتور روی میآورد. برخلاف کشورهای دیگر که معمولاً کسی که دارای بودجه محدودی باشد به سراغ دکوراتور میرود؛ چراکه آنان بر این باورند با مبلغهای بالا، هرکجا وارد شوند، سرویسها و خدمات ویژه را قطعاً دریافت خواهند کرد. این فاصلههای بسیار با دنیا در فرهنگ اشتباه ما بسیار ناخوشایند است که امیدوارم در سالهای نزدیک برطرف شود.
.
.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۰، نیمه اول آذر ماه ۱۳۹۶ ، حرفه نگاری ، صفحه ۱۳
به قلم: مهرنوش سهیلیراد
.
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.