… پاریس با برج ایفل شناخته میشود؛ قاهره با اهرام پر ابهت سهگانهاش، سیدنی با اپرای مشهورش و نیویورک با مجسمهی عظیم آزادی…
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۰، نیمه اول آذر ماه ۱۳۹۶ ، شهر و منظر ، صفحه ۶
به قلم: پرستو جعفری
در سرتاسر دنیا، هر شهری دارای یک نماد و نشانه است. این نشانهها، عمدتاً نخستین تصویریاند که بهمحض شنیده شدن نام آن شهر، در ذهن مجسم میشوند. تصاویری که از اسکناسها گرفته تا پوسترهای تبلیغاتی سطح شهر، جای خود را پیداکرده و در ناخودآگاه اهالی آن شهر حک میگردند. اما از طرفی، نماد و نشانهی یک شهر، صرفاً یک لوگو و آرم گرافیکی و تبلیغاتی نیست، بلکه مفهومی فراتر است که به معنای واقعی کلمه، شناسنامهی یک شهر تلقی میشود؛ شناسنامهای برای مردمان یک شهر، برای هویتشان، برای فرهنگ و تاریخ آن شهر و فراز و نشیبهای حادثشده در آن. نماد یک شهر، گاه اثری هنری و معماری و گاه اثری طبیعی ست که در دل شهر جا خوش کرده و به اتفاقات و تغییرات روزگار یک شهر مینگرد و با شناخت آن میتوان به تاریخ و هویت و داشتههای یک شهر پی برد.
شهر تهران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و نامش چه در ذهن شهروندان تهرانی و چه در ذهن هرکسی در خارج این شهر، یادآور تصویری از یک هیولای میخی شکل است که تقریباً از سراسر نقاط شهر دیده میشود. اما پیش از ظهور این میخ بزرگ مخابراتی در دهه هشتاد، برج آزادی (شهیاد سابق) نمادی زیبا و دلنشین از پوست انداختن شهر تهران از پیشینهی تاریخیاش بهسوی مدرنیسم بود. اثر هنرمند «حسین امانت» که به هنرمندانهترین شیوهی ممکن، با تلفیق طاقها و نشانههای معماری قبل و بعد از اسلام، دریکی از مهمترین شریانها و گرههای شهر تهران نشسته و به آشفتگیهای پس از خود مینگرد.
اگر بخواهیم بازهم به کمی عقبتر بازگردیم، در دوران قدیمیتر تاریخ شهر تهران، به بنای مشهور «سردر باغ ملی» میرسیم. بنایی که طاقها و دربهای چدنی و کاشیکاریها و نقوش رنگی بهکاررفته در آن، توانسته جلوهی خود را در دودودم تهران حفظ کرده و کموبیش به حیات نباتی خود بهعنوان نشانهای برای مسیریابی و آدرسدهی دریکی از مهمترین محورهای تاریخی شهر تبدیل شود.
بنای سردر باغ ملی، با آدرسدهی نامهای امروزی خیابانها، در ضلع شمالی خیابان امام خمینی، ضلع شرقی بنای وزارت امور خارجه و ضلع غربی موزه پست و تلگراف قرارگرفته است. این بنا در زمان تولد خود، آستانهای برای میدان مشق تهران که به دستور فتحعلی شاه ساختهشده بود و محوطهای برای انجام امور و تمرینات نظامی بود، محسوب میشد.
این سردر دارای سه درب با دروازهای چدنی ست که در قورخانه ی تهران توسط استاد محمدعلی کرمانی ساخته شد. بنای سردر نیز توسط استاد جعفرخان معمار کاشانی، ستونها توسط استاد کریم منیژه و کاشیکاریهای آن نیز توسط استاد خاک نگار مقدم انجام شد.
شکل ظاهری و عناصر بهکاررفته در آن، آمیزهای هنرمندانه از معماری ایرانی و اروپایی ست. ترکیبی از هنرهای آجرکاری، کاشیکاری و فلزکاری که چکیدهای از هنر اصیل ایرانی و نفوذ هنر غرب در آن روزگاران را به تصویر کشیده است. طرحهای کاشیکاری بهکاررفته در آن با نقوشی از یادبود فتح تهران توسط رضاخان، دو فرشتهی پیروزی، نماد شیر و خورشید و … آمیزهای از اتفاقات و وقایع سیاسی و نمادهای حائز اهمیت آن زمان را در خود جایداده است.
نکتهی شایان توجه این است که پیشینهی این بنا که همواره بانام سردرش مشهور بوده و شناختهشده است، چیست؟!
بنیان احداث باغ ملی بهعنوان نخستین پارک عمومی در تهران، در سال ۱۳۰۶ گذاشته شد.
در ۱۹ اسفند سال ۱۳۰۶، روزنامه اطلاعات خبر تهیه نقشه برای یک باغ ملی عمومی در محل میدان مشق را منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است: «درنتیجه تصمیم تبدیل میدان مشق فعلی به باغ عمومی ملی، ادارهی بلدیه در این چندروزه مشغول تهیه نقشه ساختمان آن است که پس از تصویب مقامات مربوطه شروع به ساخت آن نمایند. نقشه مذکور اخیراً خاتمه و امروز تقدیم هیئت دولت شده است. از چند روز قبل هم مأمورین آن اداره مشغول خیابانبندی و هرس اشجار در اطراف آن میباشند.»
همین روزنامه در ۱۴ فروردین ۱۳۰۷، خبر از احداث باغ ملی تهران میدهد. در این اطلاعیه آمده است : «اداره بلدیه از چندی قبل مشغول احداث خیابان و غرس اشجار و تبدیل میدان مشق به باغ عمومی شده است. در این چندروزه نیز عمدهای عمله و مأمور برای ساختمان محل مذکور گماشته شدهاند.» این پارک در مهرماه سال ۱۳۰۷، مورد بهرهبرداری قرار گرفت. روزنامه کیهان در ۱۷ مهر سال ۱۳۰۷، مقالهای دربارهی آغاز به کار باغ ملی بهعنوان پارک عمومی در تهران به چاپ رساند. در این مقاله آمده است: «تا قبل از این باغی که درواقع تفرجگاه عمومی باشد وجود نداشت. این باغ در قسمت غربی میدان مشق از چندی به اینطرف رسماً دایر شده و از عصر الی پاسی از شب گذشته، صدها مرد و زن در خیابانها و کنار باغچههای پر از گل و ریاحین و ازهار دیده میشوند که ایابا و ذهابا قدم میزنند و گردش میکنند. باغ مذبور هنگام شب براثر شعلههای بیشمار چراغبرق روز روشن و باوجودی که نوزاد و هنوز پا به مرحله رشد و کمال نگذارده است. معذلک مردم استقبال میکنند و به تفرج در آنجا اشتغال میابند.» (حبیب و دیگران، ۱۳۹۱)*
باوجود همهی توصیفات و برنامهریزیهایی که برای آیندهی باغ ملی انجامشده بود، دیری نپایید که ساختمانهای دیگری همچون وزارت امور خارجه، موزه ایران باستان و … در این محور ساختهشده و کمکم بهمرورزمان، تنها یادگاری که از مجموعه باغ ملی باقی ماند، سردر آن بود. بنای سردر باغ ملی، گرچه در زمان پهلوی اول (سال ۱۳۰۱ الی ۱۳۰۴) نوسازی شده بود، اما با گذر زمان و نشستن غبار مدرنیزگی و فراموشی بر آن، بناهایی که در اول متن بدانها اشاره شد، جای آن را بهعنوان نماد شهری گرفتند.
این بنا این روزها به همت سازمان زیباسازی شهرداری و در دست دانشگاه تهران، در حال مرمت است. ایده و راهکار اصلی برای احیای فضای درونی آن، خلق فضاهایی برای برپایی گالریهای کوچک در ارتباط با سایر بناهای محور تاریخی این مجموعه است.
به نقل از خبرگزاری مهر، «عیسی علیزاده» مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران، در ارتباط با برنامه آتی این مجموعه بیان کرده است: «بر اساس انعقاد تفاهمنامهی ۴ ساله میان سازمان زیباسازی و میراث فرهنگی استان تهران، مبنی بر بهرهبرداری از بنای سردر باغ ملی، این بنا تا ۴ سال در اختیار شهرداری تهران خواهد بود.»
«یاسر جعفری» مدیر طراحی شهری این سازمان در ارتباط با روند پر از چالش مرمت این سردر بیان کرده است: «مهمترین و چالشیترین بخش این مرمت، پاکسازی جداره و مرمت نقوش کاشیهاست. متأسفانه چون کاشیها در مرمتهای پیشین دستکاریشدهاند، مضمون بسیاری از نقاشیها و خطوط به دلیل عدم وجود مستندات مکتوب نامشخص است. بااینحال، تحت نظر میراث فرهنگی، مطالعات وسیع و دقیقی انجامشده تا مرمت کاشیها و جدارهها بهدرستی انجام شود. بخشی از پروسهی طراحی و اجرای مرمت سردر باغ ملی را به دانشگاه تهران واگذار کردیم و کسانی که مدیریت و راهبری این پروژه را بر عهدهدارند، تحت نظر کارگروهی که در سازمان تشکیلشده، عمل میکنند.»
این روزها بنای سردر باغ ملی آخرین مراحل مرمت را پشت سر میگذارد تا با ورود مجدد به شهر، جانی دوباره به آن بخشد. ظهور دوبارهی این بنا و بخشیدن کاربری به آن، افزون بر آنکه بار دیگر همچون گذشته، شناسنامهی فرهنگ و معماری شهر تهران را به منصه ظهور میرساند، میتواند در صورت دارا بودن ارتباط با سایر بناهای آن محور همچون موزهی ایران باستان، موزه پست و تلگراف و …، مجموعهای عظیم از هنر و فرهنگ تهران قدیم را در اختیار شهروندان و گردشگران قرار دهد.
.
پینوشت:
-بخشهای مرتبط با مطالب روزنامههای کیهان و اطلاعات، از مقالهی «تبارشناسی پارکهای شهری دوره پهلوی اول، نمونه موردی: باغ ملی تهران» نوشتهی فرح حبیب، ایرج اعتصام و سید هادی قدوسی فر، استخراج گردیده است.
.
.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۳۰، نیمه اول آذر ماه ۱۳۹۶ ، شهر و منظر ، صفحه ۶
به قلم: پرستو جعفری
.
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.