… متأسفانه باید بپذیریم که با سازوکار کنونی، چشمانداز روشنی در رابطه با حفظ و صیانت خانههای تاریخی ارزشمند نیست و روند تخریب بناهای تاریخی متوقف نخواهد شد و باید مصرانه در پی تغییر این قواعد اشتباه باشیم…
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۱۶، نیمه اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ ، حرف اول ، صفحه ۲
به قلم: نازنین رزمآهنگ
ساختمانها و بناهای تاریخی، سازههایی هستند که به سبب سبک خاص معماری، ماندگاری و قدمت قابلتوجه و یا وقوع وقایع خاص تاریخی، اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی، بسیار ارزشمند تلقی میشوند و در حقیقت همین ارزشهاست که ما را به سمت حفاظت از آنها سوق میدهد.
اما حکایت خانههای تاریخی در ایران که بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی کشور را تشکیل میدهند مصداق یک صفحه شیشهای است که تخریب یا واگذاری آنها به اشخاص حقیقی و حقوقی بدون صلاحیت نگهداری از این آثار ارزشمند تاریخی، فاجعه از میان رفتن شناسنامه فرهنگی و هویت تاریخی را تشدید میکند.
نگاهی به آثار ثبتشده کشور در حوزه تاریخی بیانگر آن است که بیشتر این آثار را بناهای تاریخی بهویژه خانههای تاریخی تشکیل میدهند.
«حفاظت تاریخی» یا «حفاظت میراث فرهنگی» تلاشی است در جهت حفظ، نگهداری و مصون نگهداشتن بناها، اشیا، چشماندازها و آثار دیگری که از اهمیت تاریخی برخوردارند.
شیوه ناقص برخورد با بناهای تاریخی در اختیار مردم، باعث شده، گروهی از مردم نهتنها رغبتی به معرفی این خانهها و اماکن برای ثبت تاریخی نداشته باشند، بلکه حتی نسبت به حذف مظاهر تاریخی بناها و تلاش برای تخریب سریع آنها اقدام کنند تا سرمایهشان برای مدتهای طولانی بلاتکلیف نماند؛ رویکردی که نیازمند بازنگری در قوانین و اعتبارات سازمان میراث فرهنگی است و در غیر این صورت، نمیتوان انتظار داشت که تخریب بیسروصدای خانه های تاریخی شدت نگیرد.
در سالهای اخیر، سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بسیاری از بناهای قدیمی را خریداری کرده که تعدادی از آنها هیچ ویژگی تاریخی خاصی نظیر تعلق تاریخی به یکی از چهرههای برجسته نداشته و صرفاً پیشینه تاریخی خانهها باعث شده که میراث فرهنگی دست روی این خانههای تاریخی بگذارد، آنها را در ردیف میراث باستانی ثبت کند و به لیست اموالش بیفزاید. بااینحال صاحبان همه خانههای تاریخی که ثبتشدهاند، آنقدر خوششانس نبودهاند و بسیاری از آنها یا خریدارینشدند و یا قیمت تعیینشده برای آنها کمتر از رقم واقعی است. منطق ایجاب میکند، برخورداری از یکخانه تاریخی به مزیتی برای صاحبانش بدل شود و در هنگامه خرید چنین خانههایی از سوی سازمان میراث فرهنگی، درصد چشمگیری بیش از قیمت بناهای پیرامون برای بناهای تاریخی پرداخت شود و همین رویکرد باعث شده صاحبان چنین بناهایی، خود در پی معرفی و ثبت خانههایشان در میراث فرهنگی باشند، نه اینکه از این امر بگریزند.
درواقع اگر صاحب یکخانه با قدمت بالا و دارای قدمت نهچندان بالا اما واجد سبقه میزبان یکی از مشاهیر ایران باشید، یا باقیمت کارشناسی مواجه میشوید که چندان بالا نیست و مطابق با قانون باید با این قیمت کارشناسی کنار بیایید و خانه را واگذار کنید و یا شاید همین فرصت نیز در اختیارتان نباشد و مدتهای مدیدی نه اعتباری برای خریدار خانه مذکور باشد و نه امکان واگذاری به غیر باشد. همه اینها باعث میشود رغبتی برای خود اظهاری درباره خانههای تاریخی نباشد و اتفاقاً شاهد پنهانکاری صاحبان چنین خانههایی باشیم.
حذف نمادهایی که ارزش تاریخی یکخانه را به تصویر میکشد، توسط برخی از مالکین چنین بناهایی و همچنین تسریع برای دریافت مجوز تخریب و ساخت بناهای نوساز بهجای چنین خانههایی، طبیعیترین رفتاری است که صاحبان چنین خانههایی انجام میدهند و شاید نتوان چندان به ایشان نیز خرده گرفت، چراکه نوع برخورد قانونی با چنین بناهایی، باعث میشود تا صاحبخانهها چنین رفتاری داشته باشد و عملاً بخشی از میراث ملموس تاریخی را به تلی از خاک بدل نمایند.
در بازه زمانی اخیر، اخباری مبنی بر شناسایی شماری از خانههای تاریخی در تهران و دیگر شهرستانها منتشر شد که مالکانش این سرنوشت را تجربه خواهند کرد و عملاً شاهد شکلگیری پروندههای حقوقی تازهای برای توقف تخریب بناهای تاریخی خواهیم بود و درگیریهای حقوقی معمولی که میان این سازمان و صاحبان خصوصی میراث فرهنگی قدمتی طولانی دارند و با این قواعد، نمیتوان پایانی برایش متصور بود.
منطق ایجاب میکند با تغییر قوانین ضعیفی که در این حوزه وجود دارد، برخورداری از یکخانه تاریخی به مزیتی برای صاحبانش بدل شود و هنگام خرید چنین خانههایی از سوی سازمان میراث فرهنگی، درصد قابلملاحظهای بیش از قیمت بناهای پیرامون برای بناهای تاریخی پرداخت و همین رویکرد باعث شود صاحبان چنین بناهایی، خود در پی معرفی و ثبت خانههایشان در میراث فرهنگی باشند، نه اینکه از این امر بگریزند.
این رویکرد با منطق تطابق بیشتری دارد، چراکه بههرحال یک بنای تاریخی ارزش مادی بیشتری دارد و نباید قیمت کارشناسی بناهای تاریخی بعضاً حتی پایینتر از قیمت تعیینشده توسط بنگاهی (قیمت خانههای کلنگی) در نظر گرفته شود و این حس فوبیا نسبت به خانههای تاریخی در مالکین خصوصی بیشازپیش تقویت شود.
همچنین انتظار میرود خانههای تاریخی که عملاً هرگونه تغییر وضعیتی در آنها توسط صاحبانش وجود ندارد، پس از ثبت خریداری شوند و این رویکرد یک قانون باشد و میراث فرهنگی بلافاصله پس از ثبت اثر اقدام به خریداری بنا از صاحبملک کند و اینگونه نباشد که مردم به جهت برخورداری از یک بنای تاریخی، مدتها در پی واگذاری املاکشان باشند و میراث فرهنگی بهواسطه کسر بودجه معمول، توان خریداری این خانهها را نداشته باشد و این مردم باشند که متضرر میشوند.
آنچه باعث نگرانی است، نبود ارادهای برای رقم زدن چنین تحولی در حوزه میراث فرهنگی است و ظاهراً ماده یک قانون تأسیس سازمان میراث فرهنگی به همان شکل گذشته اجرایی خواهد شد و رویکرد تشویقی در پیشگرفته نشده تا برخی مردم از ترس این نهاد، خانههای تاریخیشان را با شتاب بالا نابود نکنند.
متأسفانه باید بپذیریم که با سازوکار کنونی، چشمانداز روشنی در رابطه با حفظ و صیانت خانههای تاریخی ارزشمند نیست و روند تخریب بناهای تاریخی متوقف نخواهد شد و باید مصرانه در پی تغییر این قواعد اشتباه باشیم.
.
.
منتشر شده در: دوهفته نامه طراح امروز / شماره ۱۶، نیمه اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ ، حرف اول ، صفحه ۲
به قلم: نازنین رزمآهنگ
.
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.