…نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تاثیر بسزایی دارد. ما میتوانیم نور را به گونهای بارز و مشخص داخل بنا هدایت کرده و بدین ترتیب با ایجاد عرصههایی از نور و تاریکی، فضای یکپارچه را بدون استفاده از عناصر و مصالح جداکننده به بخشهای مجزا تقسیم کنیم. نور طبیعی دارای خواصی است که به فضای داخلی معنا میبخشد و همچنین میتواند بیانگر تاکید بر فضایی را نشان دهد….
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۵، بهار ۱۳۹۱ ، طراحی داخلی ، صفحه ۱۰۸
به قلم: مونا قبادی
مقدمـه
نور همواره بهعنوان عنصری مهم و حیاتی در طراحی فضاها در نظر است و معماران آن را آگاهانه به مثابه عامل معماری و فضاسازی در ایجاد حال و هوای مطلوب به خدمت گرفتهاند. نور در طراحی معماری بسیار سودمند است. با این کار، امکان ارائه صحنههایی خاص یا فضای باز و بسته فراهم میگردد.
این مبحث روی رفتار و مکانی متمرکز است که توسط نور طبیعی وارد فضای داخلی ساختمان میشود. نور وسیلهای برای ایجاد فرم و فضا، کیفیت و کمیت است. همچنین رنگ نور بر مشاهده و درک حجم و جرم مؤثر است. داخل شدن نور طبیعی میتواند نتیجه تصمیمهای طراحی روی نما و مقطع ساختمان باشد.
نور طبیعی را میتوان بر حسب اختلاف کیفی مورد توجه قرار داد که از فیلتر گذاشتن، پرده انداختن و منعکس کردن حاصل میشود. نوری که از یک طرف وارد فضا میشود و بعد از تعدیل شدن توسط پرده با نوری که مستقیماً از بالا تابیده میشود متفاوت است. هر دوی اینها با نوری که قبل از ورود به فضا در پوسته ساختمان منعکس میشود کاملاً متفاوت است. مفاهیمی چون اندازه، موقعیت، شکل، تکرار بازشوها، مواد سطحی، بافت رنگ و تعدیل کردن قبل و بعد و نیز در طول ورود به پوسته ساختمان همگی مربوط به بحث نور بعنوان یک ایده طراحی هستند، نور طبیعی میتواند سازه، هندسه، سلسله مراتب و ارتباطات واحد جزء به کل، تکراری به مجرد و سیرکولاسیون به فضای مورد استفاده را تقویت نماید.
در این مبحث به چگونگی استفاده از نور در مکانهای مهم و در نمونههای گوناگون ،معماری و فضا پرداخته شده است.
«معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعهای از اجسام ساختهشده در زیر نور است» (لوکوربوزیه)
نور
نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تاثیر بسزایی دارد. ما میتوانیم نور را به گونهای بارز و مشخص داخل بنا هدایت کرده و بدین ترتیب با ایجاد عرصههایی از نور و تاریکی، فضای یکپارچه را بدون استفاده از عناصر و مصالح جداکننده به بخشهای مجزا تقسیم کنیم.
نور طبیعی دارای خواصی است که به فضای داخلی معنا میبخشد و همچنین میتواند بیانگر تاکید بر فضایی را نشان دهد. یکی از مهمترین مشخصههای نور طبیعی توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف میشود. همیشه تقابلی میان فضای درونی و بیرونی وجود دارد، بخشی از این تقابل میتواند در ارتباط با نور باشد. عمق هم بهعنوان بعد سوم برای ادراک فضا بسیار با اهمیت است، برحسب زاویه تابش نور بر سطح جسم، سطح روشنتر یا تیرهتر دیده میشود. تابش نور و اختلاف روشنائی در نقاط مختلف است که میتوانیم با عمق، فرم و فضا را بهتر درک کنیم.
نور پردازی طبیعی فضای داخلی
در رابطه با نور وظایف بسیار مهم دیگری نیز مطرح است که معمار مسئول آن خواهد بود. این وظایف عمدتا شامل هدفمند کردن معمارانه نور هستند که از جمله آن ها موارد ذیل را میتوان نام برد.
۱-تمایز فضاها از یکدیگر با توجه به هویت آنها به کمک نورپردازی.
۲-هدایت ذهنی و روانی حاضران در مکان بر اساس توالی تنوع در نور پردازی.
این دو وظیفه بر این اصل استوار میشوند که انسان طبیعتا گرایش به توجه و حرکت به سمت نور را دارا است. نیاز به نور در فضاهای داخلی بر حسب نوع استفاده آنها متفاوت هستند. با توجه به خصوصیتهای نور طبیعی، لازم است کلیۀ فضاها از نور طبیعی برخوردار گردند و هوای داخل فضاها گردش طبیعی خود را داشته باشند. ارتباط میانی بین درون و بیرون بر پایه دو عامل است: نور یا به عبارت دیگر مقدار نور طبیعیای که از بیرون به درون میتابد و آزادی دید چه از درون به بیرون و چه بر عکس. آزادی دید خواسته یا ناخواسته به معنی وجود نور است اما وجود نور همیشه به معنی آزادی دید نیست. به طور کلی سه امکان برای نورپردازی طبیعی وجود دارد:
الف) از طریق روزنهها، فقط نور به درون راه دارد.
ب) راه دید به بیرون نیز باز، همراه با ورود نور.
ج) نفوذ نور به داخل و هم امکان دید از هر طرف.
قطعاً استفاده از تاریک و روشن شدید (کنتر است)، در غیر مواردی که به دلایل خاصی برای آن الزامی باشد نامطلوب است، چرا که کنتراست شدید باعث خستگی مکانیسم ادراک بینایی میشود. تجربیات به اثبات رساندهاند که هرچه فضا روشنتر باشد، محیط دلپذیرتری احساس میکنیم اما با گذشتن مقدار شدت نور از حدی معیین نور میتواند نامطلوب شود.
گاهی این امکان وجود ندارد که روزنهها را در هر کجا که میخواهیم در نظر بگیریم. اگر روزنه را به عنوان سوراخی در پوسته خارجی بنا به حساب آوریم میبینیم که اغلب اندازه، محل و فرم آنها تا حد زیادی تابع سازه بنا و پوسته آن هستند. روزنههای عمودی، درها و پنجرهها، میتوانند علاوه بر عملکرد بهعنوان منبع نور، وسیلهای ارتباطی نیز بین داخل و خارج باشند اما پنجره های سقفی بیشتر جنبه نورگیری دارند و کمتر وسیله ارتباطی با بیرون هستند. درست به همین علت است که نورپردازی از طریق پنجرههای سقفی دارای اثری ویژه است. تمامی توجه به چیزی جلب می شود که در این نور قرار گرفته است و از طریق این نور نوعی مرکزیت پیدا کرده است، این یکی از دلایل استفاده از نور سقف در کلیساها و موزهها است. یعنی درست مکانهائی که در آنها نه تنها نیازی به ارتباط بینایی بین داخل و خارج نیست که اغلب این ارتباط نامطلوب نیز میباشد.
نورگیرهای سقفی ابزار بسیار خوبی برای گردآوری و دریافت مقدار زیادی نور از دهانه کوچکی میباشند، حتی در شرایط آسمان تمام ابری میزان روشنایی آنها چند برابر مقدار روشنایی است که به سطح عمود پنجره میتابد. نورگیرهای سقفی ابزار موثری جهت رساندن روشنایی به عمق فضاهای داخلی میباشند حتی میتوان برای استفاده از نور روز در طبقات پایین ساختمانهای چندین طبقه از طریق کاربرد چاههای مرتفع و ابزارهای منعکس کننده استفاده کرد.
مسجد شیخ لطف الله اصفهان از شاهکارهای دوره صفوی است. در این مسجد ورود نور از راه روزنه هایی است کوچک، بر فراز گنبد خانه که حالتهای گوناگونی را در طول روز ایجاد میکند از آنجا که به علت گردش نور خورشید تابش نور در طول روز فقط در تعدادی از این روزنهها میتابد فضای داخلی مسجد در هر ساعت روز حال و هوای متفاوت و مخصوص به خود دارد . این مسجد به علت ورودی خاص آن که از طریق عبور از فضاها و راهروهای نیمه تاریک به فضای اصلی صورت میگیرد نور فضای داخلی مسجد حالتی استثنائی به آن میدهد.
پنجره ها در آغاز به هیچ وجه وسیله دید نبودند: نور میتوانست از پنجره به درون بتابد اما نه امکان نگاه از پنجره به خارج وجود داشت و نه به عکس. پنجره در آغاز از صفحههای بسیار نازک سنگ ساخته می شد، مثلاً سنگ مرمر سفید و بعدها از شیشه های مات استفاده می شد. ایجاد نوعی جدایی بین درون و بیرون از نظر گرما و سرما که در عین حال امکان آزادی دید را نیز بدهد، به دلیل تکنیک و مصالح لازم ممکن نبود.
یک پنجره را میتوان به صورت یک سوراخ در یک دیوار نیز طراحی کرد، وقتی از داخل به این پنجره نگاه کنیم آن را مثل یک تصویر فوق العاده روشن که به دیوار نصب کرده باشند میبینیم. تقابل روشنائی (کنتراست) بین سطح پنجره و سطح دیوار بسیار شدید است: پنجره کاملاً روشن است و سطح دیوار محیط بر آن تاریکترین دیوار فضا است. اگر روزنهای در مجاورت دیوار جانبی یا در مجاورت سقف باشد، سقف یا دیوار مجاور مستقیماً نور میگیرند و نور منعکس شده از آنها به نوبه خود فضا را روشن میسازند. در اینجا حالت تقابل روشنائی به مراتب ضعیفتر میشود. این نوع نورپردازی میتواند تداوم فضائی را به یاد آورد.
محل قرارگیری پنجرهها، تعداد پنجرهها، شکل و ابعاد پنجرهها که یکی از مهمترین مسائل در نورگیری ساختمانها است. مثلاً در عرضهای پایین باید ارتفاع پنجره کم و شکل آن عرضی باشد و بهعکس در عرضهای بالا ارتفاع پنجره زیاد و شکل آن طولی باشد و در عرضهای میانی ابعاد پنجره در حد متوسط و به شکل مربع در نظر گرفته شود.
طراحی نوعی پنجره بر روی دیوار و ایجاد کنتراست شدید
هر چه روزنه بزرگتر باشد حال و هوای فضای داخلی بیشتر تحت تأثیر محیط خارج قرار میگیرد. حد نهائی این حالت هنگامی پیش میآید که دورتادور فضا با شیشه پوشیده شده باشد و نور از همه طرف امکان تابیدن به داخل را داشته باشد. چنین فضاهائی وابستگی مطلق به شرایط و تغییرات محیط بیرونی دارند و در آنها شرایط نور درون شباهت کامل به محیط بیرون دارد. هر چه دیوارها شفافتر باشند کنترل نور طبیعی در فضای داخلی مشکلتر میگردد.
گاهی باید برای ایجاد ارتباط بین محیط درون و بیرون از سطوح بزرگ شیشه ای استفاده شود، اما همان اندازه که این ارتباط پسندیده است، وابستگی شدید وضع روشنائی درون به محیط بیرون نیز ناپسند است. به این دلیل از راههای گوناگون تلاش شده است که این وابستگی را تا حد ممکن همگن ساخت. یکی از این راهها انتخاب محل فضای مورد نظر به ترتیبی است که سطوح شیشهای آن هرگز مستقیماً در معرض تابش نور خورشید قرار نگیرند و به این ترتیب نور طبیعی تنها به طور غیر مستقیم امکان ورود به فضا را داشته باشد. یکی دیگر از این راهها استفاده از وسایل متحرک مانند انواع پردههای توری و پارچهای در داخل است که بتوان به کمک آنها نور بسیار زیاد را متعادل کرد و یا کاملاً از ورود آن جلوگیری نمود. لوکور بوزیه را میتوان مخترع «brise Soleil» نامید، یعنی تیغههائی که از خارج در مقابل ساختمان قرار میگیرند و مانع تابش مستقیم آفتاب به درون ساختمان میشوند، بدون اینکه مانند وسائلی چون پرده و نظایر آن مانع راه دید به خارج یا به عکس گردد.
روش دیگر استفاده از نور، برای شدت بخشیدن به هدفی مانند مرتفع نشان دادن فضاست. برای مثال در معبد پانتئون نوری که از نورگیر موجود در مرکز گنبد معبد به درون میتابد فضای تاریکتر داخلی را از لحاظ عمودی کشیدهتر نشان میدهد ;همانگونه که میدانیم نور در تاریکی حامل پیامها و اشارههایی برای انسان است. از این خاصیت میتوان در مشخص نمودن مسیرهای ورودی و خروجی مربوط به فضاهای تاریک و عاری از نور داخلی بهره گرفت. بدین ترتیب که فرد در یک محیط نیمه تاریک با مشاهده یک منبع نور در محل ورودی که در حکم راهنما است میتواند مسیر حرکت و موقعیت خود را در فضای داخلی شناسایی کند. از نور برای القای حسی خاص در انسان نیز میتوان استفاده کرد. برای مثال فضایی که با نور ضعیف مزین شده باشد میتواند نوعی حالت خلسه در انسان ایجاد کند. از این رو در بسیاری از آرامگاهها و یا بناهای مذهبی میتوانیم شاهد تابش شعاعهای خفیفتر به درون فضای تاریک داخلی باشیم.
در معماری برای تاکید بیشتر بر روی برخی از بخشهای نما میتوان از نور طبیعی بهرهمند بدین گونه که با ایجاد برآمدگیها و فرورفتگیهایی بر روی محل مورد نظر، سایههایی در بخشهایی از نما ایجاد نمود که تاکیدی بر روی بخش مذکور باشند. برای مثال: به منظور کشیدهتر نمایش دادن ارتفاع یک حجم میتوان با ایجاد برآمدگیهایی باریک و بلند سایههای عمود و طویل ایجاد کرد تا نما کشیدهتر به نظر آید و یا اینکه برای نمایش بخشهای شاخص، میتوان با ایجاد حفرههایی عمیق بر روی حجم، بخشهای مورد نظر را با سایه مشخص نمود.استفاده از مصالح متنوع در کنار یکدیگر که دارای خاصیت انعکاسی متفاوتی باشند نیز میتواند جلوههای خاصی از نور ایجاد کند.و یا به منظور تاکید بر روی بخش از فضای داخلی میتوان آنها را با پوششهای فلزی آراست و در سایر سطوح از مصالحی با خاصیت انعکاسی کمتر استفاده نمود، بدین ترتیب در اثر انعکاس شدید حاصل از برخورد نور به سطوح فلزی، بخشهای مورد نظر مهمتر جلوه میکنند.
نور میتواند به عناوین مختلفی برای القاء مفهوم و هدفی مورد استفاده قرار گیرد، بهعنوان مثال با ایجاد یک روزن و هدایت نور به موضوعی باعث تاکید در آن موضوع شویم، و یا با استفاده از حرکتهای ملایم و نرم، نور یک حس روحانی را به فضا بدهیم که در هنگام ورود به چنین فضاهایی یک احساس احترام و سرفرود آوردن به انسان دست میدهد، و انسان خود را در مقابل عظمت بی پایان و نامحدودی مییابد و حقارت را در خود در مییابد.از تاثیر آن در کلیساها و مساجد بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.مثلا با ارتفاع دادن به بنا و نور پردازیهایی بر روی سطوح مورد نظر این کار را انجام میدهند،و یا با استفاده از پنجرههای واقع در دالان ها و نور پردازی مخصوص آنها باعث حرکت و یا در هشتیها باعث مکث شدهاند، که این مفهوم را میتوان با حرکت انسان در این دنیا و رسیدن به قیامت که محل مکث است در ارتباط دید.
نتیجه عملی مهمی که در طراحی فضای داخلی مطرح هست این است که، چون انسان طبیعتا به سمت نور گرایش دارد فضاهای مهم (نور طبیعی و مصنوعی) باید روشنتر و نورانیتر باشد. همین نکته در مورد هدایت حرکت در داخل فضاهای معماری صادق است. به خصوص در فضاهای با کاربرد عمومی، هماهنگی نور با طرح حرکات در پلان ضرورتی اجتناب ناپذیر است، چون بخش عمده مراجعین در هنگام ورود به فضاها با اجزاء آن از پیش آشنا میشوند. علاوه بر این طراحی صحیح شیوه بهرهگیری از نور طبیعی و توزیع آن در داخل، مانع از اتلاف منابع به علت استفاده از نور مصنوعی در ساعات روز خواهد شد.
به طور معمول فضاهای درونی، تنها عصرها و شبها محتاج نور مصنوعی هستند و در ساعات روز نور طبیعی از روزنههای متناسب و موجود وارد فضا میشوند. جواب این پرسش که استفاده از نور طبیعی در فضاهای درونی تا چه حد ضروری است، تابع عملکرد فضا است و این بحث که آیا برای محل کار ضرورت وجود نور طبیعی قطعی است یا خیر، بحث همیشگی و جنجالی میان روانشناسان و متخصصین نورپردازی است. اما برای معماران جواب این پرسش را لوئی کان با کمال صراحت از پیش داده است: «من باور ندارم فضایی که تنها به گونهای ساختگی روشن میشود ارزش آن را داشته باشد که به آن اتاق بگوییم».
.
Interior Design and Natural Lighting
Abstract
Light is a fundamental factor in design process, which can be resulted due to the shape and form of the building. Daylight is one of the most important elements that can influence the character of the interior spaces, improve it’s meaning and emphasis on that. There is always an interaction between outdoor and indoor spaces, that light plays an essential role in that.
The most common way to add the daylight in interior design is to spread it through openings in order to let the light to penetrate deeper. The limitation of daylight usage depends on the function of the building and place.
In short, this article concentrates on the impacts of daylight on indoor spaces and it’s reflections in interior design.
.
.
منتشر شده در: فصلنامه طراح / شماره ۵، بهار ۱۳۹۱ ، طراحی داخلی ، صفحه ۱۰۸
به قلم: مونا قبادی
.
کپیرایت این مطلب متعلق به «دوهفته نامه طراح امروز» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) با هر شکل و عنوان، فقط با پذیرش کتبی شرایط گروه رسانهای طراح در ثبت مرجع و ماخذ امکانپذیر است.