روزی نیست که به ترتیبی واگویههای مرتبط با فضای مجازی به گوشمان نرسد و این موضوع برای هزارمین بار برایمان یادآوری نشود که در عصری نو در تاریخ بشریت هستیم و در جهانی غیر آنالوگ زندگی میکنیم که اطلاعات و فناوری مرتبط با آن قرار است تمام ساحات اندیشه و عمل را فتح کند؛ به اصطلاح در حال گزاریم و در حال زندگی یک انقلاب فناورانه که البته بیش از این که واقعا رفتارمان را تغییر دهد، ابزار رفتار گذشتهمان شدهاست و گزیدهتر و شتابان در حال شکستن ساختارهای بنیادین اجتماعی و به تبع آن اثرگذاری بر تمامی پدیدههای ارزشمدار ملی…. نه، اشتباه نکنید؛ نگارنده خود یکی از کاربران پروپاقرص سامانههای ارتباط الکترونیکی و اطلاعاتی و بهرهبردار جوامع شبکهای و شبکههای اجتماعی بوده و هستم ولی این تمام ماجرا نیست. این خوب است که در راستای ارتقای بهرهوری برخی مفاهیم فضایی کارکردهای زندگی روزمره همچون کار، خرید، تفریح، آموزش و… دگرگون شود؛ مشکل از آنجا شروع میشود که ابزار، فرهنگ تمدنی خود را به همراه نداشته باشد که این امر به نوبه خود موجب نقض غرض میشود.
توگویی قرار نیست دانشی در مقیاس قابل انتقال و بهرهبرداری واقعی تولید شده، کیفتی به سبب آن ارتقا یابد؛ اگر عادت به رصد دنیای به اصطلاح مجازی داشتهباشید در درک پیچیدگیهای ذهن تولیدکنندگان محتوای آن در اکثریت قریب به اتفاق موارد با ابهامات جدی روبرو میشوید. گسترش و تسری فناوری عصر اطلاعات در کنار عدم درک کیفی از مقوله تولید محتوا، موجب خواهد شد که اصولا به ساحت شناخت بشر از جهان اطرافش خدشه وارد شود به گونهای که با پیچیدگی رو به تزایدی در تشخیص سره از ناسره روبرو شویم. این پیچیدگیها از یک طرف، عمدتا تحت تاثیر حجم وسیع تبادلات ارتباطات بوده، از سوی دیگر، متاثر از شهروندان محتواسازی است که عملا فهم دقیقی از ماهیت محتوای ساخته شده، ندارند.
سوالی که ممکن است در اینجا به ذهن خطور کند، این است که در قبال نیازهای جدید معطوف به گسترش وسیع اطلاعات ورودی به سامانههای مختلف رسانهای، و در مورد ما رسانههای مرتبط به محیطهای مصنوع و ارتباط ناگزیر آن با فرآیندهای جاری انتقال دانش چه باید کرد؟ اینکه مخاطب «آگاه» شهروند منطبق با روح فناورانه زمانه، لایق بهترین کیفیت دانشافزایی است لاجرم مسئولیت چون من و همکاران من را در بهرهبرداری از آنچه فناوری متاثر از زمان تلقی میکنیم، دوچندان میکند. مجموعه ما با این رویکرد نه در راستای حذف مدیای کاغذی بلکه در جهت هر چه بهرهورد کردن آن با استفاده از طیف وسیعی از ابزارها گام برخواهد داشت؛ چه، از حق نگذریم هنوز به نظر میرسد رسانه کاغذی به لحاظ ایجاد اطمینان و پروسه تولید دشوار آن زیبندهترین، قابلاعتمادتری و پربارترین و البته لذتبخشترین رسانه باشد… قبول کنید، تورق بدنه درختی که قرار است دانش شما را بیفزاید هنوز بسیار وسوسه و دلانگیز است.
میماند به قول امروزیها مقوله استراتژی یا همان راهبرد؛ در یک مقایسه سرانگشتی بین دو دو لایه تولید و انتقال دانش باید گفت که موسسات فعال در پیوند دادن این دو لایه به دلیل نقش راهبردی در ارتقا [در حوزه عمل این نگارنده] ساختار عملکردی حرفهمندان و نیز سواد بصری مخاطبان، همواره در کنار ذات حرفهای، وظیفهای اخلاقی نیز بر عهده دارند. به این معنا که در تولید دانش معطوف به شهر و معماری، هنگامی که در تعاملات بین لایههای اشاره شده حرکت میکنیم، آنچه اهمیت دارد مرزبندی صحیحی در حوزه بهینهسازی فرهنگی مد نظر باشد. تاثیر پدیده تولید و نشر محتوا قطعا مختصات اخلاقی در معنای تلاش در راستای ارتقای مخاطب است. در این معنا، مجموعه حاضر به طور مستقیم عرصه کیفی را چه از نظر فرم و چه محتوا و نیز در هر دو حوزههای مجازی و کاغذی مد نظر داشته، جریانهای جاری طراحی و معماری را با عینک ارزشآفرینی ملی و جهانی رصد میکند.
سروش بخت مینو / صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله طراح
کپیرایت این مطلب متعلق به «گروه رسانهای طراح» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) فقط با درج کامل نام نویسنده، محل انتشار (گروه رسانهای طراح) و نشانی وب سایت مجله طراح (www.theDesigner.media) امکانپذیر است.