در علم آینده پژوهی سناریوها بدون تلاشی برای پیش بینی ولی با چاشنی نگاه راهبردی به آینده های احتمالی می پردازند؛ سناریوها در قالب روایت هایی دقیق و در سطحی فنی به عنوان ابزار تصمیم سازی در مطالعات آینده پژوهی به بیان دیدگاه های مختلف و چندگانه پیرامون رویدادها پیچیده می پردازند و به آنها معنا می بخشند. به نظر میرسد، نویسندگان چشمانداز مشارالیه در تبیین سناریوها میتوانستند افق های گستردهتری را مد نظر داشته باشند.
این نوع نگاه متواضعانه در یک تحلیل واقعبینانه میتواند به تبعیت پارادایمی از اندیشههایی ختم گردد که نوعا توسط «دیگری» از نوع جهانی به خورد ساختار جامعه داده شود و نهایتا به جای «الهام بخش» بودن به «ملهم» شدن قناعت شود. الهام بخش بودن یک اندیشه ملی در جایگاه جهانی و در قرن ۲۱ [بخوانید قرن ۱۵ شمسی] مقوله ای است که بدون باور به کشف و درک امکان نقد و ارائه آلترناتیو برای گفتمان مدرن و ایجاد رویکردی اغنایی و فزاینده در مواجهه با حیات آینده در شهرهایی که مهیای این تحولات شگرف در عرصه های نرمافزاری باشند، امکانپذیر نیست. در این میان به نظر میرسد که نیاز اساسی برای یک چشمانداز جدید و این بار جهانی وجود داشته باشد؛ این بار شاید در نگاه برنامهریزان ۱۴۱۴ مرحمی شرقی باشد به سال ۲۰۳۵ و ظهور سیاقی نو در بازتعریف افقهایی نو در مقیاسی جهانی…. در این بین میماند قریب ۱۵ سال تلاش ملی با چشماندازی نو.
بهرام هوشیار یوسفی/ فوق دکتری مدیریت دانش و نوآوری، دکتری معماری
کپیرایت این مطلب متعلق به «گروه رسانهای طراح» میباشد. لذا بازنشر آن در نشریات و فضای وب (وبسایتها یا شبکههای اجتماعی) فقط با درج کامل نام نویسنده، محل انتشار (گروه رسانهای طراح) و نشانی وب سایت مجله طراح (www.theDesigner.media) امکانپذیر است.